صبح جمعه سیاه/ آغاز راهی نوین برای انقلاب ۵۷

8:17 - 17 شهريور 1400
کد خبر: ۷۵۶۰۱۲
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
صبح جمعه‌ای که بسیاری از مردم از اعلام حکومت‌نظامی اطلاع نداشتند و مطابق روزهای قبل برای اعتراض به‌سوی خیابان‌های تهران سرازیر شده بودند به‌یک‌باره با حجمی غیرقابل‌باور از شلیک آتش روبرو شدند و با قتل‌عام بیش از چهار هزار نفر، متوجه تصمیم جدید رژیم در سرکوب نظامی و به‌کارگیری سلاح جنگی شدند.
- حجت الاسلام علیرضا نیک رو - پیش از هفده شهریور شاه تلاش داشت با مدیریت پشت پرده، از مهره‌های وفادار به خود برای رودررویی با مخالفان بهره‌برداری کند و اجازه ندهد که مردم در مقابل او قرار بگیرند و با فرو کاستن از آرمان واقعی مردم در سرنگونی شاه، آن را به اعتراض مردم به کابینه‌های شکل‌گرفته، تقلیل دهد.
 
هم‌زمان با کوشش برای دور نگه داشته شدن شاه از روند تحولات سیاسی در ایران و مصون نگه‌داشتن وی از حذف انقلابی به دست مردم، ماهیت سیاسی خیزش مردم ایران کتمان شده و اعتراض به وضعیت اقتصادی قلمداد شد تا با تغییر مسیر انقلاب اسلامی از امور سیاسی به امور رفاهی، امکان رهایی رژیم فراهم باشد.

امام خمینی (ره) که سابقه دیرینه‌ای در شناخت ماهیت دربار داشت و از نزدیک با مبارزان بی‌شماری همانند شهید مدرس، آیت‌الله کاشانی و شهید نواب صفوی در تماس بوده است، توانست به یک پیش‌بینی درست از آنچه که شاه در پیش خواهد گرفت دست یابد، ازاین‌روی ایشان شاه را عامل اصلی فساد کشور دانسته و محور سخنرانی‌های افشاگرانه خود را شخص شاهنشاه قرار دادند.

امام که توانسته بودند با کسب اعتماد مردم، رهبری نهضت را به دست بگیرند برای ماهیت بخشی به انقلاب و برگزیدن منشور مبارزه، دچار لغزش و اشتباه پیشینیان نشدند و انقلاب را در مفاهیمی همچون مشروطه‌خواهی، ملی‌گرایی و چپ مارکسیستی جای ندادند تا تجربه تلخ شکست جنبش مشروطه و نهضت ملی ایران دوباره تکرار نشود؛ ایشان به‌خوبی دریافته بودند ایدئولوژی اسلام انقلابی، پشتوانه تاریخی قوی در ایران داشته و می‌تواند یگانه عامل در بسیج توده‌ها و کشاندن مردم به صحنه و پیروزی آنان باشد.

این نگاه بینشی نوین و تازه نفس در مبارزات صد ساله مردم، کار را برای شاه سخت کرد و او نتوانست همانند گذشته، به‌راحتی ابتکار عمل را در دست بگیرد و سال‌ها خود را درگیر ندیده شدن امام خمینی (ره) و پس زدن فکر و اندیشه وی کرد او نه از روی ندانستن، بلکه کاملاً هوشمندانه، مخالفین خود را در حزب توده و ملی‌گرا‌ها خلاصه می‌کرد تا بتواند با گشایش‌های اقتصادی و مانور‌های ملی‌گرایانه همانند جشن ۲۵۰۰ ساله، آنان را به حاشیه ببرد و به‌نوعی شاه سعی در ساختن اپوزیسیونی بی‌خطر داشت.
 
ولی این سراب خوش سرانجام در هفده شهریور به پایان خود رسید و رویای شیرین شاه در گردانندگی رویداد‌ها آشفته گشت، در این روز شاه که از شکست پیاپی دولت‌های پوششی همانند آموزگار، شریف امامی و سوختن همه مهره‌های ذخیره‌شده خود به ستوه آمده بود، شیوه شکنجه در اتاق‌های بازجویی به دست ساواک را به کشتار در خیابان توسط ارتش شاهنشاهی تغییر داد و از واپسین امید خویش برای حفظ سلطنت، با نمایش خونین پرده‌برداری کرد.

این اقدام نه از سر استیصال و درماندگی بلکه به‌عنوان راه‌حلی برای برون‌رفت از تنگنای موجود و تضمین بخش ادامه حیات رژیم، از سوی مستشاران نظامی و سفارت آمریکا پیشنهاد شد و در صبح جمعه‌ای که بسیاری از مردم از اعلام حکومت نظامی اطلاع نداشتند و مطابق روز‌های قبل برای اعتراض به‌سوی خیابان‌های تهران سرازیر شده بودند به‌یک‌باره با حجمی غیرقابل‌باور از شلیک آتش روبرو شدند و با قتل عام بیش از چهار هزار نفر، متوجه تصمیم جدید رژیم در سرکوب نظامی و به کارگیری سلاح جنگی شدند!
 
لذا ۱۷ شهریور را باید آغاز راهی نوین برای انقلاب اسلامی سال ۵۷ قلمداد کرد. نه‌تنها مردم بلکه بسیاری از تحلیل گران بدان اذعان و آن را آغاز انقلاب حقیقی مردم دانستند، چنان‌که زبیگنیو برژینسکی، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا، درباره این رویداد گفت: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکش‌های گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورش‌های پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»

انتهای پام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *