حیله صلح!/آمریکا از مهلکه گریخت
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه حمایت، آمریکا پس از حملات نمایشی ۱۱ سپتامبر، لشکرکشی خود به منطقه را آغاز و برای بهاصطلاح «جنگ علیه تروریسم» به افغانستان حمله کرد؛ هجمهای که به گزارش چندی پیش روزنامه «واشنگتنپست» به نقل از اسناد محرمانه، بیش از ۱۵۷ هزار کشته بر جای گذاشته است.
آمریکا در این جنگ، نزدیک به ۶ هزار سرباز خود را به مسلخ فرستاده و دستآخر، با حیله مذاکره در حال کسب امتیاز و خروج از این کشور است.
کاخ سفید بدون اینکه برای دولت قانونی افغانستان، محلی از اعراب قائل باشد، طالبان را طرف مذاکره دانست و طی ۱۱ دور گفتگو، بالاخره شنبهشب با این گروه به توافق رسید.
رایزنی آمریکا با طالبان تنها به دولت ترامپ اختصاص ندارد بلکه از دور اول ریاستجمهوری «باراک اوباما»، کلیددار پیشین کاخ سفید، این مذاکرات به سرپرستی «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا در جریان بود که به شکست انجامید. در این خصوص لازم به ذکر است که؛
۱. دولت «اشرف غنی»، یکی از وابستهترین دولتهای افغانستان به آمریکا بوده و کاخ سفید، وی را بهعنوان یکی از نزدیکترین متحدان خود میشناسد. او حدود چهار سال پیش و در روزهای نخستی که به ریاستجمهوری رسیده بود، برای مجیزگویی راهی آمریکا شد و در سخنرانی خود در کنگره این کشور به دلیل آنچه «خدمات و فداکاریهای ملت آمریکا» در جریان یک دهه جنگ در افغانستان، خواند از مردم این کشور تشکر کرد!
وی حتی اعلام کرد که کشورش به هزاران زن و مرد آمریکایی کشتهشده در افغانستان بدهکار است؟! بااینحال، حرکت معنادار کاخ سفید در نشستن پای میز بهاصطلاح مذاکره صلح که در مقابلش، طالبان بهعنوان طرف گفتگو به رسمیت شناخته شد، مفهوم سنگین و البته حقارت آمیزی به همراه دارد.
به تعبیر «عبد الباری عطوان» سردبیر روزنامه «رأی الیوم»، «دولت افغانستان دقیقاً همانطور که در تمامی مذاکرات حضور نداشت، به طرز عجیبی در مراسم امضای توافقنامه نیز نمایندهای نداشت. آری، آمریکا اینگونه یعنی با تحقیر کامل با عوامل خود رفتار میکند.»
۲. طالبان با نشستن بر سر میز مذاکره با آمریکا نشان داد که شناختی از کاخ سفید ندارد. ترامپ فردی کاسبکار و تاجر است که به امور بینالملل، نگاه اقتصادی و مالی دارد و اگر توافقی برای دولت این کشور بهصرفه نباشد، بلافاصله و بدون رودربایستی از آن خارج میشود.
ورود به عرصه گفت و گو و معامله با طالبان به این مفهوم است که این گروه از نظر رئیسجمهور آمریکا به یک متحد، همکار و شریک راهبردی تبدیلشده که درنهایت به حفظ منافع واشنگتن کمک میکند.
در متن توافق آمده است که طالبان نباید از خاک افغانستان علیه امنیت آمریکا و متحدانش استفاده کند و ترامپ بهاینترتیب، اولاً طالبان را به محافظ منافع خود و رفقایش تبدیل کرده و ثانیاً از امنیت، بهرهبرداری اقتصادی نموده است.
۳. هرچند آمریکا بهظاهر با طالبان نرد عشق باخته و توافقی را پس از چندین سال به امضاء رسانده، ولی کاخ سفید، بهویژه دولتمردان فعلی آن، اساساً اعتقادی به عهد و پیمان ندارند.
در دور پیشین گفتگوها در پائیز سال جاری که واشنگتن و طالبان به یک نتیجه مشترک رسیدند، علت شکست مذاکرات و زدن زیر تعهدات از سوی ترامپ به بهانه کشته شدن یک آمریکایی در حمله انتحاری طالبان در کابل، این بود که طالبان اصرار داشت واشنگتن ابتدا توافق را امضاء کند و سپس برای گرفتن عکس یادگاری با رئیسجمهور آمریکا راهی کمپ دیوید شود، ولی ترامپ تأکید داشت که اول عکس یادگاری، سپس امضای توافق!
طالبان در آن برهه، این شرط را نپذیرفت، چون استدلال میکرد اگر با ایستادن در کنار ترامپ، سبد آرای وی را در انتخابات ریاستجمهور سال آینده سنگینتر کند و او دوباره به کرسی اتاق بیضی کاخ سفید تکیه بزند، چه تضمینی وجود دارد که به توافق بهدستآمده پایبند بماند و زیر آن نزند؟ طالبان، اما در این مرحله دچار اشتباه بزرگتری شد و از چاله به چاه افتاد! بقیه ماجرا ازاینقرار است که آمریکا بدون تهدید شدن از ناحیه طالبان و به جهت پیمان امنیتی که با این گروه امضاء کرده، به تدارک و تجهیز جایگزین طالبان در افغانستان میافتد و در فرصت مناسب به تلاش برای ریشهکن کردن این گروه میپردازد.
صدام، بنلادن، البغدادی و ... همگی از متحدان آمریکا بودند و در راستای منافع این کشور کار میکردند، واشنگتن با همه آنها پیمانهای نوشته و نانوشته داشت، اما طولی نکشید که بدل آنها را روی کار آورد.
۴. حتی اگر به فرض محال، ترامپ به وعدههایش در قبال طالبان پایبند باشد، رئیسجمهور بعدی آمریکا که احتمالاً از حزب دموکرات است، آن را مردود دانسته و امضای ترامپ را خط خواهد زد؛ همانگونه که رقبای ترامپ وعده کردهاند به توافقاتی که او از آنها خارجشده، بازگردند و به همین قیاس، از معاهداتی که او پای آن را امضا کرده خارج میشوند. روسای جمهور دموکرات هم بنابراین، از این قاعده مستثنی نیستند و به هیچ عهد و پیمانی وفادار نخواهند بود.
۵. چنانچه خروج نیروهای آمریکایی را برآیند گفتگوهای بهاصطلاح صلح واشنگتن بدانیم، این اتفاق به معنای پایان مأموریت ناتمام و شکستخورده بزرگترین ارتش جهان در افغانستان است. هزینههای نظامی آمریکا بیش از یک تریلیون دلار خرج روی دست مالیاتدهندگان این کشور گذاشته و با این حجم از توان و هزینههای سنگین، تنها موفق به تصرف کمتر از ۲۰ درصد افغانستان شد.
آمریکا وعده داده بود که این کشور را به سرزمین رؤیایی رونق اقتصادی، دموکراسی، امنیت و الگویی برای دیگران در این حوزهها تبدیل کند و تبلیغات وسیعی در این راستا انجام داد، اما نهتنها به این اهداف دست نیافت، بلکه اقتصاد، امنیت و مردمسالاری افغانستان را به قهقرا برد. «جمهوری اسلامی افغانستان» با طرف گفتگو قرار گرفتن طالبان، در حال تبدیلشدن به «امارت اسلامی افغانستان» بوده و درنتیجه، ارکان مشروعیت این کشور در حال تغییر است. این موارد، نکاتی هستند که از چشمان ناظران و تحلیلگران بینالمللی دور نخواهند ماند و صفحه جدیدی برای رسواییها و شکستهای آمریکا خواهند گشود.
آمریکا اگر در افغانستان باقی میماند، بهطور حتم ویتنام دیگری را برای خود رقم میزد، اما با کوتاه بینی طالبان، بازی باخته را برد و با جانشین کردن این گروه سلفی در این کشور، از مهلکه گریخت.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.