هر آنچه که آل سعود علیه ایران انجام داده در قبال حمله مشکوک به سفارت

10:11 - 15 دی 1394
کد خبر: ۱۱۷۷۸۹
اگر اتفاقی را که در سفارت رژیم سعودی افتاد، یک واکنش از سوی معترضین به رفتارها و اقدامات این رژیم علیه کشورمان بدانیم، که البته در آن شک جدی وجود دارد، این واکنش یک رفتار مردمی بود و دولتی که در پی دیپلماسی اعتدال است، در آن نقشی نداشته است.
به گزارش گروه بین الملل در ماجرای سفارت عربستان در تهران همه چیز نقد و بررسی می شود و حتی برای آن حکم هم صادر می شود و به مرحله اجرا هم می رسد، اما طرف مقابل و اقدامات و توطئه هایی که از سوی رژیم سعودی علیه ایران و ایرانی انجام شده است، مغفول می ماند. در حالی که هر آنچه که آل سعود علیه ایران انجام داده هر کدام به تنهایی می تواند دلیلی بر قطع روابط سیاسی ایران با رژیم سعودی باشد.

کشوری مانند عربستان با رژیمی که نامش را بر اساس خاندان خود بر روی کشور گذاشته و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون همواره و همیشه دشمنی کرده است، آیا نرمش سیاسی و دیپلماسی اعتدال پاسخ می دهد؟!

اگر قرار بود مماشات و نرمش و بی اهمیتی به رفتارهای تند، خشن و خصمانه حاکمان سعودی علیه کشورمان جواب دهد که تاکنون باید می داد. در این چند سال گذشته چند اقدام ناگوار از سوی سعودی ها علیه ایران اسلامی و هموطنانمان انجام شده است؟

تعداد این اقدامات ضد ایرانی کم نیست و اگر بیشتر بررسی شود برخی از آنها حتی بازگو و منتشر هم نشده است و این تعداد موجود هم به خاطر شدت آنها، رسانه ای شده و مردم هم در جریان قرار گرفته اند.

گفته ایم و باز هم می گوییم که حمله به سفارت و تخریب و آتش زدن آن متعلق به هر کشوری که باشد، محکوم است و تأیید پذیر هم نیست. به سفارتخانه های زیادی متعلق به ایران در دیگر کشورها از جمله در  اروپا حمله شد،اما هیچگاه به قطع روابط نکشید.

کنسولگری و سفارت ایران در پاکستان بارها با حمله و ترور دیپلمات ها و کارکنان آن همراه بود، جمله طالبان به سفارت ایران در کابل و به شهادت رساندن دیپلمات های کشورمان در سفارت ایران، حمله منافقین به سفارت ایران در لندن البته با حمایت و همکاری پلیس انگلیس نمونه هایی از اقداماتی است که علیه ایران انجام شده است. انفجاری که در سفارت ایران در بیروت رخ داد و تروریست های وابسته به سعودی ها عامل آن بودند، 23 نفر را به کشتن داد.

همه تلاش ایران برای برقراری روابطی دوستانه با کشورهای همسایه که هر کدام از آنها به خاطر هم دین بودن از اهمیت ویژه ای هم برخوردار است، استوار گشته اما وابستگی ها و سرسپردگی های سران برخی کشورهای منطقه به ویژه سران کشورهای عربی به آمریکا، اختیار تصمیم گیری را از آنها گرفته و باعث شده تا نتوانند با کشور مستقلی مانند ایران یک ارتباط ماندگار داشته باشند.

سران این کشورها، به ویژه سران مرتجع عربی منطقه با یک کشمش گرمی شان می شود و با یک غوره سردی، به همین خاطر نمی توانند در یک وضعیت باقی بمانند و همیشه در حال تغییر مزاج هستند، چون به هر سازی که آمریکایی ها، اسرائیلی ها و کلاً غربی ها می زنند خوب می رقصند.

در این میان خوش رقصی های حکام سعودی باعث می شود تا برخی دیگر از کشورهای منطقه هم با آن ها همراهی کنند. آنها از ایران دل خوشی ندارند. ناخوشی آنها از خوشی ایران است. ما به آنها چه کرده بودیم که 8 سال جنگ را به ما تحمیل کردند و صدام را به جان ایران انداختند و کشورهای عربی منطقه هم علاوه بر کمک های بی دریغ خود به صدام، انتظار شیرینی را برای خود تدارک دیده بودند تا ببینند جنگ با پیروزی صدام پایان می یابد.

اما آیا آنگونه که آل سعود و دیگر سران کشورهای منطقه تصور می کردند و در سر داشتند، شد؟ ما رفتیم یا صدام؟ از صدام اکنون چه باقی مانده است؟ اما جمهوری اسلامی ایران تا ابد باقی است . هر روز هم با توان و اقتدار بیشتری به راه خود ادامه می دهد. سرنوشت صدام باید درس عبرتی برای دیگر سران کشورهای عربی منطقه از جمله آل سعود باشد تا سعی کنند از دشمنی با ایران دوری جویند.

