شفیعی: خیلیها اسمی از انقلاب نمیبرند ولی شاعر انقلاباند/ خیلیها شعر انقلابی میگویند ولی شاعر انقلاب نیستند
كمال شفیعی، شاعر و پژوهشگر ادبی، گفت: هنوز ادبیات انقلاب اسلامی بهطور كامل ظرفیتها و قابلیتهای خود را معرفی نكرده و بروز نداده است، تنها بعد از بروز این ظرفیتها میتوان مولفههای دقیق شعر انقلاب را تعیین كرد.
بهبه نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، هنوز كه هنوز است بعد از گذشت حدود 4 دهه از وقوع جریانی با عنوان «شعر انقلاب» در ایران، شناخت شاخصهها و مولفههای نظری - ماهوی این جریان ادبی فراگیر نشده است. این البته به ضعف كلی جریان پژوهش در كشور مرتبط میشود، ولی تكثرگرایی شعری و در هم تنیدگی موضوعی اشعار امروز هم، به این نامشخصی و عدم فراگیری دامن زده است. از این رو با همه تكرارها و مكررات هنوز هم نیازمند پرسش از مولفههای اصلی جریان «شعر انقلاب» هستیم. هرچند شاید تعیین دقیق این مولفهها نه ممكن باشد و نه حتی سودمند؛ اما هر جریان ادبی بعد از گذشت 4 دهه از عمرش، ناگزیر از پرسش درباره خویش است؛ چه این پرسش جواب محصلی در پی داشته باشد، چه نداشته باشد ضروری است؛ زیرا كمترین سودمندیاش وضوحبخشی به نقشه راه آینده یا آسیبشناسی درونگروهی است. با هدف این پرسشگری و به بهانه برگزاری «پنجمین جشنواره شعر انقلاب» در حوزه هنری، با شاعران معاصر همسخن شدیم:
كمال شفیعی شاعر و پژوهشگر ادبی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری گفت: به نظر من ادبیات و شعر انقلاب اسلامی هنوز در حال زایایی است و تا وقتی این زایایی وجود دارد نمیتوانیم به تئوری قطعیای درباره آن برسیم.
وی ادامه داد: ادبیات و شعر انقلاب اسلامی وقتی به تئوری میرسد كه ادبیات انقلاب حرف نهایی خود را زده باشد. یعنی همه ظرفیتهای آن به ظهور رسیده باشد. اما هنوز این ادبیات به طور كامل ظرفیتها و قابلیتهای خود را معرفی نكرده و بروز نداده است.
این شاعر افزود: بعد از اینكه ادبیات و شعر انقلاب اسلامی به تمامیت خود رسید آن زمان میتوانیم از آن به عنوان یك جریان یا سبك یا یك مكتب یا یك دوره از آن یاد كنیم. به نظر من باید اجازه دهیم كه شعر و ادبیات انقلاب حد غایی خودش را تعریف كند.
شفیعی اظهار كرد: پس از اینكه شعر انقلاب اسلامی همه ظرفیتهای خود را بروز داد و آن حد غاییاش را معرفی كرد، موجها و فراز و نشیبها آرام میگیرد و دوران ثبات ادبی آن فرا میرسد. بعد از این زمان محققان و نظریهپردازان میتوانند بنشینند و مبانی و مولفهها و شاخصههای این ادبیات را تئوریزه كنند.
این شاعر و پژوهشگر ادبی در بخش دیگری از سخنانش گفت: من معتقدم صرف اینكه آنها برای انقلاب اسلامی شعر گفته باشند یا نباشند نمیتوان به آنها عنوان «شاعر انقلاب» اطلاق كرد. عنوان شعر انقلاب را باید با توجه به مجموعه كنشهای اجتماعی و رفتاری و تمامت یك مجموعه ادبی اطلاق كرد و این بیرون از خیلی از فاكتورهای ظاهری قابل سنجش است.
وی افزود: شعر انقلاب و شاعر انقلاب بیشتر به یكسری از ویژگیهای درونی ارتباط مییابد و فضایی را ایجاد میكند كه شما نگفته هم میتوانید بفهمید فلان پدیده یا فلان اثر ادبی مربوط به این جریان است.
وی در پایان گفت: وقتی این گونه به قضیه نگاه میكنید میبینید كه آدمهایی هستند كه خیلیهاشان حتی بدون نام بردن از «انقلاب اسلامی» در دل یك مجموعه قرار میگیرند كه میتوان به آنها گفت: «شاعر انقلاب». همچنین خیلیها هم میتوانند شعر انقلابی بگویند ولی شاعر انقلاب اسلامی نباشند.
كمال شفیعی شاعر و پژوهشگر ادبی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری گفت: به نظر من ادبیات و شعر انقلاب اسلامی هنوز در حال زایایی است و تا وقتی این زایایی وجود دارد نمیتوانیم به تئوری قطعیای درباره آن برسیم.
وی ادامه داد: ادبیات و شعر انقلاب اسلامی وقتی به تئوری میرسد كه ادبیات انقلاب حرف نهایی خود را زده باشد. یعنی همه ظرفیتهای آن به ظهور رسیده باشد. اما هنوز این ادبیات به طور كامل ظرفیتها و قابلیتهای خود را معرفی نكرده و بروز نداده است.
این شاعر افزود: بعد از اینكه ادبیات و شعر انقلاب اسلامی به تمامیت خود رسید آن زمان میتوانیم از آن به عنوان یك جریان یا سبك یا یك مكتب یا یك دوره از آن یاد كنیم. به نظر من باید اجازه دهیم كه شعر و ادبیات انقلاب حد غایی خودش را تعریف كند.
شفیعی اظهار كرد: پس از اینكه شعر انقلاب اسلامی همه ظرفیتهای خود را بروز داد و آن حد غاییاش را معرفی كرد، موجها و فراز و نشیبها آرام میگیرد و دوران ثبات ادبی آن فرا میرسد. بعد از این زمان محققان و نظریهپردازان میتوانند بنشینند و مبانی و مولفهها و شاخصههای این ادبیات را تئوریزه كنند.
این شاعر و پژوهشگر ادبی در بخش دیگری از سخنانش گفت: من معتقدم صرف اینكه آنها برای انقلاب اسلامی شعر گفته باشند یا نباشند نمیتوان به آنها عنوان «شاعر انقلاب» اطلاق كرد. عنوان شعر انقلاب را باید با توجه به مجموعه كنشهای اجتماعی و رفتاری و تمامت یك مجموعه ادبی اطلاق كرد و این بیرون از خیلی از فاكتورهای ظاهری قابل سنجش است.
وی افزود: شعر انقلاب و شاعر انقلاب بیشتر به یكسری از ویژگیهای درونی ارتباط مییابد و فضایی را ایجاد میكند كه شما نگفته هم میتوانید بفهمید فلان پدیده یا فلان اثر ادبی مربوط به این جریان است.
وی در پایان گفت: وقتی این گونه به قضیه نگاه میكنید میبینید كه آدمهایی هستند كه خیلیهاشان حتی بدون نام بردن از «انقلاب اسلامی» در دل یك مجموعه قرار میگیرند كه میتوان به آنها گفت: «شاعر انقلاب». همچنین خیلیها هم میتوانند شعر انقلابی بگویند ولی شاعر انقلاب اسلامی نباشند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *