سوءاستفاده نظام‌مند از کودکان در کلیسای کاتولیک فرانسه

بیش از ۷۰ سال است که کودکان در فرانسه در کلیسای کاتولیک، در مقیاسی غیرقابل درک، مورد خشونت جنسی قرار گرفته‌اند. 

براساس گزارش کمیسیون مستقل سوءاستفاده جنسی در کلیسا (CIASE)، دست‌کم ۲۱۶ هزار کودک توسط ککارکنان کلیسا‌ها مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.

گزارش CIASE که در سال ۲۰۲۱ پس از ۲ سال و نیم تحقیق منتشر شد، براساس بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ شهادت و هزاران بایگانی کلیسا و دادگاه تهیه شده است. یافته‌ها از نظر وسعت سرسام‌آور توصیف شده‌اند و روشن می‌کنند که کلیسای کاتولیک فرانسه در انجام وظیفه اساسی خود برای محافظت از کودکان شکست خورده است.

بازماندگان از سکوت و از زخم‌های روانی مادام‌العمر صحبت کردند. بسیاری توضیح دادند که چگونه کارکنان کلیسا‌ها از موقعیت خود سوءاستفاده کردند و به کودکان باوراندند که سوءاستفاده عادی یا حتی موجه است. 

درحالی که این گزارش، سوءاستفاده‌ها را در طول ۷۰ سال بررسی کرده بود، رسوایی موسوم به Bétharram که بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ در فرانسه مورد توجه قرار گرفت، نشان می‌دهد که افشای سوءاستفاده‌ها ادامه دارد و سوءاستفاده در کلیسا نه تنها موضوعی مربوط به تاریخ است، بلکه امروزه نیز از طریق اظهارات بازماندگان آشکار می‌شود.

پایگاه هیومنیوم نوشت: تجاوز‌های مداوم نه تنها خیانت به اعتماد، بلکه نقض تعهد‌های فرانسه تحت کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل است که حق هر کودک را برای امنیت و کرامت تضمین می‌کند. 

در نوتردام دِ بتارام، یک مدرسه شبانه‌روزی کاتولیک در منطقه پیرنه، بیش از ۲۰۰ شکایت قانونی ثبت شده است، از جمله ۹۰ مورد مربوط به خشونت جنسی یا تجاوز جنسی، که دهه‌ها از ۱۹۵۷ تا ۲۰۰۴ را پوشش می‌دهد. 

یک تحقیق پارلمانی فرانسه آن را بزرگترین رسوایی سوءاستفاده در تاریخ این کشور نامیده است که شکست‌های دولت و همچنین همدستی کلیسا را آشکار می‌کند. 

بازماندگان، فضای رعب و وحشت را توصیف کردند؛ کودکان تا حد بیهوشی مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گرفتند، موهایشان کنده می‌شد، کودکان مجبور می‌شدند تمام شب در سرما بیرون بایستند.

برخی دیگر از تجاوز جنسی نظام‌مند توسط کارکنان کلیسا که کودکان آسیب‌پذیر، مانند کودکان خانواده‌های تک‌سرپرست یا کودکان داغدار مرگ والدین را طعمه خود قرار می‌دادند، صحبت کرده‌اند. 

چگونه کلیسا سوءاستفاده از کودکان را امکان‌پذیر کرد

کلیسای کاتولیک در فرانسه برای دهه‌ها به جای عدالت، به سیستم قوانین کلیسایی خود متکی بود. این چارچوب موازی به طور معمول حفظ نهاد کلیسا را بر امنیت کودکان اولویت می‌داد.

سوءاستفاده به‌عنوان گناهی که باید بخشیده شود یا ضعفی که باید اصلاح شود، تلقی می‌شد، نه جرمی که باید گزارش شود.

این فرهنگ با نحوه آموزش کارکنان کلیسا تقویت شد. به کارکنان آینده به جای شجاعت اخلاقی، اطاعت محض آموزش داده می‌شد و محیطی ایجاد می‌شد که در آن زیر سوال بردن اقتدار کلیسا منع می‌شد. کارکنان کلیسا به‌عنوان چهره‌های مقدس ارتقا داده می‌شدند و برای کودکان، این اقتدار ساختگی مقاومت را غیرقابل تصور می‌کرد و آنها را بی‌دفاع می‌گذاشت.

حتی پس از آنکه گزارش CIASE دهه‌ها سوءاستفاده را افشا کرد، بخش‌هایی از کلیسای فرانسه از محرمانه بودن اعتراف به‌عنوان الزام‌آورتر از قانون دفاع کردند. 

همچنین، روایت‌های بازماندگان و سوابق داخلی نشان می‌دهد که چگونه مافوق‌ها به‌طور مداوم پنهان‌کاری را بر شفافیت ترجیح می‌دادند. کارکنان سوءاستفاده‌گر به کلیسا‌های جدید منتقل می‌شدند، جایی که آنها همچنان به کودکان دسترسی داشتند. خانواده‌هایی که سعی در ابراز نگرانی داشتند، تحت فشار قرار می‌گرفتند تا انکار کنند.

یک نمونه بارز، مورد برنارد پرینات، کشیشی است که در اوایل دهه ۱۹۹۰ به مقام‌های کلیسا اعتراف کرد که از کودکانی که تحت مراقبت او بودند، سوءاستفاده کرده است. با این حال، سران کلیسا به جای برکناری او، بی‌سروصدا او را به کلیسا‌های جدید منتقل کردند و به او اجازه دادند تا دهه‌ها با کودکان در ارتباط باشد. 

پیامد‌هایی که قربانیان با آن مواجه شدند

قربانیان، آسیب‌های روانی ناشی از این حادثه را حبس ابد توصیف کردند. آنها از خاطرات مزاحم، از دست دادن عزت نفس، افسردگی و روابط از هم پاشیده صحبت کردند.

یکی از بازماندگان اظهار کرد: آن موجود نفرت‌انگیز هرگونه حس واقعی دلسوزی و عشق را در من از بین برده بود. 

این کلمات عمق آسیب ناشی از سوءاستفاده را در صورت شنیده نشدن بازماندگان آشکار می‌کند. تجربه او منعکس‌کننده چیزی است که تحقیقات به‌طور مداوم نشان داده‌اند؛ سوءاستفاده جنسی از کودکان می‌تواند توانایی فرد را برای اعتماد کردن، ایجاد روابط ایمن و حتی باور به ارزش خود از بین ببرد. تاثیرات آن بسیار فراتر از سلامت روان است و تمام ابعاد زندگی، از سلامت جسمی و مشکلات سلامتی طولانی مدت را شکل می‌دهد.

برای بسیاری از بازماندگان، سوءاستفاده نه تنها خودِ تجاوز، بلکه دهه‌ها انکار پس از آن نیز بود. خانواده‌ها و مقام‌های کلیسا اغلب آن را کم‌اهمیت جلوه می‌دادند، انکار می‌کردند یا خواستار بخشش می‌شدند. این سکوت، آسیب را تشدید می‌کرد و کودکان را به حال خود رها می‌کرد تا رنج خود را به تنهایی تحمل کنند. برای برخی، شهادت دادن دهه‌ها بعد اولین قدم به سوی بهبودی بود.

انتهای پیام/