رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

کمیاب شدن ارزاق در زنجان هم‌زمان با ورود قشون روس

0:01 - 20 مرداد 1400
کد خبر: ۷۴۸۴۶۳
دسته بندی: سیاست
قحطی بزرگ ۱۹۱۹ - ۱۹۱۷، بی‌تردید بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ ایران و بسیار فراتر از همه فجایع پیش از خود بوده است. کتاب «قحطی بزرگ» نشان می‌دهد ۸ تا ۱۰ میلیون ایرانی، ۴۰ تا ۵۰ درصد کل جمعیت ایران، در اثر گرسنگی و مرض‌های ناشی از آن و سوء تغذیه از میان رفته‌اند.

 - با وجود بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول، در طول این جنگ به ضربات و خسارت جبران ناپذیری بر پیکره میهن و ملت ما وارد آمد. ورود بی‌محابای قوای بیگانه و نیروهای متخاصم به خاک ایران در فقدان یک دولت قوی و متمرکز و دارایی سامانه اداری کارآمد، هرج و مرج و ناامنی و پراکندگی و بی‌ثباتی را دامن زده و به تشدید ضعف دولت مرکزی و ضخامت حال و وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران انجامید. در نتیجه ایران بی‌طرف که با هیچ کشوری در جنگ نبود، تقریباً به اندازه یک کشور در حال جنگ خسارات و خرابی تحمل کرد.

در میان آن همه نابسامانی و بدبختی، بروز قحطی بزرگ و فراگیر در ایران مزید بر علت شد. قحطی‌ای که علاوه بر خشکسالی چند ساله، حضور نیرو‌های بیگانه - به ویژه قوای انگلیس - در تشدید آن مؤثر و بلکه از علل اصلی آن بود؛ در نتیجه آن شمار زیادی از مردم ایران، در ابعادی باورنکردنی به ورطه مرگی هولناک افتادند.
 
کتاب «قحطی بزرگ» بازبینی و تکمیل شده کتاب نخست «محمدقلی مجد» درباره قحطی بزرگ ۱۹۱۹_۱۹۱۷ است که در ۲۰۰۳ منتشر شد.  در سلسله برش‌هایی، به بازخوانی این کتاب می‌پردازد.
 

***

فصل هفتم

متهم ساختن روس‌ها و ایرانیان
درست از همان آغاز، انگلیسی‌ها تلاش هدایت شده‌ای را پی گرفتند تا نقش خود را در قحطی و خرید‌های هنگفت غله و ارزاق پنهان کنند. دنسترویل در بحث قحطی و دلایل آن، قحطی ایران را با نمونه‌های مشابهش در هند مقایسه می‌کند و می‌گوید هنگامی که در هند قحطی رخ داد، انگلیسی‌ها اقدامات موثری برای کمک به قحطی زدگان انجام دادند. اما در ایران، نه دولت و نه موسسات خصوصی هیچ کاری برای برطرف کردن رنج مردم نکردند، دنسترویل چند «دلیل» برای قحطی ذکر می‌کند: نخست آن که برداشت محصول سال ۱۹۱۷ به دلیل جنگ و خشکسالی، کم بود، دوم، نیرو‌های روس و ترک مقدار قابل توجهی از غله و دیگر ارزاق را در دوران اشغال ایران مصادره کرده بودند. سوم، ملاکان و دلالان، غله را احتکار می‌کردند. افزایش سریع قیمت‌های غله، پیش بینی افزایش‌های بیشتر را در پی داشت و مالکان انبار‌های غله از عرصه آن به بازار سرباز زدند و باز هم «در انتظار قیمت‌های بهتر بودند؛ بدون توجه به این واقعیت که کوچک‌ترین افزایش قیمت به معنای افزایش هنگ در نرخ مرگ و میر افراد بسیار فقیر بود.» در این فهرست به اصطلاح «دلایل» از خرید غله توسط انگلیسی‌ها ذکری نشده است با. با این حال همان طور که توضیح داده خواهد شد، دنسترویل خود شواهد کافی درباره خرید غله توسط انگلیسی‌ها به دست می‌دهد.


