فیلم سیاه نتیجه اعتماد به بهنام

21:05 - 25 فروردين 1397
کد خبر: ۴۱۱۶۸۱
هیچکس در خانه نبود که من برایش مهم باشم، نتیجه اش این شد که به بهنام اعتماد کردم.

فیلم سیاه نتیجه اعتماد به بهنامبه گزارش خبرنگار گروه جامعه ، در یک خانواده ۶ نفری زندگی می‌کنم و دومین فرزند خانواده ام، یک خواهر بزرگتر از خود دارم. پدرم کارگر و مادرم خانه دار است و از نظر اقتصادی در سطح پایینی هستیم.

با خانواده رابطه دوستانه و خوبی ندارم و خودم بیشتر مخارجم را از طریق خیاطی تامین می‌کنم. مدتی بود که پسری به صورت تلفنی برایم مزاحمت ایجاد می‌کرد و همین باعث شد از روی حس کنجکاوی به این فکر افتادم که او چه کسی است؟

همین کنجکاوی ساده باعث شد که با آن پسر در پارک قرار بگذارم تا ببینم این مزاحم کیست؟ و شماره مرا از کجا بدست آورده است، در اولین قرار ملاقات یک رابطه دوستانه بین من و بهنام به وجود بیاید.

بهنام با زرنگی و زیرکی که داشت توانست اعتماد من را به خود جلب کند، من و بهنام چندین بار بعد از این ملاقات با هم در پارک و خیابان دیدار داشتیم تا اینکه در یک روز بارانی وقتی از دانشگاه بر می‌گشتم، دیدم روی تلفن همراهم چندین تماس بی پاسخ از بهنام است با او تماس گرفتم به من گفت: دوست دارد من را ببیند، راستش من هم دلم هوایش را کرده بود.

می‌دانستم بیرون رفتن با او باعث می‌شود دیرتر به خانه بروم، اما اینکه دیرتر یا زودتر به خانه بروم برای کسی اهمیتی نداشت، برای همین بدون تردید قبول کردم، بودن در کنار بهنام به من حس آرامش و شادی می‌داد.

در یک پارک قرار گذاشتیم، اما چون باران شدید بود هر دو خیس خیس شدیم، بهنام به من گفت: در این هوای سرد ممکن است سرما بخوریم و از من دعوت کرد با او منزلشان بروم؛ من در این مدت به او اعتماد کرده بودم به همین دلیل پیشنهادش را پذیرفتم، اما او از اعتماد من سوء استفاده کرد و مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و عفت من را لگد مال کرد.

بهنام من را تهدید کرد که اگر به رابطه ام با وی ادامه ندهم، فیلم و عکس‌هایی که از من تهیه کرده است را به خانواده ام نشان می‌دهد و از این طریق چندین بار از من سوءاستفاده کرد.

ملیسا در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: خودش به کلانتری مراجعه کرده تا با همکاری آن پسر دستگیر و تحویل مراجع قضائی شود.

نظر پلیس

بنابر نظرکارشناس بی توجهی ونگاه سهل گیرانه به روابط حاکم بر خانواده و فضایی به دور از صمیمیت که برآن حاکم بوده است یکی از عوامل بروز آسیب در مددجو می باشد.

خلاء عاطفی و کمبود محبت، ضعف در اعتقادات مذهبی، عدم مهارت نه گفتن در مددجو، اعتماد افراطی به افراد بیگانه و نبودن فضای آرامش بخش در محیط خانواده، عدم نظارت والدین بر فرزند و نبودن فضای ارتباطی مناسب بین والدین و فرزندان، گرایش به موادمخدر، گرفتار شدن در باندهای فحشا، احتمال ابتلا به اختلال های روانی ناشی از استرس ها، تنش ها و... از عوامل ریشه ای بروز این گونه آسیب ها به شمارمی آید.

لازم است، به منظور پیشگیری از آسیب های بعدی در مددجو به آموزش مهارت های زندگی از جمله مهارت نه گفتن، تقویت روحیه خودباوری و اعتقادات مذهبی در مددجو، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس در مددجو، همچنین کمک به مددجو برای سازگاری با وضعیت موجود و انجام روان درمانی در راستای حل مشکلات وی توسط كارشناسان اقدام کرد.

 ناهید اکبری مقدم کارشناس ارشد روانشناسی معاونت اجتماعی پلیس گلستان

انتهای پیام/ 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *