قتل ابوبکر سیسی؛ تازهترین نمونه از پیامد عادیسازی اسلامهراسی در فرانسه

مراسم تشییع جنازه ابوبکر سیسی، جوان ۲۴ ساله اهل مالی که چندی پیش بر اثر ضربههای چاقوی یک شهروند فرانسوی در یک مسجد در جنوب غربی فرانسه به قتل رسید، دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد.
قتل خشونتبار جوان سیاهپوست مسلمان با تبار مالیایی در مسجدی در جنوب غربی فرانسه بخشی از جریان عادیسازی اسلامهراسی در سراسر اروپا است.
رئیس مسجد جامع پاریس، پایتخت فرانسه در این مراسم، گفت: قتل ابوبکر سیسی اتفاقی نبود و باید بهعنوان یک جنایت تروریستی طبقهبندی شود.
وی تصریح کرد: ما در فضایی از اسلامهراسی زندگی میکنیم و قتل ابوبکر بهترین گواه آن است.
خبر قتل یک نمازگزار در مسجدی در جنوب غربی فرانسه ابتدا در رسانههای این کشور بهعنوان حادثهای ناشی از اختلاف شخصی توصیف شد، اما این روایت عمر چندانی نداشت، زیرا دادستان محلی اعلام کرد که پرونده در چارچوب عملی با مضامین اسلامهراسی در حال بررسی است.
میدلایستآی در گزارشی در این باره نوشت:
ابوبکر سیسی فقط کشته نشد، وی در یک مکان مقدس هدف قرار گرفت؛ او که در حال تمیز کردن مسجد برای برگزاری نماز جمعه بود، با درخواست فردی برای آموزش نماز مواجه شد.
براساس تصویر دوربینهای مداربسته مسجد، قاتل هنگام آموزش نماز به ابوبکر حمله کرد و ۵۷ ضربه چاقو به وی زد؛ وی هنگام ارتکاب این جنایت لفاظیهای اسلامهراسانهای نیز انجام داد.
از زمان انتشار ویدیوی این حادثه، آسیب عاطفی و خشم مسلمانان و بهویژه جامعه مسلمان در فرانسه عمیقتر شده است.
با وجود شواهد ویدیویی بسیار واضح، بسیاری از مقامهای فرانسوی همچنان از معرفی این جنایت بهعنوان جنایت نفرتمحور در تلاقی با اسلامهراسی و نژادپرستی خودداری میکنند.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که قتل ابوبکر سیسی یک نزاع شخصی نبود، بلکه نتیجه اجتنابناپذیر دههها تعصب عادیسازی شده بود.
یک مرد فرانسوی با تبار بوسنیایی در رابطه با این پرونده دستگیر شده است؛ وکیل این مرد منکر انگیزه اسلامهراسانه وی در ارتکاب جنایت شده است.
این در حالی است که معاون رئیس شورای مسلمانان فرانسه، با اعلام اینکه شواهد در این باره وضح است، گفت: این یک جنایت اسلامهراسی است، بدترین جنایتی که در فرانسه علیه جامعه ما انجام شده است.
جنایت یادشده محدود به یک فرد دیوانه نیست، بلکه درباره اکوسیستمی (بومسازگان) از نفرت است؛ اکوسیستمی که با سیاستهای دولتی در لفافههای بیطرفی، روایتهای رسانهای از معرفی مسلمانان بهعنوان تهدید، بیاحترامیهای روزمره به دانشآموزان مسلمان، کارگران و خانوادههای آنها تقویت میشود.
اروپایی که یک مسلمان در مسجد به قتل میرسد، نمیتواند خود را اتحادیه برابری، آزادی و حقوق بشر بنامند؛ قتل وحشیانه ابوبکر یک ناهنجاری نیست، بلکه نقطه پایان منطقی یک پروژه سیاسی است که ترسها را به رای و شهروندان را به اهداف تبدیل میکند.
وقتی یک زن مسلمان محجبه در فرانسه ۸۰ درصد شانس کمتر برای گرفتن مصاحبه شغلی دارد، وقتی مدرسههای مسلمانان با بررسی نامتناسبی روبهرو میشوند و وقتی یک مرد در مسجد به قتل میرسد، هیچ کجا واقعا برای مسلمانان در فرانسه امن نیست.
سالهاست که زنگ خطر در فرانسه به صدا درآمده و درخواست مسلمانان برای گفتوگو، حفاظت و کرامت بالا گرفته است، اما این درخواستها با درهای بسته و طرد نهادی مواجه شده است.
در این میان سیاستمداران نفرتپراکن فرانسه مسلمانان را قربانی منافع انتخاباتی کرده و نوستالژی (احساس غمانگیز همراه با شادی نسبت به اشیا، اشخاص و موقعیتهای مربوط به دوران گذشته) استعماری را ستایش میکنند و بهطور نظاممند از دیدن شهروندان مسلمان بهعنوان بخشی از «ما»ی اروپایی امتناع میورزند.
سکوت در برابر این روند نه تنها نشانه بیطرفی نیست، بلکه مرگبار و همدستی در جنایت است.
مردم سراسر فرانسه در مراسم سوگواری سیسی حضور یافتند؛ این تنها رویداد از این نوع نبود.
پیشتر در سال ۲۰۰۹ مروه الشربینی، زن مسلمان به قتل رسید، در سال ۲۰۱۷ مکرم علی به قتل رسید، ...
اسلامهراسی باید جان چند نفر دیگر را بگیرد تا فرانسه با آن بهعنوان یک تهدید ساختاری برخورد کند؟ چند مسجد دیگر باید به صحنه جرم تبدیل شوند تا امنیت مسلمانان اروپایی به یک اولویت سیاسی غیرقابل مذاکره تبدیل شود؟
تحول فوری و نظاممند در این رابطه مورد نیاز است؛ مبارزه با اسلامهراسی به معنای برخورد با مسلمانان بهعنوان شریک در شکلدهی به اروپا نه بهعنوان تهدیدهایی که باید مدیریت شوند، ضروری است؛ این به معنای به رسمیت شناختن اسلامهراسی بهعنوان شکلی از نژادپرستی ریشهدار در میراث استعماری است.
استراتژی ضدنژادپرستی اتحادیه اروپا باید برای برخورد جوامع مسلمان ایجاد شود؛ این اتحادیه باید از تکه تکه کردن مبارزه با جداسازی اسلامهراسی از تلاشهای گستردهتر ضدنژادپرستی خودداری کند.
تلاقی اسلامهراسی با سیاهپوستستیزی و طرد ساختاری سبب میشود، حاشیهنشینترین افراد همچنان هزینه بیتفاوتی اروپا را بپردازند.
با وجود غم و اندوه، ترس و خشم، مسجدها نه فقط در فرانسه، بلکه در سراسر اروپا همچنان فضاهای مورد استقبال مسلمانان در اروپا باقی میمانند.
انتهای پیام/