نمونه‌هایی از گزارش‌های مطبوعات از چپاول روس‌ها

رعد ۲۴ اکتبر ۱۹۱۵ (شماره ۲۵) از اوضاع آذربایجان گزارش می‌دهد. این روزنامه می‌نویسد روس‌ها هر چه غله در جا‌هایی مثل سلماس بوده خریده اند و یا انبار می‌کنند و یا به روسیه می‌برند. قیمت گندم در تبریز به خرواری ۲۵ تومان رسیده و جماعت زیادی در مقابل خبازی‌ها جمع می‌شوند و دست خالی برمی گردند. کیفیت نانی که می‌شود پیدا کرد بسیار بد است و عملاً قابل خوردن نیست. در انزلی، که در اشغال روسیه است، قیمت‌ها بر روز بالاتر می‌رود و مدرم عادی در مشقت بسیارند. بعد از پیروزی‌های روسیه در پاییز ۱۹۱۵ و بهار ۱۹۱۶ در ایران و اشغال نیمه شمالی کشور به دست روسیه، انتشار روزنامه‌های مخالف متوقف شده بود. بعد از انقلاب روسیه در بهار ۱۹۱۷ انتشار آن‌ها از سر گرفته شد.

کالدول به نقل از روزنامه ایران ۲۱ می ۱۹۱۷ از زورگویی قشون روسیه چنین گزارش می‌کند:
اخیراً از مناطق مختلف اطلاعاتی واصل شده است که حکایت از بدرفتاری قشون روسیه با مردم می‌کند. تلگرام‌های دیروز از قزوین و قم حمایت از بدرفتاری آن‌ها با دکانداران دارد. این امر در زمانی که روسیه دارد آزاد می‌شود و مردم از اهالی آن انتظار رفتار مناسب دارند مایه تاسف است... از طرف تعدادی از تجار اردبیلی مقیم رشت تلگرام شکایت آمیزی رسیده که قشون روسیه با کمک برخی از اهالی، به خانه‌های مختلف می‌روند و به مالک آن می‌گویند که باید ملکش را برای استفاده ارتش در اختیار آن‌ها قرار دهد. مالک درمانده هم برای آن که دست از سر خانه اش بردارند پولی به آن‌ها می‌دهد و سپس آن‌ها به سراغ خانه همسایه می‌روند تا همین داستان را برای او تکرار کنند. برخی از مردم زندگی خود را از این راه می‌گذرانند. این در حالی است که قشون روس کل دولت را در اشغال دارند که بیش از آنچه لازم دارند خانه دارد. ما از دولت می‌خواهیم این گونه امور را چاره‌ای کند... راپورت مستقیمی به این دفتر رسیده است که می‌گوید چندی قبل قشون روسیه در بیجار، پنجاه و دو نظمیه چی را بازداشت و به گنجه برده اند.
 
کالدول به نقل از روزنامه ایران ۳۱ می ۱۹۱۷ می‌نویسد: «طی ایام گذشته از بلوکات تهران شکایاتی واصل شده مبنی بر این که قشون روس به تاراج این مناطق مشغول بوده و شتر‌ها و قاطر‌ها و خر‌ها و دیگر اموال زنده روستاییان را به یغما می‌بردند. این امر مردم را به زحمت و سختی انداخته است، زیرا دیگر وسیله‌ای در اختیار ندارند تا با آن غله و میوه خود را به بازار عرضه کنند. امید می‌رود این اقدامات فوراً متوقف شود. به نظر می‌رسد دولت اقدامات لازم را در این باره انجام دهد.» در همین شماره در تلگرامی از قم آمده است:
یک سال و نیم است که ما، مردم نگون بخت قم زیر ستم ارتش روسیه هستیم و برای آن که برای دولت خود مشکل ایجاد نکنیم، این ستم را تاب آورده‌ایم، اما اکنون طاقتمان طاق شده است. ما امسال در خشکسالی بوده‌ایم و محصولمان خوب نیست و آن اندک باقیمانده را هم ملخ دارد از میان می‌برد، قشون روس به زور آنچه لازم دارند می‌برند و تنها اندکی پول به جایش می‌دهند. مالکان مزارع و باغ‌ها را تازیانه می‌نند و محصول و میوه‌شان را می‌برند. شما را به خدا به دادمان برسید. امضا: جمعی از تجار و روحانیون از طرف سکنه قم.

این روزنامه می‌افزاید: «دولت ایران در حال مذاکره با دولت روسیه درباره غارت‌های قشون روسیه در ایران است.»
نوبهار ۲۶ ژوئیه ۱۹۱۷ (شماره ۱۷) گزارش می‌دهد ارتش روسیه در حال چپاول شهر‌ها و روستا‌های کشور است و میزان این غارت‌ها رو به افزایش است. کالدول به نقل از روزنامه ایران در ۱۸ اوت ۱۹۱۷ می‌نویسد:
بار دیگر از کردستان خبر می‌رسد که ارتش روسیه در همه جای این ولایت به مردم خساراتی وارد کرده است. مردم باز شکایت کرده و خواستار رسیدگی دولت شده‌‍اند.
 
زبان آزاد ۳۰ اوت ۱۹۱۷ (شماره ۱۲) خبر می‌دهد سربازان روس در قزوین بسیار از دکان‌ها را غارت کرده و اجناس آن‌ها به ۴۰۰ هزار تومان را غارت کرده‌اند. این روزنامه از یک شاهد عینی نقل می‌کند دکان‌ها خالی شده و آن مختصری که باقی مانده را دکان داران از ترس غارت روس‌ها پنهان کرده اند. روس‌ها باغ‌ها و تاکستان‌ها را خالی کرده اند و مالک و زارع را از دم کتک می‌زنند. زبان آزاد ۴ سپتامبر ۱۹۱۷ (شماره ۱۴) از درگیری میان قشون غارتگر روس و سکنه قزوین خبر می‌دهد که در آن روس‌ها به روی مردم آتش گشوده اند. این روزنامه خبر می‌دهد ملک سید محمد رضوی زاده، از تجار محلی که در جوار اداره بانک شاهی انگلیس در ایران بوده غارت شده و اجناسی به ارزش ۱۵۰۰ تومان از آن به غارت رفته است. در پی این حادثه، همه تجار قزوین دکان‌ها را بسته و در تلگراف خانه پناه گرفته اند و به دولت در تهران تلگراف زده و کمک خواسته‌اند. در همین شماره این روزنامه گزارش شده ارزاق در زنجان کمیاب است و ورود ارتش روسیه به شهر هراس به دل مردم محلی انداخته است. زبان آزاد ۱۸ سپتامبر ۱۹۱۷ (شماره ۲۰) گزارش می‌کند مقام‌های روسیه در منجیل برای گردآوری غله به طارم رفته‌ند و مقدار زیادی غله برای انبار کردن به زنجان برده‌اند.

ایران ۲ نوامبر ۱۹۱۷ خبر می‌دهد: «فی‌الحال در شهر قزوین امنیت نیست و قشون روس مصائب بسیار را باعث شده بازار‌ها را غارت کرده اند.» اخبار رسیده از همدان حاکی است: «دو روز پیش تعدادی از سربازان روس دکان‌های بازار را چپاول کردند.» ستاره ایران ۲۱ نوامبر ۱۹۱۷ (شماره ۷۲) گزار شمی دهد روس‌ها در همدان مشغول غارت دکان‌ها و بردن اجناس بدون دادن پول آن‌ها هستند. در نتیجه، دکان‌ها و بازار بسته مانده‌اند. به علاوه، به خاطر گرسنگی و فقر، گروهی یاغی تعدادی دکان را غارت کرده و اجناس آن‌ها را از جمله تریاک و پول نقدشان را برده اند. حاکم و نظمیه به زور خواسته اند دکان‌ها را باز کنند و غله کافی برای رفع نیاز قشون روس و مردم فراهم کرده اند. اما قیمت گندم و جو خرواری ۱۰۰ و ۹۰ تومان شده است، رعد ۲۵ نوامبر ۱۹۱۷ می‌نویسد: «بعد از تخلیه وان تعداد زیادی از قشون روسیه به خوی آمده اند آن گاه کنسول روسیه به کارگزار راپورت داده که این قشون ممکن است خوی را غارت کنند و او نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد، زیرا تلگراف به روسیه میسر نیست.» رعد ۹ دسامبر ۱۹۱۷ از غارت‌ها گزارش می‌دهد: «از خوی تلگرام رسیده که ارتش روسیه با خلاص شدن از وان به خوی رسیده و همه بازار و اکثر خانه‌ها را چپاول کرده است.» و از قزوین خبر می‌رسد: «راپورت مخصوصی حکایت از آن دارد که سواره نظام روس محموله دولتی را در خارج از شهر به سرقت برده و ۶ هزار تومان وجه نقد را نیز برده است.» نوبهار ۱۱ دسامبر ۱۹۱۷ (شماره ۷۱) گزارش می‌کند در قزوین کمبود ارزاق بسیار جدی است و گرسنگی رو به زیاد شدن است: «فقرا در نیاز مبرم هستند، و غارت و چپاول قشون روس مصائبشان را شدت داده است.»

رعد ۲۸ ژانویه ۱۹۱۸، خبر از ورود نماینده بلشویک‌ها و خروج نیرو‌های روسیه از ایران می‌دهد: «آقای بریوین»، «مامور دیپلماتیک روسیه» از سوی بلشویک‌ها به دربار ایران، شنبه گذشته وارد تهران شده و در گراند هتل اتاق گرفته است. دیروز تعداد زیادی از اهالی و نمایندگان دمکرات‌ها با او ملاقات کرده و ورودش را تبریک گفته اند.» این روزنامه همچنین ذکر می‌کند: «وزارت خارجه رسماً اطلاع یافته است که تمام قشون روس، ایران را ترک خواهند گفت و اقدامات لازم برای جلوگیری از بروز مشکل به هنگام عبور آن‌ها از کشور انجام خواهد گرفت.»، اما آن‌ها همچنان به مشکل آفرینی ادامه دادند.
 