ایران اکنون، ایران زمان جنگ با صدام نیست که در همان زمان هم پیروزی از ان ایران شد،اما تفاوت های بسیاری با آن زمان کرده و پیشرفت های گسترده در همه زمینه ها باعث شده است تا عوامل بازدارندگی آن افزایش یابد. پیشرفت های دفاعی و نظامی ایران هیچگاه تهدیدی برای کشورهای اطراف خود نبوده و نخواهد بود اما همه آنها آماده است تا در صورت کوچکترین عملیات تهدید آمیزی به کار بیفتد و پاسخ قاطعی را به متجاوز بدهد.

در این سال های گذشته هر چه مدارا و مماشات بود از سوی ایران در قبال سعودی ها انجام شد. هر چیزی هم اندازه ای دارد و اگر از حد و اندازه خود بگذرد، طرف مقابل برای خود فکرهایی می کند. تصور می کند که مدارها و مماشات ایران از سر ضعف و ناتوانی است، به همین خاطر به جای این که دم تکان دهد زوزه می کشد و مانند چهارپایان جفتک هم می اندازد. همین باعث می شود که شرایط اینگونه شود.

در هر صورت و حال، مردم ایران اسلامی نمی توانند دشمنی های شیطانی آل سعود را علیه خود فراموش کنند. بارها بازگو شده است و باز هم باید گفته شود که این رژیم علیه ایران چه ها که نکرده است. مردم ایران اکنون به خاطر قطع اربباطی که آل سعود بانی آن بوده است، خوشحال هستند. آنها پیش از این انتظار داشتند که دولت با قاطعیت نسبه به آل سعود رفتار کند.

مسائل زیر تنها گوشه ای از توطئه های آل سعود علیه ایران است.

- حمایت گسترده از صدام در جنگ علیه ایران
- کشتار زائران ایرانی در حج 1366
- اعدام اتباع ایرانی به اتهام قاچاق مواد مخدر
- اذیت و آزار زائران کشورمان در موسم حج
- تعرض به زائران کشورمان
- جنایت دیپلمات سعودی در تهران
- کشتار مکه و منا که سهم کشته های ایران از دیگر کشورها بیشتر است
- دسیسه و توطئه علیه کشورمان در سطح منطقه
- ائتلاف با رژیم اسرائیل علیه ایران
- شکایت از ایران به خاطر مسائل حقوق بشری!

و این آخری بسیار مضحک است. رژیمی که خود بیشترین اعدام را دارد و همین روز شنبه 47 نفر را اعدام کرده است که در میان آنها شیخ نمر روحانی و رهبر شیعیان عربستان است، ایران را متهم به نقض حقوق بشر می کند!!!

اکنون هم برخی کشورهای ریزه میزه را با پول های نفتی خود خریده تا بتواند آنها را در دشمنی های خود با ایران همراه سازد. جیبوتی با 23 هزار کیلومتر مربع وسعت و 800 هزار نفر جمعیت با ایران قطع ارتباط می کند و سفیر ایران را هم اخراج! اما این کشور با این ویژگی هایی که دارد! چرا باید ایران در آن سفارت داشته باشد؟

اکنون دیگر آن قرابت های مذهبی هم میان ایران و آل سعود وجود ندارد. وهابیتی که از سوی آل سعود ترویج و تبلیغ می شود و بر اساس احکام این فرقه ضاله و ضد اسلامی، مناسبات تنظیم می شود، اجازه نمی دهد که میان ایران و سعودی ها روابطی حتی در سطح عادی برقرار باشد. اگر هم در این 37 سال گذشته همچنان رابطه میان ایران و عربستان برقرار بوده به خاطر مداراهای ایران بوده است نه حسن نیت سران آل سعود.

اما در این میان مسئولین داخلی اگر به موضوع حمله به سفارت عربستان در تهران بیشترین اهمیت را می دهند، بدیهی است که باید به موضوعات مهم دیگری هم در این زمینه بپردازند، از جمله مشکوک بودن حمله به سفارت و خالی بودن آن از وجود کارکنان، و البته مهمتر از آن شهادت شیخ نمر به دست حکام سعودی، که این جنایت از سوی کشورهای غربی هم محکوم شده است.

برخی رسانه ها هم با پرداختن فقط به حمله به سفارت عربستان همان خطی را دنبال می کنند که آل سعود در پی آن بود. در حالی که این موضوع برای رد گم کردن است و برخی هم فریب آن را خورده اند. رسانه های خارجی هم که توقعی از آنها نمی رود و هر آنچه خبرسازی و جریان سازی است علیه جمهوری اسلامی ایران با مقصر تراشی های خود انجام می دهند. برای چنین مواقعی هوشیاری رسانه ای نیزا است تا در دام آنها نیفتیم.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *