آغاز شکاف در ائتلاف سعودی

8:06 - 20 آبان 1394
کد خبر: ۹۷۱۱۸
خبرگزاری میزان - مقامات ریاض با تکیه به توان پوشالی نظامی و همراهی کشورهای متحد خود گمان می‌کردند که قادرند بحران یمن را به سرعت در مسیر دلخواه خود قرار داده و دولت هم‌پیمان با خود را در صنعا حاکم نمایند.
آغاز شکاف در ائتلاف سعودیبه گزارش به نقل از روزنامه حمایت، با توجه به گذشت بیش از 8 ماه از آغاز تهاجم رژیم آل سعود به سرزمین یمن و جنایات هولناکی که علیه مردم و زیرساخت‌های این کشور به وقوع پیوسته است، دولت عربستان از دست‌یابی به اهداف خود نه تنها ناکام مانده است، بلکه ضعف نظامی و خدشه‌پذیر بودن ارتش این کشور نیز به اثبات رسید.

مقامات ریاض با تکیه به توان پوشالی نظامی و همراهی کشورهای متحد خود گمان می‌کردند که قادرند بحران یمن را به سرعت در مسیر دلخواه خود قرار داده و دولت هم‌پیمان با خود را در صنعا حاکم نمایند.

انتقال و استقرار دولت عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی، خائن و فراری یمن به عربستان در اوایل تهاجم به گونه‌ای بود که آنان یقین داشتند در معیّت متحدین منطقه‌ای، پشتیبانی ایالات متحده، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی به اهداف مورد نظر خود خواهند رسید اما با طولانی‌تر شدن نبرد در جبهه‌های میدانی و دیپلماسی، عربستان ضربات مهلکی را دریافت کرد و روز به روز در منطقه و خصوصاً در میان کشورهای اسلامی در انزوای بیشتری قرار گرفت.

عدم توفیق و دستیابی به آنچه که حمله به یمن اساساً به آن دلیل صورت گرفت، خسارات و تلفات به نیروهای متجاوز سعودی و متحدین این کشور به خصوص طی سه ماه گذشته، ناکامی نیروهای طرفدار منصور هادی و متمایل به عربستان و جنایات و تحرکات تکفیری‌ها از جمله داعش و القاعده، منجر به ایجاد شکاف تدریجی در بدنه طراحان و عاملان این تهاجم گسترده گردید.

هدف قرار گرفتن مواضع مهاجمین از جمله پایگاه‌ها و ناوچه‌ها، محل تجمع فرماندهان و نیروهای ائتلاف از سوی نیروهای مردم، ارتش و انصارالله به خصوص هلاکت نیروهای اماراتی و تلفات آنان در شهر سافر تعز، جبهه متحده عربی متشکل از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و چند کشور آفریقایی را نسبت به فرجام این تهاجم به شدّت نگران کرد و اختلافاتی در میان آنان بر سر ادامه حملات شکل گرفت.

امارات متحده عربی که به شدت در آغاز تجاوزات همراه و همسوی عربستان عمل می‌کرد پس از طولانی شدن جنگ و عدم کامیابی در اهداف از پیش تعیین شده و خصوصاً استقرار دولت منصور هادی در شهر عدن واقع در جنوب یمن به این نتیجه رسید که تداوم روند کنونی چیز جز تحمل خسارات در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی نتیجه‌ای نخواهد داشت.

به دلیل درخواست های مکرر مردم امارات در خصوص انصراف از تجاوز به یمن پس از واقعه جمعه سیاه و کشته شدن ٤٧ نظامی اماراتی، مقامات این کشور برای توقف دخالت نظامی در یمن تحت فشار قرار گرفته و حتی برخی از عوامل حاکمیت امارات متحده عربی در نتیجه این تحولات، به علی عبدالله صالح و فرزند وی متمایل شدند.

 از سوی دیگر بعضی از جریانات سیاسی در جبهه متحده عربی نیز قائل به حل و فصل دیپلماتیک و سیاسی شدند به طوری که این گرایش تاکنون بیش از پیش تقویت شده است. به عنوان مثال، مقامات عمّان از ابتدا مخالف این اقدام بودند و مسیر خود را به سرعت از این روند جدا کردند.

بر این اساس، می‌توان گفت مقامات امارات به این جمع‌بندی رسیده‌اند که مجموعه اقدامات عربستان برای دستیابی به اهداف حمله قابل دفاع نیست و مسیر رژیم سعودی برای تغییر آینده سیاسی یمن که بر پایه اتکاء بر قدرت نظامی و سخت‌افزاری استوار است کارایی و تاثیر ندارد.

همین امر، باعث شده برخی از کشورهای عربی مسیر خود را تا حدود زیادی نسبت به تحولاتی که در حال وقوع است تغییر داده و شکاف موجود رو به گسترش رود.

اگر مقامات متوهم سعودی بنا داشته باشند به همین روش احمقانه در یمن ادامه دهند، دیری نخواهد پایید که اندک متحدین باقی‌مانده نیز از جمع متجاوزین جدا شده و راه خود را تغییر دهند.

هر چند عربستان به لطف توان و تاثیر اقتصادی و دلارهای نفتی خود توانسته است بر تعدادی از دولت‌های فقیر آفریقایی از جمله موریتانی، سودان و چاد تاثیر گذارد و از نیروی نظامی آنان برای تهاجم وحشیانه خود سوء استفاده نماید، اما فشار جهانی و منطقه‌ای بر این کشورها، آنان را از ادامه مسیر منصرف خواهد کرد.

دامنه این اختلاف حتی در بین سران و مقامات دولت مستعفی یمن نیز بروز کرده و پیش‌بینی می‌شود این اختلافات در آینده عمق بیشتری پیدا کند، چرا که تداوم این وضعیت قابل تحمل نیست. حتی بسیاری از وزرایی که پیشتر در کنار عبد ربه منصور هادی بودند به این باور رسیده‌اند که چنین شرایطی فاقد پایداری است. مجموع این عوامل به علاوه استفاده گسترده عربستان از سلاح‌های ممنوعه مانند بمب‌های خوشه‌ای و هدف قرار دادن زیرساخت‌ها از جمله بیمارستان‌ها و تاسیسات خدماتی، ائتلاف عربی را در آستانه شکست قرار داده است.

عربستان سعودی چنانچه نتواند در آینده نزدیک به جمع‌بندی منطقی و واقع‌بینانه در صحنه سیاسی و دیپلماسی برسد، قطعاً در جبهه میدانی و نظامی نیز با شکست مواجه خواهد شد.

این شکست و شکاف یقیناً در سطح میدانی منحصر نخواهد ماند و صف‌آرایی و رویارویی بین متحدین عرب نیز دور از ذهن نخواهد بود.

 آمار تلفات عربستان در هفته‌های اخیر افزایش یافته و در مقابل، قدرت نیروهای مردمی و ارتش یمن رو به افزایش است. اصابت راکت‌ها و موشک‌های ارتش یمن و نیروهای مردمی این کشور به چند ناو و ناوچه سعودی در باب المندب، خسارات و آسیب‌های جدی به برخی از شهرها و پایگاه‌های دولت عربستان در استان‌های جدار، جیزان و جیزه، سقوط برخی از پایگاه‌های سعودی واقع در مرزهای یمن، زنگ خطر را برای عربستان به صدا در آورده است.

بسیاری از شهروندان عربستان نیز به ادامه حمله توسط حاکمیت کشورشان معترضند و آن را ناشی از ماجراجویی محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد سعودی می‌دانند.

فضای بسته عربستان اجازه بروز اعتراضات را نمی‌دهد اما انتقادات علیه این تهاجم به خصوص در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به شکل گسترده و بی‌سابقه در حال انتشار گسترده است و شکی نیست که سرانجام این تهاجم بی‌منطق، بی‌رحمانه و بدون پشتوانه جهانی و منطقه‌ای چیزی جز شکست، هزیمت و سرشکستگی نخواهد بود.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *