ابعاد چندلایه سفر ترامپ به منطقه؛ واشنگتن با نظم منطقه‌ای پیچیده‌ای مواجه است
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا سفر منطقه‌ای خود را به ۳ کشور عربی خلیج فارس از روز ۱۳ می (۲۳ اردیبهشت) آغاز کرده و این سفر تا روز ۱۶ می (۲۶ اردیبهشت) ادامه خواهد داشت.
رئیس‌جمهور آمریکا در این سفر از کشور‌های عربستان، امارات و قطر بازدید خواهد کرد.
پس از این اجلاس، ترامپ برای دیدار با شیخ تمیم بن‌حمد آل‌ثانی، امیر قطر به دوحه سفر خواهد کرد؛ در ۱۵ می (۲۵ اردیبهشت)، او به ابوظبی سفر خواهد کرد و با محمد بن‌زاید، رئیس دولت امارات دیدار می‌کند.
درباره دستور کار این سفر گزارش‌ها و گمانه‌زنی‌های بسیاری مطرح شده است و برخی رسانه‌ها اساس این سفر را توافق‌های تجاری کلان به‌ویژه با عربستان که مبلغ آن یک تریلیون دلار اعلام شده، توصیف کردند.
این سفر در حالی صورت می‌گیرد که پیش از آن، رسانه آمریکایی آسوشیتدپرس ادعای کرد که ترامپ در این سفر از نامی مجعول برای خلیج فارس استفاده خواهد کرد.
در همین رابطه عابد اکبری، کارشناس مسائل بین‌الملل، در گفت‌و‌گو با میزان به تشریح برخی از ابعاد این سفر ترامپ به منطقه پرداخت.
تلاش برای بازخوانی مجدد جایگاه آمریکا در نظم امنیتی منطقه
اکبری گفت: سفر ترامپ بیش از آنکه صرفا تداوم رویکرد‌های سنتی واشنگتن در خلیج فارس باشد، تلاشی برای بازخوانی مجدد جایگاه آمریکا در نظم امنیتی منطقه‌ای است.
وی با بیان اینکه دستور کار این سفر عمدتا شامل ۳ محور است، ادامه داد: گفت‌و‌گو درباره ترتیبات امنیتی جدید با کشور‌های شورای همکاری، ارزیابی ظرفیت‌های انرژی در چارچوب سیاست‌های مهار روسیه و چین و نیز مشاوره درباره تحولات مربوط به موضوع هسته‌ای ایران و راهبرد‌های آتی در این حوزه.
اهداف چند لایه سفر ترامپ به منطقه
کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به اینکه اهداف سفر ترامپ چندلایه است، بیان کرد: از یک‌سو، ترامپ به‌دنبال بازسازی روابط سیاسی‌ـ‌امنیتی با کشور‌های کلیدی خلیج فارس است، به‌ویژه در پرتو تحولات جدیدی مانند نزدیکی تهران و ریاض.
وی با اشاره به اینکه از سوی دیگر محور اقتصادی نیز پررنگ است، اظهار کرد: موضوع‌هایی نظیر بازار انرژی، سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و فناوری‌های نوین نظامی و سایبری در دستور کار است.
- بیشتر بخوانید:
- اهداف اقتصادی ترامپ از سفر به ۳ کشور عربی منطقه
- ادعاها درباره خلیج فارس با چه هدفی صورت می‌گیرد؟
اکبری گفت: واشنگتن می‌کوشد در قالب «تنظیم‌گر فعال» روابط جدید در منطقه بازتعریف شود، به شکلی که مدیریت آن در راستای منافع بلندمدت آمریکا در منطقه باشد.
ادعاها درباره خلیج فارس؛ سناریویی برای محل واکنش ایران
کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به مطرح شدن ادعا‌هایی درباره خلیج فارس در آستانه سفر ترامپ به منطقه، تصریح کرد: مطرح شدن این ادعاها، بیش از آنکه موضع رسمی دولت‌ها باشد، نشانه‌ای از «نبرد نمادین» و جنگ ادراکی است که برخی جریان‌های رسانه‌ای و لابی‌ها پیگیر آن هستند.
وی عنوان کرد: معمولا در آستانه سفر‌های پرتنش یا حساس، این نوع سناریو‌های زبانی برای محک زدن واکنش ایران و نیز سنجش انسجام افکار عمومی در کشور‌های عربی خلیج فارس فعال می‌شود.
اکبری تاکید کرد: این اقدام‌ها نوعی تاکتیک پیش‌دستانه برای تحریف اولویت‌های دیپلماتیک است که می‌تواند تمرکز را از مسائل اصلی، همچون نظم امنیتی منطقه‌ای، منحرف کند.
مواجهه آمریکا با نظم منطقه‌ای پیچیده‌تر
کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به مطرح شدن گمانه‌زنی‌های مختلف در آستانه سفر ترامپ به منطقه، بیان کرد: طرح‌های موسوم به «مهار چندوجهی» در ادبیات اندیشکده‌های آمریکایی همواره جایگاه داشته‌اند، اما شرایط امروز منطقه نسبت به دوران گذشته تغییر کرده است.
وی ادامه داد: آمریکا با نظم منطقه‌ای پیچیده‌تری روبه‌روست که چین، به‌عنوان یک بازیگر میانجی و اقتصادی مؤثر، به آن شکل می‌دهد و در این میان، نزدیکی ایران و عربستان، که در سفر اخیر عراقچی، وزیر امور خارجه به ریاض نمودی دوباره یافت که می‌تواند بستر پایدارتری برای توازن منطقه‌ای ایجاد کند که به کاهش تنش و حفظ جریان انرژی منجر شود.
اکبری گفت: به همین دلیل اگرچه لابی‌هایی مانند رژیم صهیونیستی یا بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها از بازگشت به فشار حداکثری حمایت می‌کنند، اما رویکرد غالب در واشنگتن در حال بررسی گزینه‌های ترکیبی‌ـ‌مشارکتی است.
انتهای پیام/