صهیونیستها در پی ازبین‌بردن شیعیان با «تهاجم غذایی»/ بی‌توجهی منکران «طب‌ اسلامی» به تاریخ اسلام

9:30 - 26 آبان 1395
کد خبر: ۲۴۵۲۱۳
محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی به تاکید بر اینکه صهیونیستها در پی ازبین‌بردن شیعیان به‌وسیله تهاجم غذایی هستند، اظهار داشت: کسانی که مدعی اند چیزی به‌عنوان «طب‌ اسلامی» نداریم، نسبت به مباحث تاریخ اسلام بی‌توجه نشان می دهند.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از تسنیم، علیرضا ابوالفضلی درباره نقشه دشمن برای از بین‌ بردن شیعیان اظهار کرد: باید به آسیبهایی که صهیونیست‌ها می‌خواهند به ما بزنند، توجه داشته باشیم؛ متأسفانه پیشرفت دشمن در موضوع از بین بردن نسل شیعه، زیاد و این به‌دلیل غفلت مسئولان و مردم بوده است لذا باید تغییر نگرش و انسجامی در دفع این اعمال شیطانی دشمن انجام شود.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی با بیان اینکه صهیونیستها در پی از بین بردن شیعیان به‌وسیله تهاجم غذایی هستند، تصریح کرد: بعد از هشت‌ سال دفاع‌ مقدس، تهاجم فرهنگی انجام شد و در حال حاضر تهاجم غذایی در حال شکل گرفتن است؛‌ دور کردن مردم از تغذیه سالم و غذاهای صحیح، اثرات وضعی در رفتار ما و فرزندانمان می‌گذارد.

ابوالفضلی خاطرنشان کرد: دشمن با برنامه‌ریزی چند صد ساله در پی از بین بردن اسلام، مردم ایران و شیعیان است؛ دشمنان اصلی شیعیان کسانی هستند که خود را نژاد برتر می‌دانند و دنبال این نسل‌کشی هستند.

وی گفت: باید برای مقابله با فعالیتهای دشمن آسیبها را شناخته، عمل و مسئولیت را در دستور کار خود قرار دهیم یعنی مسئولان نظام و دست‌اندرکاران کشور در این راه قدم بردارند.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی درباره مصادیق بیوتروریسم در ایران تأکید کرد: بیش از 90 درصد بیماری‌های گوارشی که به‌خاطر تغییر مزاج ما اتفاق افتاده، به‌واسطه بیوتروریسم است؛ از مصادیق بیوتروریسم می‌توان به ترور نادر طالب‌زاده و فرج‌الله سلحشور اشاره کرد؛ اگر مرحوم سلحشور فیلم حضرت موسی را ساخته بود، رژیم صهیونیستی برای همیشه از بین می‌رفت؛ شهدای فاجعه منا هم به‌خاطر مسمومیت از بین رفتند و تمام سعودی‌ها در محل حادثه واکسینه شده بودند.

ابوالفضلی تصریح کرد: دستهای پشت‌پرده‌ای در پی این است که بحث تراریخته بازنگری شده و به تصمیم برسد؛ تراریخته از مصادیق بارز بیوتروریسم است و دشمن می‌خواهد با تغییر ژنتیکی در محصولات غذایی، مخصوصاً بذرها، اتفاقات ناگواری را رقم بزند.

وی گفت: در سال 1996 کارخانه‌ای با مارک «حلال» در مالزی شروع به فعالیت کرد که لازم است بدانید این مارک منشأ کاملاً صهیونیستی دارد، این به‌معنی حلال بودن مال نیست و اگر هم حلال باشد به‌معنی طَیّب بودن آن نیست؛ اکثر مواد غذایی که ما مصرف می‌کنیم دارای مواد‌ نگهدارنده هستند که این مواد‌ نگهدارنده با مارک حلال بوده و طَیّب نیستند.

ارتباط اثروضعی غذا و عملکرد اجتماعی افراد

ابوالفضلی با ابراز اینکه تغذیه بر عملکرد اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارد، تأکید کرد: مواد غذایی مصرفی ما باید طیّب باشد تا عملکرد اجتماعی ما از این طیّب بودن تأثیر بگیرد.

وی خاطرنشان کرد: خداوند در یکی از آیات قرآن می‌فرمایند "ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، غذای حلال بخورید تا بتوانید عمل صالح انجام دهید"؛ یعنی شرط انجام اعمال صالح مثل برخورد با نفس، خوردن غذای حلال و طیّب است.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی گفت: لقمه حلال و لقمه طیّب تفاوت دارند؛ بر اساس آموزه‌های دینی، مالی که خمس و زکات آن پرداخت می‌شود، حلال است اما آنچه در بحث تغذیه مورد توجه قرار گرفته بعد از فرآیند حلال بودن غذا، بحث طیّب بودن آن است.

وی افزود: بعضی افراد می‌گویند "به آموزه‌های دینی عمل می‌کنیم اما فرزندمان آن‌طور که در نظر داشتیم تربیت نشده‌اند"؛‌ دلیل عمده تربیت بد فرزندان اثر وضعی لقمه‌هایی است که بر سر سفره‌ می‌گذاریم.

توجه طب اسلامی به سلامت روح

ابوالفضلی خاطرنشان کرد: طبی به‌نام طب‌ اسلامی «نبوی(ص) یا اهل‌بیتی(ع)» وجود دارد که نگاهش، علاوه بر بُعد جسمانی، بُعد روحانی هم بوده و روح را هم علاوه بر جسم درمان می‌کند.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی تأکید کرد: متأسفانه امروز شنیده می‌شود "ما چیزی به‌عنوان «طب‌ اسلامی» نداریم و اسلامی بودن فقط یک نگرش مثل بانکداری‌ اسلامی و بیمه‌ اسلامی است"؛ آنهایی که چنین ادعایی دارند نسبت به مباحث تاریخ اسلام، بی‌توجه هستند و باید بررسی‌هایی درباره این موضوع انجام دهند.

ابوالفضلی گفت: اگر کسی در حوزه طب به آیات قرآن، حدیث و روایات توجه داشته باشد، متوجه صحیح نبودن نگاه نگرشی به طب اسلامی می‌شود.

وی با اعلام اینکه حدود 136هزار سخن از امام علی(ع) به 18 زبان دنیا موجود است که 30درصد از این سخنان در مورد طب است، افزود: در طب‌ الرضا(ع)، طب‌ الباقر(ع) و طب‌ الصادق(ع) به بحثهای خوبی توجه شده و در کتاب قانون بو‌علی سینا یا منابعی که از فارابی یا غیاث‌الدین جمشید کاشانی داریم، تمام مباحث طبی از مکتب اهل‌بیت(ع) انتخاب شده است.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی با اشاره به اینکه بحث سلامت روح، تغذیه روح و پیشگیری از امراضی که بعد از روح به جسم آسیب می‌زند مورد غفلت طب‌کلاسیک است، تصریح کرد: طب اسلامی با الگوی قرآن‌، اهل‌بیت(ع) و بر اساس حدیث ثقلین به سلامت روح و جسم پرداخته است.

ابوالفضلی با بیان "در مجموع 37 طب در جهان داریم که طب چینی، یونانی، تبتی و ایرانی از معروفترین آنها هستند"، اظهار کرد:‌ چیزی که در بحث طب مورد توجه قرار گرفته، بحث جسم بوده و به مباحث روح و دو‌بُعدی بودن انسان توجهی نشده است.

وی افزود: امروزه با توجه به اینکه در عصر تکنولوژی زندگی می‌کنیم، پیشرفتهایی در زمینه‌های علمی داشته‌ایم و رویکرد پیشگیری نبوده و رویکرد درمان مورد توجه قرار گرفته است.

این محقق و پژوهشگر طب‌اسلامی تصریح کرد: چیزی که در طب سنتی مورد توجه قرار گرفته، بحث درمان است و این درمان موفقیت‌هایش از 50 درصد هم کمتر است و دلیل این عدم موفقیت این است که پزشک یا طبیب فقط درمان جسم را آموزش دیده‌اند.

ابوالفضلی خاطرنشان کرد:‌ پزشک یا طبیب تعریفی از فیزیکال و آناتومی بدن دارد و با این تعریف و نگاه مریض را معاینه کرده و بیماری وی را تشخیص داده و دارو تجویز می‌کند.

ارتباط خالصانه با خدا، بهترین غذای روح

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی گفت: روح مثل جسم نیاز به تغذیه، انرژی و سلامت دارد؛‌ تغذیه مفید روح و پیشگیری از آسیب‌های روحی مهمتر از غذای جسم است.

وی افزود: بهترین غذای روح، ارتباط خالصانه انسان با مرکز ثقل انرژیهای جهان است؛ مرکز ثقل انرژیهای جهان وجود خداوند است یعنی اگر نگاه انسان به خدا بدون هیچ توقعی خالصانه باشد، غذای روح را فراهم می‌کند.

ابوالفضلی تأکید کرد: عبادت، نیایش و فراهم کردن بسترهای تزکیه نفس از راههای ارتباط خالصانه انسان با خدا است و نقطه شروع این ارتباط خواندن قرآن و حدیث ثقلین است.

وی گفت: انسان در مدت زندگانی‌اش نیاز به یک الگو دارد و اگر الگوهای درجه یک تاریخ را جمع کنید وقتی به زندگی آنها نگاه می‌کنیم متوجه ضعف در بعضی از نقاط زندگی آنها می‌شویم.

این محقق و پژوهشگر طب‌ اسلامی تصریح کرد: انسان می‌خواهد الگویی بدون ضعف را انتخاب کند و این الگو باید بدون خطا باشد؛ تنها الگوهای بدون خطا کسانی هستند که دارای عصمت باشند.

ابوالفضلی خاطرنشان کرد: مشکل ما این است که از حوزه اهل‌ بیت(ع) که دارای مقام عصمت هستند، غافل هستیم اما وقتی الگوی خود را اهل‌بیت قرار دادیم باید نگاهمان یک نگاه کاملاً تبعیتی باشد و وقتی این تبعیت انجام شود، یک زندگی بدون آسیب روحی خواهیم داشت.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *