روایت یک صلح‌یار از ۲۰ سال تلاش برای برقراری صلح و سازش/وقتی اشعار فردوسی موجب رهایی یک نفر از قصاص می‌شود/ دعای خیر خانواده‌های زندانیان گره‌گشای مشکلات صلح‌یاران

در جهانی که زمزمه‌های جنگ و خشونت، آرامش بشریت را نشانه رفته است، صلح‌یاران همان پیکان‌های امید هستند که در تاریکی می‌درخشند. آنان نه با شمشیر، که با گفت‌و‌گو، نه با خشم، که با مهربانی، و نه با تخریب، که با ساختن، جهان را به سوی صلح رهنمون می‌سازند.

صلح‌یاران، قهرمانان خاموش عصر ما

صلح‌یاران، قهرمانان خاموش عصر ما هستند. آنان در دل مناقشات عمیق و کینه‌های دیرینه می‌روند، دستانی را که برای جنگ بالا رفته، برای مصافحت برمی‌گیرند و گوش‌هایی را که تنها فریاد خصومت می‌شنوند، به نجوای آشتی می‌گشایند. نقش آنان تنها میانجی‌گری نیست؛ آنان معماران پل‌های اعتماد بر فراز پرتگاه‌های بی‌اعتمادی هستند. هر گفت‌وگویی که ترتیب می‌دهند، هر دردی که می‌شنوند و هر جراحتی که التیام می‌بخشند، سنگی است در بنای کاخی استوار به نام صلح.

آنان به ما یادآوری می‌کنند که صلح تنها به معنای نبود جنگ نیست، بلکه درک متقابل از یکدیگر و همزیستی مسالمت‌آمیز است. قلمرو مأموریت آنان تنها میادین نبرد نیست، بلکه در قلب‌های ما، در خانواده‌ها و در جامعه نیز جاری است. هر گاه که پلی ساخته می‌شود، هر گاه که دشمنی به دوستی بدل می‌گردد و هر گاه که گذشتی جای کینه را می‌گیرد، ردپای یک صلح‌یار در کار است.

آنان وادی‌های سرد نفرت را با آفتاب محبت گرمی می‌بخشند و نشان می‌دهند که حتی در تاریک‌ترین لحظات، روشنیِ امید و قدرتِ بخشش، راهی به سوی فردایی بهتر می‌گشاید.

روایت یک صلح‌یار از ۲۰ سال تلاش برای برقراری صلح و سازش

ولی عبدی متولد ۱۳۳۸، معلم بازنشسته و دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم یکی از صلح‌یاران فعال استان لرستان است که در زمینه صلح و سازش با دادگستری استان لرستان همکاری می‌کند.

آقای عبدی از همان سال‌های ابتدایی تشکیل شورای حل اختلاف با این نهاد همکاری داشته و موجب برقراری صلح و آشتی در بسیاری از پرونده‌ها، به ویژه پرونده‌های قتل شده است. گستره فعالیت آقای عبدی در استان لرستان محدود نمی‌شود و با توجه به قرابت فرهنگی و اجتماعی استان‌های غربی کشور، پرونده‌هایی را در استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و حتی اردبیل به سازش ختم کرده است.

اخذ رضایت در ۱۵۰ فقره پرونده قصاص

به گفته خودش تا کنون ۱۵۰ مورد رضایت را در پرونده‌های قتل ثبت کرده و این غیر از اقداماتی است که در سایر پرونده‌ها از جمله طلاق، اختلافاتی مالی و ملکی و حتی نزاع‌های دسته جمعی دارد.

در کلامش عشق و علاقه خاصی به خیرخواهی و کدخدامنشی وجود دارد و معتقد است همین که کار مردم راه بیفتد و گره از مشکلاتشان باز شود برایش بهترین اتفاق دنیاست. این علاقه تا آنجاست که برای سازش در یک پرونده قتل ۵۱ جلسه با طرفین پرونده، صاحبان حق وآشنایان آنها برگذار کرده است.

آقای عبدی اضافه می‌کند: برای ورود ما به پرونده‌ها، مردم عموما به شورای حل اختلاف رجوع می‌کنند و درخواست خود را ارائه می‌نمایند و از طریق شورا پرونده‌ها به ما ارجاع می‌شود و ما نیز به شعبه اجرای احکام می‌رویم و اقدامات‌لازم را انجام می‌دهیم. 

او می‌گوید: در خیلی از مواقع با هزینه‌های شخصی از جمله خودروی خودم پیگیری پرونده‌ها را در شهر‌های مختلف انجام می‌دهم و البته در بعضی مواقع همکارانی هم در این راه بنده را یاری می‌دهند که گا‌ها با خودروی آنها رفت و آمد می‌کنیم و در برخی مواقع هم از طرف مرکز، خودرو در اختیار ما قرار داده می‌شود.

اینجا پای علاقه و عشق در میان است

آقای عبدی علاقه‌مندی شخصی را بیشترین عامل موثر جهت فعالیت در این زمینه، می‌داند و می‌افزاید: در این پرونده‌ها با رفتار‌های متفاوتی از سوی خانواده‌های شاکی مواجه می‌شویم که بسته به شرایط فرهنگی منطقه متفاوت است. مثلا در زمان رجوع به این خانواده‌ها اعلام می‌کنم که من برحسب وظیفه خود در اینجا حضور یافته‌ام تا گفت‌و‌گو انجام دهیم و حرف‌های شما را گوش دهم تا در صورت امکان بتوان مسئله را از راه درست حل و فصل کرد. به خانواده مقتول گوشزد می‌کنم که قصاص منجر به آرامش نخواهد شد و می‌توان به شکل دیگری با مسئله برخورد کرد.

او می‌گوید: اکثر خانواده‌ها درخواست‌های ما را می‌پذیرند و حتی در یک مورد فردی بود که قسم جلاله خورده بود که طناب‌دار را بر گردن محکوم بیاندازد و حدود یک سال و نیم با او صحبت کردیم تا اینکه او را مجاب کردیم تا از قصاص منصرف شود. 

روایت یک صلح‌یار از ۲۰ سال تلاش برای برقراری صلح و سازش/وقتی اشعار فردوسی موجب رهایی یک نفر از قصاص می‌شود/ دعای خیر خانواده‌های زندانیان گره‌گشای مشکلات صلح‌یاران

وقتی اشعار فردوسی باعث رهایی یک نفر از قصاص می‌شود

از کوله‌بار تجربه‌اش خاطرات بسیار شیرین و جذابی دارد که هرکدامش درس زندگی است. او گفت: به یاد دارم در پرونده‌ی دیگری که در الیگودرز داشتیم به محض مواجهه با خانواده صاحب حق، یکی از فرزندان خانواده بواسطه بیان اشعاری حماسی از شاهنامه فردوسی شروع به رجز خوانی کرد. من هم با آرامی چند شعر از فردوسی استاد سخن با مضمون اهمیت خرد و خردوورزی در زندگی خواندم و گفتم شما که اهل ادب و فرهنگ و هنر هستید قطعا باید نگاه عمیق‌تری به موضوع داشته باشید. به واسطه همین اشعاری که قرائت شد توانستم با خانواده شاکی ارتباط برقرار کرده و رضایت آنها را جلب کنم.

همکاری و همراهی خانواده با آقای صلح‌یار

آقای عبدی از همراهی و همکار خانواده‌اش می‌گوید و اعتقاد دارد اگر همراهی اعضای خانواده نبود قطعا نمی‌توانست این سازش‌ها را رقم بزند.

او ادامه می‌دهد: پیگیری این موضوعات زحمت زیادی دارد و باید وقت بسیاری را صرف کرد و خدا را شکر خانواده بنده شرایط را درک و در این زمینه همراه هستند. فرزندان هر کجا که نیاز باشد به من کمک می‌کنند. حتی دخترم به این حوزه علاقه بسیار شدیدی دارد و چندین سال است که در جلسات صلح و ازش همراه با من شرکت می‌کند و صلح‌یار است. همسرم هم به سهم خودش همراهی می‌کند. گاهی اوقات برخی طرفین پرونده یا همکاران صلح‌یار را برای پرونده‌ای را به منزل دعوت می‌کنم که خوشبختانه همسرم همیشه استقبال کرده و با روی باز پذیرای این مهمانان است.

به نظر می‌رسد این همه تلاش و تکاپو برای رهایی یکی محکوم از قصاص، چیزی فراتر از انگیزه‌های دنیوی و مادی باشد. اینکه سختی یک مسافت طولانی را به جان بخری، از خانه و خانواده خود دور شوی و با هزینه شخصی برای نجات یک جان تلاش کنی قطعا یک دل بزرگ و دریایی می‌خواهد. چیزی که شاید برای بسیاری از ما که درگیر کار و تلاش شخصی هستیم و در افکار شخصی خودمان غرق شدیم قابل درک نباشد.

او می‌گوید: برای من هیچ چشم داشت مادی در این کار وجود ندارد. عبدی می‌افزاید: در این مسیر گا‌ها خانواده‌هایی بودند که می‌خواستند بابت تشکر مبلغی را به من پرداخت کنند ولی هیچگاه آن را نپذیرفتم و حتی موردی بوده که می‌خواستند به من گندم بدهند و قبول نکردم. حتی در برخی موارد در تامین هزینه‌هایی دیه تا حد توانم کمک هم کرده‌ام و اگر بخواهم بابت کاری که انجام می‌دهم از خانواده‌ها پولی دریافت کنم شاید شبهه به وجود آید که با آنها هماهنگ کردم و اجر کار ما را از بین ببرد.

وقتی دعای خیر خانواده‌های زندانیان گره‌گشای مشکلات یک صلح‌یار می‌شود

آقای عبدی تاثیر دعای خیر و اقدامات نیک خود را بار‌ها در زندگی شخصی‌اش حس کرده. او گفت: بعضا مشکلاتی در زندگی شخصی برایم به وجود آمده که احساس کردم به واسطه تاثیر این عمل خیری که انجام می‌دهم آن مشکل حل شده است. به عنوان مثال در یک مورد بیمار شدم و پای سمت چپم سر شده بود و مراجعات زیادی به پزشک داشتم که به تشخیص پزشک یک مشکل جدی در مهره کمر داشتم و نخاع را درگیر کرده بود. پزشک مرا برای جراحی به چندین جراح معرفی نمود و فردای روزی که عمل کردم به سرعت بهبودی حاصل شد و توانستم راه بروم که این واقعا معجزه بود، چون دکترم گفته بود امکان دارد برای همیشه فلج شوم. احساس می‌کنم این معجزه نتیجه کار‌های خیری بود که برای آزادی این زندانیان انجام داده‌بودم.

بر پایه این گزارش؛ صلح‌یاران این بزرگ‌مردان ایثارگر با همراهی و تلاش خود بارهای زیادی را از دوش دستگاه قضایی برداشته‌اند. گام‌هایی که آنها بر می‌دارند و تلاش‌هایی که می‌کنند تلاشی برای انسانیت و آزادگی است. عمرشان بلند و راهشان پر رهرو باد.

انتهای پیام/