زبان من در آوردی شبکه های اجتماعی تا کجا پیش می روند؟/شبکه های اجتماعی فارسی ما را کجا می برد

17:00 - 01 بهمن 1397
کد خبر: ۴۸۷۲۶۹
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
مواجهه با کلماتی، چون "عایا" به جای "آیا" و یا "عاقا" که به جای "آقا" به کار می‌رود و یا استفاده از حروف به جای همدیگر و یا تغییر آن با یک حروف دیگر مثل آورین به جای آفرین که صرفاً برای بانمک و متفاوت شدن حالت عادی کلمه استفاده می‌شود؛ تهدیدی است که زبان فارسی را نشانه گرفته است.

زبان من در آوردی شبکه های اجتماعی تا کجا پیش می روند؟/شبکه های اجتماعی فارسی ما را کجا می بردگروه فرهنگی ، امروزه دیگر اینستاگرام، تلگرام و توئیتر بخشی از زندگی و هویت مردم شدند و به برکت این شبکه‌ها هر کسی با مخاطب و هواداران خودش حرف می‌زند.

در این دنیای مجازی تولید محتوا و انتشار مطالبی بسته به نوع علائق و دلبستگی هایمان بخشی از زندگی این روز‌های ما شده که بدون آن زندگی را مشکل‌تر می‌کند. ارتباط‌هایی که در قالب کامنت‌ها و لایک‌ها میان همدیگر رد و بدل می‌شود، مهر تأییدی بر گفته‌های منتشر شدۀ صفحات مجازی است که حال هر منتشر کننده‌ای را خوب می‌کند.

در کنار تمام فوائدی که می‌توان برای دنیای اینترنتی امروزه متصور شد باید گفت که تاراج رفتن زبان فارسی و ترویج فرهنگ غلط نویسی در بستر اینترنت و عادی شدن آن در شبکه‌های اجتماعی که به صورت محاوره و در گفتگو‌های روزمره به کار برده می‌شود، زنگ خطری است که باید هر چه زودتر مسئولان و مردم را به تلاش وا دارد.

مستقل بودن شبکه‌های اجتماعی و اداره شدن آن توسط افرادی که از نظر سواد ادبی در یک سطح نیستند در کنار نبود نظارت از طرف ارگانی خاص که در صورت غلط نویسی آن را اصلاح کند باعث شده تا این رسانه‌ها خیلی در فرهنگ سازی موفق نباشد.

مواجهه با کلماتی، چون "عایا" به جای "آیا" و یا "عاقا" که به جای "آقا" به کار می‌رود و یا استفاده از حروف به جای همدیگر و یا تغییر آن با یک حروف دیگر مثل آورین به جای آفرین که صرفاً برای بانمک و متفاوت شدن حالت عادی کلمه استفاده می‌شود؛ تهدیدی است که زبان فارسی را نشانه گرفته به طوری که خیلی از این کلمات چنان با فرهنگ شبکه‌های اجتماعی پیوند خورده است که دیگر تشخیص واژۀ درست از غیر درست آن ممکن نیست.

در این مسیر پر و پیچ خم تغییر زبان نگارشی، هر روز شاهد پیوستن افراد بیشتری به صورت ناخودآگاه به این جنبش غلط نویسی هستیم. کلمه هایی، چون "حرفیدن" که به جای "حرف زدن" و یا "اصن" که به جای "اصلاً" به کار می‌روند به آشناترین و پرکاربردترین واژگان شبکه‌های اجتماعی تبدیل شدند به طورییکه بسیار در گفتگو‌های روزمره نیز به کار می‌روند به گونه‌ای که حتی در متن‌های رسمی هم رسوخ پیدا کرده است.

باید گفت: فضای مجازی برای بعضی افراد تبدیل به مرجعی برای رواج غلط نویسی شده است به طوری که فکر می‌کنیم اگر هر کلمه‌ای را خارج از ساختار خود به کار بریم، حالت بهتری پیدا می‌کند.

کاربران میلیونی تلگرام، توییتر، اینستاگرام و بسیاری شبکه‌های اجتماعی دیگر برای مدیریت زمان و و یا به خاطر مد بودن نوع نوشتار در این شبکه ها، سراغ شکسته نویسی و استفاده از زبان محاوره در نوشتار خود می‌روند و به غلط کلماتی را به کار می‌روند که در اثر استفادۀ زیاد از آن‌ها تبدیل به عادت شده است.

مثلاً استفاده از "ه" به جای کسره در بعضی کلمات و یا "ذ" به جای "ز" در سپاسگزارم نشان می‌دهد که مخاطبان شبکه‌های مجازی از نوعی تقلید کورکورانه و به دور از خرد بهره می‌برند که تبدیل به عادتی غلط شده است.

این در حالی است که در میان جوامع کشور‌های پیشرفته این چنین مسائلی کمتر به چشم می‌خورد و شاهد هستیم که علاوه بر استقبال از کلمات و عبارات جدید، اما کمتر اجازه می‌دهند تا خدشه‌ای به اصالت زبانی شان وارد شود و همیشه رعایت اصول و چهار چوب‌های قواعد زبانی خود را بر هر چیز دیگری مقدم می‌شمارند.

بی‌توجهی به اصول و قواعد نوشتاری فارسی در بستر اینترنت که شیوع آن در میان نوجوانان و جوانان بیشتر از سایر اقشار جامعه موج می‌زند به گونه‌ای شده که حتی ناخودآگاه و غیر ارادی در نوشتار رسمی و مشق‌های دانش آموزان هم نفوذ کرده به طوریکه معلمان مدارس و مسئولان آموزش و پرورش آن را هشدار جدی می‌دانند که باید برای آن برنامه ریزی شود چرا که در آینده‌ای نزدیک، ریشۀ زبان و ادب فارسی را می‌خشکاند.

در این مسیر پرشتاب تکنولوژی و تسخیر زندگی انسان‌ها توسط اینترنت، تلاش سیستم آموزشی کشور و مؤلفان کتاب‌های درسی در درست نویسی و نگارش رسم‌الخط فارسی بیش از هر چیز احساس می‌شود به طوری که در مقایسه با سال‌های گذشته جنگ نابرابر با سیستم نابهنجار و گاهاً ضد فرهنگی شبکه‌های اجتماعی که شبانه روز در دست انسان‌ها است باعث شده تا کار سختی را پیش روی آن‌ها و برنامه سازان فرهنگی قرار دهد.

حتی در این زمینه کاربرد نادرست واژگان فارسی در رسانه‌ها و بازی با کلمات و استفاده‌های غیر متعارف از معادل‌های خارجی و کلمات کوچه بازاری که برای کسب پرستیژ و خاص بودن برنامه توسط مجریان به کار می‌رود نیز باعث شده تا از روانی و زیبایی زبان فارسی ما روز به روز کاسته شود. ناآشنایی با قواعد سادۀ دستوری زبان فارسی توسط بعضی نویسندگان، شاعران، ترانه سرایان و روزنامه نگاران هم مزیدی بر علت شده تا اشتباهات رایج ادبی که در میان مردم منتشر می‌شود گونۀ موجه تری به خود بگیرد و عادی جلوه کند.

به واقع کم‌اطلاعی، کم‌سوادی، جهالت و حتی غرض ورزی و نظر سوء بعضی کاربران شبکه‌های اجتماعی که به ترویج غلط‌نویسی دامن می‌زند و در کنار آن تبعیت‌های کورکورانۀ مردم از آن‌ها باعث شده تا آینده‌ای گنگ و مبهم را از زبان فارسی رقم بزند.

مطمئناً اگرهمین وضعیت ادامه پیدا کند و نخبگان ادب فارسی چاره‌ای نیندیشند باید گفت که در آینده‌ای نزدیک چیزی از زبان اصیل فارسی باقی نخواهد ماند.

حال در این مسیر پر پیچ و خم سیر زبان فارسی در شبکه‌های اجتماعی که بسیار بر آن ایراد وارد است باید گفت که ویراستاری کتاب‌ها و توجه ناشران به این مهم نیز می‌تواند به عنوان روزنه‌ای از امید، زبان فارسی را از آفت‌ها و فرهنگ غلط نوشتاری معصون نگه دارد و در درست نویسی جامعه و استحکام زبان نوشتاری نقش به سزایی داشته باشد.

حتی در این مهلکۀ زبان فارسی، نقش فرهنگستان زبان و ادب فارسی که یکی از متولیان و سیاستگذاران اصلی این حوزه است هم خیلی در مقام عمل موفق ظاهر نشده و فقط نقش آن در تصویب چند معادل کلمه خلاصه شده است. کلماتی که با فرهنگ و زبان گفتاری مردم ما نامأنوس هستند و چنان با واژه‌های عجیب و غریب و غیر قابل انعطافی تنیده شدند که فرهنگ گفتاری و زبان جامعه ما آن‌ها را بر نمی‌تابد و کمتر کسی است که به آن اعتنایی کند.

باید گفت که غلط‌نویسی‌ها برای زبان فارسی آسیب‌زننده است. وقتی یک چیز غلط نوشته می‌شود و بر این غلط اصرار می‌کنیم نسل جدیدی که می‌آید شاید حتی درست آن را بلد نباشد و به اشتباه این مسیر را ادامه می‌دهد.
امیدوارم که روزی فرا برسد که همۀ ایرانیان با احساس مسئولیت خود و پاسداشت زبان و فرهنگ فارسی و حفظ دستاورد‌های گذشتگان برای اعتلای زبان و ادب فارسی بیش از پیش کوشا باشند تا بتوانیم این امانت را سالم به نسل آینده انتقال دهیم.

بیشتر بخوانید:

رواج یک ساختار زبانی نامانوس در سایه بی‌توجهی دستگاه‌های مسئول

کم‌توجهی رسانه ملی به کارکرد زبان‌آموزی آن/ تسری قاعده زبان گفتار به زبان نوشتار در یک پیام بازرگانی

 

افشین حیدری

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *