جهش اقتصاد با الگوی جهادی

8:29 - 13 تير 1400
کد خبر: ۷۳۸۳۶۰
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان در یادداشتی نوشت: نه تنها در کشور بن‌بستی وجود ندارد و نباید معیشت روزمره مردم را به بهانه قرارداد‌های خارجی، گروگان گرفت، بلکه همه مقدمات و ظرفیت‌ها مهیاست تا در همه امور کشور شاهد پیشرفت‌های جهشی باشیم.
_ ابراهیم رزاقی در روزنامه حمایت نوشت: یکی از انتقاداتی که به امور اجرایی کشور وارد است و به یک دولت یا مجموعه اختصاص ندارد، ضعف کار گروهی و سازمان‌یافته در سطح ملی و به طریق اولی در رده‌های سازمانی به شمار می‌رود. این اشکال، اما به این دلیل نیست که ما نمونه‌های موفق نداشته‌ایم. در جنگ و پس از دفاع مقدس در مواردی که لازم بوده همه پای‌کار بیایند (همچون سیل، زلزله و ...) مردم در شهر‌ها و روستا به‌صورت دسته‌جمعی و هدایت‌شده، به کمک یکدیگر شتافته و گره‌های بزرگ را باز کردند. در حقیقت، حلقه واسط بین مدیران جهادی و موفقیت‌های برجسته در عرصه‌های مختلف، استفاده از همه ظرفیت‌ها اعم از نخبگان و مردم است و می‌توان، آن را رمز به ثمر نشستن تلاش‌های جمعی و جهادی دانست.
 
در خاطرات جهادگران، مواردی دیده می‌شود که جز با ایمان عمیق و ثبات قدم در راه کسب رضایت الهی، انجام برخی مأموریت‌ها تقریباً غیرممکن است. در صنعت هسته‌ای، موشکی و دیگر علوم پیشرفته، نیرو‌هایی خدمت کرده‌اند که در معرض خطرات بسیار جدی جانی قرار داشتند؛ چه به لحاظ تهدید دشمن و چه از منظر مخاطراتی که خود آن کار داشته است. خب، اگر فردی غیر جهادی در چنین شرایطی قرار بگیرد، پس از دوره و زمان مشخصی کنار می‌رود و شخص دیگری مشغول انجام‌وظیفه می‌شود. طبیعتاً از دل چنین روشی، موفقیت‌های بزرگ در کوتاه‌مدت به دست نمی‌آید چراکه قله‌های مرتفعی که فتح آن‌ها چشم دشمنان را کور کرده، با چاشنی کار سخت، بی‌وقفه، ایثار و فداکاری حاصل‌شده است.
 
امروز فوری‌ترین مأموریت جهادی‌ها در حوزه اقتصاد است و پشتوانه‌ها و مصادیق موفقی در داخل دارد. این مصادیق برگرفته از نگاه انقلابی و اسلامی است، نه فرمول خط‌کشی شده غربی. منظور این نیست که خروجی مدل ایرانی – اسلامی جهاد، فعالیت‌های به‌موازات یکدیگر و پراکنده است که بالاخره به یک موفقیتی می‌رسند و در الگوی غربی، همه‌چیز، مرتب و منظم است. خیر، این‌طور نیست، چراکه اساساً برونداد بی‌نظمی، یک نظم قابل‌تحسین نمی‌توان باشد. مقصود این است که برای برون‌رفت از مشکلات فعلی، نباید نسخه‌های غربی را الگو قرار دهیم. روند کند شدن اقدام و عمل جهادی به این خاطر بود که فرمول‌های مدیریت غربی در کشور حاکم شد و دسته‌ای از مدیران از بیخ و بن اعتقاد داشتند و دارند تا غربی نشویم و اقتصادمان با آن‌ها ممزوج نشود، به‌جایی نمی‌رسیم.
 
در طول همین چند ماه که مذاکرات وین آغازشده، علیرغم اینکه طرف غربی احیای برجام را به پذیرش مذاکرات منطقه‌ای و موشکی گره زده، برخی به مقامات دولت آینده هشدار می‌دهند مادامی‌که شروط آمریکا و اروپا پذیرفته نشود، وضع اقتصاد و معیشت همین است! این نگاهی است که اکنون وجود دارد و هوادارانش تأکید می‌کنند هرچند در رفع نیاز‌های اولیه موفق شویم، اما در نهایت باید دستمان به سمت غرب دراز باشد؟!
 
حرف جهادی‌ها، اما کاملاً متفاوت است. ما از ابتدا با جهان سر جنگ نداشتیم و این جنتلمن‌های تروریست پرور بودند که قطع ارتباط کردند و بهمنی از تحریم‌های وحشیانه را بر سر کشور ریختند. اگر غرب واقعاً قصد مصالحه و جبران مافات را دارد، باید شروط ایران را به‌عنوان طرف متضرر شده بپذیرد، اما این بدان معنا نیست که زانوی غم بغل بگیریم و منتظر چراغ سبز آن‌ها بمانیم. ایران از ظرفیت‌های فراوانی برخوردار است که با مدیریت انقلابی می‌توان تقریباً همه نیاز‌های داخلی را از طریق فعال کردن آن‌ها برطرف کرد.
 
ساخت موفقیت‌آمیز واکسن کووبرکت به دست جوانان دانشمند کشورمان یک نمونه شاخص از مدیریت جهادی محسوب می‌شود. در این سبک، خساستی در انتشار روش‌های موفقیت وجود ندارد؛ هم می‌آموزد و هم تلاش می‌کند به هر طریقی شده، یاد بگیرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از تزریق واکسن ایرانی کووبرکت دستور دادند اسناد علمی آن منتشر شود تا کشور‌های محروم دیگری که علم تولید واکسن را ندارند، به آن دست یابند. این نهج سخاوتمندانه را مقایسه کنید با اسلوب چهره‌های به‌اصطلاح جهانی همچون «بیل گیتس» که وقتی از او به‌تازگی سؤال شد آیا با در اختیار قرار دادن فرمول تهیه واکسن در اختیار کشور‌های کمتر برخوردار موافق است، برای «نه» گفتن لحظه‌ای تردید نکرد.
 
در شرکت‌های خصوصی حتی اگر تیم‌های بسیار قوی و سخت‌کوش مستقر باشند، چون برای سود و نه لزوماً کسب رضایت الهی دور هم جمع شده‌اند، دانش و سرمایه خود را در اختیار دیگران قرار نمی‌دهند؛ به این دلیل که هدفشان تولید محصول انحصاری، فروش و کسب سود بیشتر است. این مجموعه‌ها اطلاعات خود را اختصاصی می‌کنند تا سرمایه‌شان حفظ شود و تمام همتشان صرف این می‌شود که با کجا قرارداد ببندند و چطور فروش بیشتری داشته باشند. این مدلی نیست که طبق آرمان‌های انقلاب تعریف‌شده باشد؛ هرچند که سود فراوانی به جیب سرمایه‌گذاران سرازیر نماید. دقیقاً در همین‌جاست که باب توزیع علم بسته می‌شود. این در حالی است که فرهنگ انقلابی و جهادی، زکات علم را در نشر آن می‌داند به‌نحوی‌که همه بشریت از آن استفاده کنند.
 
در معرکه جنگ اقتصادی اشتباه بزرگ این است  که برخی بپندارند مردم یک‌طرف و حاکمیت یک‌طرف دیگر است. مردم ثابت کرده‌اند مرد میدان هستند و می‌خواهند در عرصه نبرد اقتصادی نیز وارد شوند. سهم آن‌ها در این جنگ ناجوانمردانه، تسهیل کمک‌رسانی به واحد‌های تولیدی کوچک و متوسط است به‌نحوی‌که یک کارآفرین و تولیدکننده ظرف چند روز بتواند فعالیت خود را آغاز کند و به چرخه تولید وارد شود. این مدیریت به‌نحوی‌که تک‌تک مردم در همه محله‌های شهری و روستایی دست‌اندرکار تولید شوند، مدیریتی به سبک جهادی می‌طلبد.
 
بنابراین، نه تنها در کشور بن‌بستی وجود ندارد و نباید معیشت روزمره مردم به بهانه قرارداد‌های خارجی، گروگان گرفت، بلکه همه مقدمات و ظرفیت‌ها مهیاست تا از طریق الگوی ایرانی – اسلامی جهاد و تلاش، ضمن برطرف کردن کاستی‌ها و کمبود‌های گذشته، در همه امور کشور شاهد پیشرفت‌های جهشی باشیم.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *