
کار در این پروژه، تجربه ارزشمندی برای من بود. وسعت کار و وجود گروههای حرفهای خارجی، نظم و ترتیبی جدی و پیگیر را میطلبید. ساعت کار روزانه و شروع و پایان آن مشخص بود و به آن عمل میشد. نحوه کار و انضباط گروه ایتالیایی و نقش ویژه ویتوریو استورارو (مدیر فیلمبرداری) چیزهای زیادی به ما آموخت. از همان ابتدا برای تمام گروهها به تعداد، دستگاه بیسیم خریداری شد. ارتباط درونگروهی و گروهها با هم بدون کوچکترین بههمریختگی و مزاحمت برقرار میشد. صحنههای شلوغ در فیلم زیاد بود و بدون اغراق در بیشتر روزهای فیلمبرداری از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هنرور و مواردی تا ۱۵۰۰ نفر در صحنه بودند، بدون احتساب عوامل فنی فیلم که بیش از ۱۰۰ نفر میشدند. اما تقسیم کار و مدیریت این حجم از افراد بهخوبی و بهدور از آشفتگی انجام میگرفت، مسئولیت بخشهای مختلف کاملا مشخص بود و تداخلی پیش نمیآمد. البته در ابتدا هماهنگی با گروه خارجی به خاطر شیوه کار در ایران کمی دچار مشکل بود که بهتدریج جای درست خود را یافت و همه، تمهیداتِ کاری یکدیگر را فهمیدیم و خود را با آن تطبیق دادیم.
برای یک صدابرداری خوب، قطعا مهارت و توانایی صدابردار حرف اول را میزند، اما با توجه به روند تغییر ابزار تکنیکی صدا در جهان و بهبود کیفیت آنها، باید به این امر توجه داشت که برای دستیابی به صدای مطلوب، داشتن ابزار نو و بهروز ضروری است. ابزارآلات صدا در ایران با وجود پیشرفتهایی اندک، هنوز نسبت به آوازهای که سینمای ما در جهان یافته، عقبتر است و نیاز به حمایت جدی دارد.