نسل‌کشی؛ سلاح جنگی برای دستیابی به اهداف نظامی و سیاسی

آنچه در جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین اتفاق افتاده و در حال وقوع است، روابط سیاسی بین‌المللی را به‌طور کامل از نو شکل می‌دهد و نظم جهانی جدیدی را آغاز می‌کند. همچنین واژگان جدیدی از جنگ را ایجاد می‌کند که اساس جنگ‌های جدید خواهد شد و گسستی از جنگ‌های زمان‌ها و مکان‌های قبلی ایجاد می‌کند. 

کشور‌ها به وضوح این سیگنال را دریافته‌اند که اکنون می‌توان از خطوط قرمز عبور کرد. جنگ‌طلبان آینده در پرتو سکوت جهان در قبال جنایت‌های علیه مردم فلسطین، فرصتی طلایی خواهند دید و استدلال خواهند کرد که اگر چنین جنایت‌هایی در جنگ‌ها و درگیری‌های آینده تکرار شود، جهان سکوت خواهد کرد.

خون غزه هنوز خشک نشده، ویرانی‌ها هنوز مرمت نشده و مردم بدون سرپناه، درمانگاه یا مدرسه باقی مانده‌اند و آتش‌بس صرفا تلاشی برای سرکوب جنبش بین‌المللی مخالف جنگ نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان و احیای سیاسی و تغییر موقعیت نظامی این رژیم است. 

۲ سال نابودی که با همدستی و سکوت بی‌سابقه در محافل رسمی همراه شده، سطح جنایت خشونت‌آمیز در جنگ را بالا برده است. 

جنگی که پیش از اکتبر ۲۰۲۳ (مهر/آبان ۱۴۰۲) در سودان آغاز شد، با آشکار شدن ماهیت نسل‌کشی تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه، از کنترل خارج شد و در راستای سکوت مرگبار در برابر جنایت‌های روزانه علیه غیرنظامیان، ادامه یافت.

آنچه در غزه و سودان اتفاق می‌افتد را می‌توان نوعی سرایت خشونت نسل‌کشی برای دستیابی به اهداف نظامی و سیاسی دانست. 

طرفی که در هر ۲ مورد نسل‌کشی را انجام می‌دهد، کشتار غیرنظامیان را بدون نیاز به در نظر گرفتن محکومیت بین‌المللی مجاز می‌داند. در مورد رژیم صهیونیستی، این نابودی اوج یک سلسله طولانی از اقدام‌های نسل‌کشی است، از جمله کشتار‌های سال ۱۹۴۸ در فلسطین، کشتار مدرسه ابتدایی بحر البقر در مصر (۱۹۷۰)، کشتار قانا در لبنان (۱۹۹۶)، عملیات موسوم به «سپر دفاعی» در کرانه باختری (۲۰۰۲)، و بسیاری دیگر و البته صهیونیستی‌سازی و استعمار مداوم فلسطین. 

زمانی که این اقدام‌های رژیم صهیونیستی در زمان حال به اوج خود رسید و قوانین بین‌المللی را به چالش کشید، به سایر نیرو‌ها در سراسر جهان مجوز انجام اقدام‌های جنایتکارانه مشابه داده شد. نابودی مردم و معیشت آنها به رفتار طبیعی بسیاری از کشور‌ها و همچنین نیرو‌های نظامی و شبه‌نظامی تبدیل شده است. این اقدام‌های نسل‌کشی و نابودی به بهانه‌های معمول جنگ، سیاست، آنچه یهودستیزی و تهدید‌های وجودی خوانده شده، انجام شده است.

جهان در مواجهه با قتل ده‌ها هزار غیرنظامی در فلسطین، سودان و دیگر مناطق به اصطلاح مناطق درگیری هیچ درسی نگرفته و هیچ اقدامی نکرده است. 

جنگ غزه به‌طور قاطع ثابت کرده است که نظم حقوقی، اخلاقی و سیاسی بین‌المللی حاوی یک استاندارد دوگانه است و هرگز برای خدمت به نیاز‌های ملت‌ها و جوامع ضعیف‌تر در نظر گرفته نشده است. بلکه، نظم بین‌المللی برای نابودی این جوامع تاسیس شد، زمانی که قدرت‌های بزرگ با اهریمن جلوه دادن کسانی که بر آن حکومت می‌کنند، موفق به از بین بردن محتوای آن شدند.

آنچه در غزه و سایر نسل‌کشی‌های منطقه اتفاق می‌افتد، باید خردمندان جهان را به حفظ نظم بین‌المللی که برای محافظت از افراد آسیب‌پذیر در مواقع درگیری و محافظت از دادگاه‌ها و نهاد‌های قضایی بین‌المللی در نظر گرفته شده است، برانگیزد. این باید به عنوان یک اقدام پیشگیرانه برای مختل کردن روند نسل‌کشی‌های آینده تلقی شود تا نابودی مردم به ابزاری برای جنگ تبدیل نشود.

پایگاه موندوویس نوشت: طرح فریبکارانه ۲۰ ماده‌ای که در ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵ (۷ مهر ۱۴۰۴) توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام شد، تنها چاقو را در زخم چرخاند. این طرح را تنها می‌توان به‌عنوان تلاشی شیطانی برای تضعیف همبستگی بی‌نظیر بین‌المللی با فلسطین توصیف کرد که به طرد اسرائیل و معرفی آن به‌عنوان یک رژیم نسل‌کش منجر شده است.

جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه متوقف نشده است؛ آتش‌بس که در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵ (۱۸ مهر) اجرایی شد، صرفا ادامه جنگ با ابزار‌های دیگر بود. در اصل، تصمیم روشنی برای ادامه جنگ وجود دارد، زیرا این آتش‌بس، سیاست نابودی را که سران فعلی رژیم صهیونیستی در پیش گرفته‌اند، در برمی‌گیرد. 

مطمئنا پس از اعلام آتش‌بس، آمار مرگ‌ومیر روزانه فلسطینی‌ها کاهش یافت، همان‌طور که تعداد بمب‌هایی که بر سر مردم و ساختمان‌های باقی‌مانده در غزه می‌ریخت، نیز کاهش یافت. اما جنگ واقعا به پایان نرسیده است. تا اوایل دسامبر ۲۰۲۵، ۶۰ روز پس از اجرای آتش‌بس، ۷۳۸ مورد نقض آتش‌بس ثبت شده است، از جمله ۲۰۵ مورد تیراندازی به غیرنظامیان، ۳۸ مورد تهاجم خودرو‌های نظامی به مناطق مسکونی، ۳۵۸ مورد بمباران غیرنظامیان، ۱۳۸ مورد تخریب ساختمان‌های غیرنظامی که به شهادت ۳۸۶ فلسطینی منجر شده است، گذشته از جلوگیری از ورود مایحتاج اولیه به غزه، که نقض آشکار توافق اولیه آتش‌بس است.

رژیم صهیونیستی در لبنان نیز با حمله‌های روزانه و همچنین اشغال مداوم چندین منطقه در جنوب لبنان، همچنان به نقض توافق ترک مخاصمه که در نوامبر ۲۰۲۴ (آبان/آذر ۱۴۰۳) اجرایی شد، ادامه می‌دهد.

به همین ترتیب، رژیم صهیونیستی حمله خود به دوحه را با این بهانه که هیئت مذاکره‌کننده حماس را هدف قرار داده است، توجیه کرد و این پیام را به کل منطقه فرستاد که با بی‌تفاوتی از خطوط قرمز عبور می‌کند و در تلاش برای تحمیل موازنه قدرت در منطقه است. 

انتهای پیام/