همین شماره رعد می‌نویسد: «قشون روس که از وان باز می‌گشتند وارد بازار خوی شدند، چند گلوله شلیک کرده و غارت بازار را آغاز کردند، کنسول روس با تعدادی افسر روس وارد بازار شد و آن‌ها را از بازار بیرون برد و به مردم اطمینان داد که دیگر چنین نخواهد شد. ساعتی بعد آن‌ها دوباره وارد بازار شدند و تا نیمه شب به غارت ادامه دادند و سپس تمام بازار را آتش زدند» رعد ۲۹ ژانویه ۱۹۱۸ از رشت این گونه گزارش می‌دهد: «هر روزه از قزوین تعدادی از قشون روس وارد رشت می‌شوند. آن‌ها هر چه دزدیده اند می‌فروشند و روبل و لباس می‌خرند.»

دو گزارش مطبوعاتی [سفارت آمریکا]در ۲ فوریه ۱۹۱۸ و ۲۷ فوریه ۱۹۱۸، حاوی اطلاعات بسیاری از سوء رفتار روس‌ها در ایران هستند. از رعد ۱۱ ژانویه ۱۹۱۸ نقل می‌شود: «سکنه سیاهدره تلگراف کرده اند روس‌ها پس از تمام شدن کارشان در همدان، آن‌ها را غارت کرده اند، دو مرد و یک دختر بچه را کشته اند و دختر دیگری را هم مجروح کرده اند. آن‌ها حتی غله دولتی را می‌برند، مردم پراکنده شده و به قزوین و دیگر نقاط می‌گریزند.» رعد ۱۶ ژانویه ۱۹۱۸ می‌نویسد: «بر اساس تلگرامی مخصوص، روس‌ها همه انبار‌های غله مردم و دولت را در نهاوند بسته و ضبط کرده اند و می‌خواهند آن‌ها را به همدان ببرند.»
 
در همین شماره گزارش‌هایی از زنجان آمده است: «نایب حاکم زنجان راپورت می‌دهد قشون روس باز برای مردم شهر و بلوکات آن مصیبت می‌سازند و هیچ چیز در این ناحیه امنیت ندارد.» رعد ۲۰ ژانویه ۱۹۱۸ از کار‌های ناشایست روس‌ها گزارش می‌کند: «وقتی روس‌ها از سنه (مرکز کردستان) رفتند هر چه گوسفند و دیگر احشام توانستند با خود بردند.» اوضاع در قزوین چندان بهتر نبود: «از قزوین راپورت می‌رسد کنسول روسیه قزاق‌هایی را که دولت ایران برای حفاظت از شهر فرستاده بوده به انقیاد خود درآورده است. بسیاری از سکنه برای دفع از خود مسلح شده اند.» این روزنامه می‌افزاید: «بسیاری از قشون روس هر روز از قزوین به رشت و دیگر نقاط ایران می‌رسند. هر چه دارند می‌فروشند و روبل می‌خرند، الان هر اسب هشت تا ده تومان فروخته می‌شود.» رعد ۴ فوریه ۱۹۱۸ می‌نویسد: «درباره اعمال قوای روس و تشکیلات جدید آن‌ها در قزوین، غارتگری هایشان در تبریز، زنجان، همدان، کرمانشاه و دیگر نقاط به سفارت روسیه مکاتبه شده است. تلگرام‌های طولانی نیز به پطروگراد و تفلیس در اعتراض به اعمال روس‌ها ارسال شده و خواسته شده از ایران خارج شوند.»
 
در گزارش مطبوعاتی ۲۷ فوریه ۱۹۱۸، موارد دیگری ذکر شده است. رعد ۸ فوریه ۱۹۱۸ از زنجان گزارش می‌دهد:
«تلگرام‌های طولانی از زنجان واصل می‌شود که می‌گوید ۵ هزار روس مشغول غارت بلوکات و کشتار سکنه آن‌ها هستند. آن‌ها به زنان نیز تعرض می‌کنند.» در همین شماره رعد آمده است: «از ساوجبلاغ راپورت واصل شده قشون روس در این ناحیه شهر را غارت کرده و آتش زده اند. مردم علیه این مهاجمان قیام کرده اند و بعد از کشته شدن ۱۲ روس و ۱۸ ایرانی امور در حال حاضر آرام یافته است. روس‌ها در همه دوایر دولتی در آن جا مداخله می‌کنند.»
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *