فاجعههای انسانی ناشی از نسلکشی مداوم رژیم صهیونیستی در غزه بیشمار هستند؛ نزدیک به ۲ میلیون فلسطینی در میان درد و اندوه زندگی میکنند و هر خانوادهای داستان ویرانی خود را در میان قتلعامهای وحشتناک و تخریب خانهها به دوش میکشد.
برای یک مادر، مرگ فرزند، اندوهی است که تا آخر عمر باقی میماند؛ در غزه، این اندوه به مقیاسی بیسابقه و غیرقابل تصور رسیده است؛ مرگ نه یکی یکی، بلکه دستهای اتفاق افتاده است.
علاء النجار، متخصص اطفال در ماه مه (اردیبهشت) ۹ فرزند خود را در یک حمله هوایی رژیم صهیونیستی از دست داد؛ خانه این مادر فلسطینی در حالی که در بیمارستان ناصر در خانیونس مشغول کار بود و سعی در نجات مجروحان داشت، بمباران شد.
هیچ کلمهای برای توصیف آنچه این مادران متحمل شدهاند، کافی نیست؛ با وجود این، برخی از آنها که فرزندانشان توسط رژیم صهیونیستی شهید شدهاند، تصمیم گرفتهاند داستانهای خود را به اشتراک بگذارند.
میدلایست آی روایت ۴ مادر اهل غزه را که فرزندان خود را از دست دادهاند، گرد هم آورده است؛ تجربیات آنها تنها نگاهی اجمالی به فاجعه عظیمی است که خانوادهها در سراسر غزه از اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) با آن روبهرو بودهاند.
آلاء القطراوی هر ۴ فرزندش را بهطور همزمان و در شرایط وحشتناکی از دست داد.
آلاء در دسامبر ۲۰۲۳ (آذر ۱۴۰۲) در خانهاش در مرکز غزه بود، در حالی که فرزندانش نزد پدرشان در خانیونس اقامت داشتند؛ وقتی ارتش رژیم صهیونیستی به شهر حمله و پدرشان را دستگیر کرد، بچهها به همراه مادربزرگشان به دام افتادند.
دختر آلاء، موفق شد با مادرش تماس بگیرد و درخواست کمک کند؛ وی گفت که آنها نمیتوانند خانه را ترک کنند، زیرا تکتیراندازهای صهیونیست آن را محاصره کرده بودند.
کمی بعد، نظامیان رژیم صهیونیستی تلفنهای همراه اهالی خانه را مصادره و تماسهای بین آلاء و فرزندانش را به مدت ۴ ماه قطع کردند.
بعدا خبر رسید که رژیم صهیونیستی خانهای را که بچهها در آن پناه گرفته بودند، ویران کرده است.
آلاءخطاب به دخترش نوشت: نمیتوانم تصور کنم که بدن لطیف و موهای زیبای تو زیر آوار یک خانه بتنی ۳ طبقه باشد؛ نمیخواهم چنین تصوری داشته باشم، اما هنوز صدایت را قبل از قطع ارتباط به یاد دارم که به من میگفتی منتظر میمانی تا تو را از آنجا بیرون بیاورم و از خواهر کوچکت، مراقبت میکنی.
این واقعیت در آوریل ۲۰۲۴ (فروردین ۱۴۰۳)، پس از عقبنشینی ارتش رژیم صهیونیستی از خانیونس، تایید شد؛ ۴ کودک شهید شده بودند: دوقلوهای ۶ ساله و ۲ کودک ۸ و ۳ ساله؛ پیکر آنها به مدت ۴ ماه زیر آوار ماند و هیچ کس نتوانست به آنها برسد.
آلاء میگوید که پس از از دست دادن فرزندانش، جای بخیههای زایمان به منبع درد دائمی تبدیل شد؛ این شاعر اهل غزه پس از اعلام آتشبس در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۲)، گفت: باورم نمیشود که جنگ متوقف شده است، اما میتوانم باور کنم که اشغال یک هیولا است و بشریت طعمه مورد علاقه آن است.
آیه در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۴ (۲۵ دی ۱۴۰۲)، با ۳ فرزندش در خانه بود: فرزندانش به ترتیب ۷ و ۵ ساله و ۵۱ روزه بودند؛ یک جنگنده رژیم صهیونیستی خانه آنها را در حالی که بچهها خواب بودند، بمباران کرد.
خانه روی سرشان فرو ریخت؛ پسر ۷ ساله آیه زیر آوار خفه شد و رایان کوچک از طبقه سوم به خانه همسایه پرت شد؛ فرزند ۵ ساله آیه نیز در کنار مادرش از زیر آوار بیرون کشیده شد.
آیه میگوید که نمیتواند از گریه کردن برای فرزندان از دست رفته اش، دست بردارد.
آیا یکی دیگر از مادران فلسطینی است که رژیم صهیونیستی قلبش را با شهاد کردن ۲ فرزند و همسرش شکست.
آیا، همسر و فرزندان ۴ و ۲ ساله اش در چادری که پس از آوارگی اجباری از شهر غزه در خانیونس برپا کرده بودند، زندگی میکردند و در ۹ آگوست ۲۰۲۴ (۱۹ مرداد ۱۴۰۳)، فرزندانش در مقابل چادر در حال بازی بودند که جنگنده رژیم صهیونیستی موشکی به سمت آنها شلیک کرد.
این شلیک به شهادت همسر و فرزندان آیا منجر شد.
وی بهعنوان تنها بازمانده این جنایت گفت: من زمانی خانواده زیبایی داشتم که آنها را بسیار دوست داشتم و قلبم هنوز به آنها وابسته است؛ هر روز صبح، از خواب بیدار میشوم و از پنجره چادرمان که قبلا پر از صدا و خنده بود، به جایی که بچههایم کشته شدند، نگاه میکنم.
آیا توضیح میدهد که چگونه مالک، دوست صمیمی فرزندش که با وی بازی میکرد، تنها به این دلیل زنده ماند که مادرش لحظاتی قبل از اصابت موشک وی را به داخل صدا زده بود.
این کودک هر روز به مقابل چادر آیا میآید و از وی میپرسد که حمزه کی برمیگردد؟
آیا میگوید بارها تلاش کردم به مالک بفهمانم که حمزه دیگر بازنمیگردد، اما وی همچنان از من میخواهد تا با حمزه تماس تصویری بگیرم یا عکسی بدم.
وی گفت: این جنگ دوران کودکی را دزدیده است.
اسماء المغاری ۲۳ نفر از اعضای خانوادهاش را در ۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۲۵ مهر ۱۴۰۲)، زمانی که جنگندههای رژیم صهیونیستی خانهاش را در اردوگاه پناهندگان البریج بمباران کردند، از دست داد.
این حمله هوایی ۲ فرزند ۶ و ۵ سالهاش را به همراه والدین، خواهر و برادرها، خواهرزادهها و برادرزادههایش به شهادت رساند؛ پیکر آنها ۲۹ روز زیر آوار ماند تا اینکه با هم در یک قبر واحد دفن شدند.
اسماء میگوید: هرگز فراموش نمیکنم وقتی کسی به من گفت: ما پیکر ۸ کودک را در یک قبر جمع کردیم.
وی از دیدن پیکر فرزندانش خودداری کرد و در عوض تصمیم گرفت تصویری را که از آنها در زندگی داشت، حفظ کند.
اسماء از فرزندانش عذرخواهی کرد که نتوانست از آنها محافظت کند؛ وی پس از سخنرانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در کنست، گفت: مهمترین فرد جهان امروز به افتخار سربازی که در کشتن فرزندان من شرکت داشته، ایستاده است؛ وی حتی ۲۹ هزار کودکی را که جانشان دزدیده شده بود، به رسمیت نشناخت.
پس از اعلام آنچه قرار بود آتشبس باشد، سرعت قتلعامهای روزانه در غزه کاهش یافته است، اما برای والدین داغدار، زخمها التیامناپذیرند.
مردم غزه امروز در یک فاجعه غیرقابل توصیف زندگی میکنند که به نظر بیپایان میرسد.
آنها پس از ویرانی خانهها و شهرهایشان توسط رژیم صهیونیست، روی دهها میلیون تن آوار زندگی میکنند؛ غم و اندوه تا آخر عمر همراه آنها خواهد بود، در حالی که آینده در غیاب هرگونه اراده جدی بینالمللی برای بازسازی غزه یا پاسخگو کردن رژیم صهیونیستی که مرتکب همه این جنایتها شده است، نامشخص است.
تا آن زمان، رنج و روایت این مادران باقی میماند که از تقلیل فرزندانشان به اعداد صرف خودداری میکنند و فقدان غیرقابل درکی را بیان میکنند که همچنان نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه را تعریف میکند.
انتهای پیام/