نگاهی به مختصات و مشخصات «جنگ هیبریدی» تحمیل شده به ایران اسلامی/ به خط شدن همه ظرفیتها و استعدادهای دشمن برای زخمی کردن ایران/ جمهوری اسلامی همچنان مقتدر امّا مظلوم
خبرگزاری میزان – انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و استمرار شکوهمند این انقلاب با رهبری خلف صالح ایشان یعنی مقام معظم رهبری، نقشهها و توطئههای ژئو استراتژیک و ژئوپلیتیکی جهان استکبار به سرکردگی آمریکا را خنثی کرد؛ همین امر سبب شده طی بیش از چهار دهه اخیر سلطهگران با همراهی اذناب منطقهایشان از هیچ شرارت و خباثتی علیه ملت ایران دریغ نورزند؛ از تحمیل جنگ خارجی و تلاش برای ایجاد جنگ داخلی و تجزیه کشور تا انجام ترورها و اعمال تحریمهای بیسابقه در سطح جهانی (تروریسم اقتصادی و دارویی) و تدارک فتنهها و آشوبهایی در مقاطع مختلف.
بواسطه استحکام درونی و اقتدار روزافزون ایران اسلامی، سلطهگران و ایادی آنها در هیچکدام از توطئهها و شرارتهای خود علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی طی بیش از 4 دهه اخیر توفیق نیافتند؛ لذا آنها استراتژی جدیدی را تحت عنوان «جنگ هیبریدی» یا «جنگ ترکیبی» علیه کشور جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتهاند. در این جنگ همه ظرفیتها و استعدادهای جبهه خصم به کار گرفته میشود؛ از تروریسم اقتصادی و دارویی تا تلاش همهجانبه برای تهدید و تحدید امنیت مردم و پمپاژ وسیع دروغها و جعلیات با اختاپوس رسانهای و اجیر کردن مزدوران در فضای مجازی و میدانی.
زمانی نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی از راهبرد «هزار خنجر» علیه ایران سخن گفته بود؛ راهبردی که بر خرابکاری و ترور در کشور ما متمرکز بود؛ آن راهبرد نیز بواسطه قدرت امنیتی و اطلاعاتی کشور ما به هزیمت رفت اما امروز سویه دیگری از راهبرد مورد اشاره، عیان شده است.
فوت مهسا امینی بهانه سلطهگران برای جنگ هیبریدی علیه ملت ایران
سلطهگران و ایادی و اذناب داخلی و خارجی آنها از مدتها پیش ترتیبات و لجستیک جنگ هیبریدی را علیه ملت ایران تدارک دیده بودند و تنها منتظر یک بهانه بودند که آن بهانه نیز پس از فوت مرحومه مهسا امینی برای آنها پدید آمد.
دشمنان ایران اسلامی در نخستین گام برای دمیدن بر آتش فتنه اخیر و پیشبرد ماشین جنگ ترکیبیشان، نیازمند تهییج و ترغیب و تحریک احساسات و عواطف مردم بودند؛ آنها در این مرحله به سلبریتیها و کنشگرانی مجازی از دنیای هنر و ورزش متوسل شدند و با پرداختها و وعدهها و فریبهایی، عدهای از این سلبریتیها را جذب کرده و از بستر صفحات مجازی آنها، بخش عملیات روانی و جنگ شناختی که از اجزای پیکار ترکیبیشان علیه ملت ایران است، پیش بردند.
مکمل و مقوّم این عملیات روانی و جنگ شناختی گسترده معاندان، تلویزیونهای 24 ساعته مستقر در خارج از کشور بود؛ در این میان نقش سهقلوهای لندننشین یعنی «اینترنشنال»، «بیبیسی فارسی» و «منوتو» بسیار برجسته بود؛ در جریان اغتشاشات و آشوبهای اخیر که پروژه مشترک سرویسهای جاسوسی بیگانه برای ضربه زدن به امنیت مردم ایران است، به شبهرسانههای سه قلوی لندنی که هر کدام کارگزار یک سرویس جاسوسی هستند، نقش و مأموریت مهمی تفویض شده است؛ آنها در ساختار جنگ ترکیبی تحمیل شده به ملت ایران موظف شدهاند تا با شگردهای مختلف عملیات روانی، تنور اغتشاشات را داغ نگه دارند و با کمک پیاده نظامهای مزدور داخلی اجازه ندهند آتش آشوبها فروکش کند.
سه نارسانه مورد اشاره طی اغتشاشات اخیر در نقش بازوان عملیات روانی سرویسهای جاسوسی بیگانه علیه امنیت مردم ایران فعال بودهاند؛ «اینترنشنال» مستقیماً با دلارهای سعودی ساپورت مالی میشود؛ خط و ربط و ساپورترهای مالی «بیبیسی فارسی» و «منوتو» هم که بر همگان مشهود است؛ سرویس اطلاعات خارجی دولت خبیث انگلیس و شبکهای از بهاییان وابسته به لابیهای صهیونیستی و سلطنتطلبان از این دو شبهرسانه حمایت مالی و لجستیکی به عمل میآورند.
سه شبهرسانه ضدایرانی فوقالذکر موظفند سناریوهای کشتهسازی و آشوبپروری را با انتشار لحظهای و گسترده ویدئوهای پراکنده اغتشاشات و ضریب دادن به آنها، پیش ببرند؛ در واقع این سه بنگاه رسانهای عملاً به اتاق فرماندهی آشوب و اغتشاش و تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران تبدیل شدهاند و از پیشقراولان واحد عملیات روانی جنگ هیبریدی علیه ملت ایران محسوب میشوند.
در کنار این سه قلوهای لندننشین، شبهرسانههای دیگری نیز نظیر «ویاوای»، «رادیو فردا» و یک دوجین دستگاه تبلیغاتی ضدایرانی دیگر نیز هر کدام عهدهدار پیشبرد بخشهایی از جنگ ترکیبی علیه کشور ما هستند.
در این میان، ظرفیت و استعداد شبکهها و تلویزیونهایی که دارای کارویژه و جنبههای سرگرمی هستند نیز به کار گرفته شده است؛ شبکههایی که پیشتر به عنوان نمایش فیلم، سریال و موسیقی شناخته میشدند، این روزها کنداکتور برنامههای خود را به دمیدن در آتش آشوبها و تحریک اغتشاشگران میدانی اختصاص دادهاند.
علاوه بر تلویزیونها و بنگاههای خبرپراکنی مستقر در کشورهای غربی که 24 ساعته مشغول تحریک اغتشاشگران و قلب واقعیت پیرامون اتفاقات کشور ما هستند، دو پلتفرم توییتر و اینستاگرام نیز نقش فعالانهای در جنگ ترکیبی تحمیلی علیه ملت ایران ایفا میکنند.
آموزش ساخت کوکتلمولوتف و ترغیب اغتشاشگران برای حمله به نیروهای انتظامی، دو کاربرد اصلی توییتر و اینستاگرام طی اغتشاشات اخیر در کشور ما بوده است
آموزش ساخت کوکتلمولوتف و ترغیب اغتشاشگران برای حمله به نیروهای انتظامی، دو کاربرد اصلی توییتر و اینستاگرام طی اغتشاشات اخیر در کشور ما بوده است؛ مواردی که چنانچه در هر نقطه از جهان انجام گیرد، به عنوان مصادیق تروریسم رسانهای محسوب شده و واکنشهای قاطعانه دولتها در قبال این پلتفرمها را به دنبال دارد. در جریان اغتشاشات اخیر در کشورمان شاهد بودیم که برخی کاربران عمدتاً خارجنشین توییتر و اینستاگرام مستقیماً رفتارهای متوحشانه و ضدامنیتی را ترویج و تبلیغ میکردند و گردانندگان این دو پلتفرم مطابق پروتکلها و ضوابطهای ضدتروریستی مدنظر خودشان نه تنها نسبت به انسداد اکانت این کاربران اقدامی ترتیب نمیدادند بلکه به طرق مختلف زمینههای پروموت و بالا آمدن پیامهای خشن آنها را نیز فراهم میآوردند.
شایان ذکر است شبکه توییتر در جریان اغتشاشات اخیر مستقیماً به عنوان بازوی رسانهای رژیم آمریکا عمل کرد و علاوه بر ترویج خشونت و اعمال تروریستی، مقدمات فعالیت پرحجم هزاران کاربر جعلی (ربات) علیه امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران را فراهم آورد؛ ربات هایی که در انتشار و بازانتشار اخبار دروغ و هدفمند پیرامون کشورمان مؤثر بودند.
در بازه زمانی ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ تا ۲۰ مهر ۱۴۰۱ بیش از پنجاه هزار کاربر جدید فارسی زبان با هویتهای جعلی در توییتر ساخته شده است تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند
بر اساس پایش توییتر فقط در بازه زمانی ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ تا ۲۰ مهر ۱۴۰۱ بیش از پنجاه هزار کاربر جدید فارسی زبان با هویتهای جعلی در توییتر ساخته شده است تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند.
چندی پیش، کارکنان توئیتر نامهای سرگشاده منتشر کردند که در آن به طرح ایلان ماسک برای اخراج ۷۵% از نیروی کار این شرکت اعتراض شده بود؛ در بخشی از این نامه به دستکاری تایملاین توئیتر در ایران، اوکراین و سایر نقاط جهان اشاره شده بود.
اما در جریان اغتشاشات اخیر که ذیل جنگ ترکیبی تحمیلی به ملت ایران تعریف میشود، عناصر میدانی نیز مأموریت مهمی را بر دوش دارند؛ این عناصر میدانی که به جوکرها نیز شهرهاند و به هستههای چندنفره تقسیم شدهاند، موظفند با سردستهها و سرپلها در ارتباط دائم و مستمر باشند؛ سرپلها و سردستههایی که به سرویسهای جاسوسی بیگانه و برخی گروهکهای تروریستی ضدانقلاب متصلاند و پیوندهایی را نیز با بعضی از سفارتخانههای غربی دارند.
پروژه کشتهسازی یکی از شگردهای همیشگی عناصر اصلی و پشت پرده اغتشاشات است؛ پروژهای که با پیمانکاری رسانههای معاند و ضدانقلاب تکمیل میشود
پروژه کشتهسازی نیز یکی از شگردهای همیشگی عناصر اصلی و پشت پرده اغتشاشات است؛ پروژهای که با پیمانکاری رسانههای معاند و ضدانقلاب تکمیل میشود و هدفش ملتهب کردن فضای جامعه و تهدید امنیت روانی مردم است. عناصر اصلی و پشتپرده اغتشاشات که مستقیم یا باواسطه مرتبط با سرویسهای جاسوسی بیگانه و گروهکهای تروریستی هستند، در دستورکاری مشخص در تمامی مقاطع که آشوبها را علیه امنیت مردم در کشور ما کلید زدهاند، توأمان پروژه کشتهسازی را نیز پیش بردند. در جریان آشوبهای اخیر نیز با موارد متعددی از کشتهسازیها مواجه بودیم.
گروهکهای تروریستی تجزیهطلب از دیگر مزدوران و اجیرشدگان جنگ هیبریدی تحمیل شده به مردم ایران در مقطع اخیر هستند؛ مطابق با بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ تیمی از C.I.A با پوشش وزارت خارجه آمریکا، با حضور در مقر گروهک تجزیه طلب موسوم «به حزب دمکرات کردستان ایران» در شهر اربیل کردستان عراق با سرکرده آن گروهک بنام مصطفی هجری دیدار و گفتگو کرد. تیم سازمان جاسوسی آمریکا ضمن تقدیر از ادغام دو جناح گروهک، از آنها میخواهند که در اغتشاشات رخ داده در برخی شهرهای کردستان ایران، بیش از این ایفای نقش نمایند. در این نشست، طاهر محمودی، کمال کریمی، محمد نظیف قادری و محمد صالح قادری، سرکرده گروهک را همراهی میکردند. شایان ذکر است که در گذشته نیز سازمان سیا، مصطفی هجری و عبدالله مهتدی (سرکردهی گروهک کومله) را به آمریکا فراخوانده و به آنها ابلاغ نموده بود که باید با یکدیگر ادغام شوند و الّا کمکهای مالی و تسلیحاتی رژیم مافیایی آمریکا به هر دو گروهک قطع خواهد شد! در اجرای آن دستور و به عنوان گام اول، دو جناح انشعابی حزب منحله موسوم به دموکرات کردستان ایران در تابستان گذشته با یکدیگر ادغام شدند و در حال فراهم آوردن زمینه برای ادغام با گروهک کومله بودند که با افشاگری رسوا کننده وزارت اطلاعات پیرامون وابستگی کومله به رژیم کودککش صهیونیستی مواجه شدند و لذا مجبور به تعویق برنامه دستوری ادغام دو گروهک خائن و وابسته به بیگانگان شدند.
ساماندهی عناصر ضدانقلاب در خارج از کشور از دیگر پازلهای جنگ ترکیبی اخیر علیه ملت ایران است؛ طی روزهای گذشته شاهد بودیم که این عناصر بدنام و گروهکی با برپایی تظاهراتی ضدایرانی در نقاط مختلف اروپا و آمریکا، ضمن توهین و جسارت به مقدسات و نمادهای دینی و ملی ایران اسلامی، تعرضاتی را به اماکن دیپلماتیک کشورمان مرتکب میشدند. یکی از بانیان برپایی چنین تظاهراتی، فردی به نام «حامد اسماعیلیون» است که وابستگی او به گروهک تروریستی منافقین به اثبات رسیده است؛ نامبرده اخیراً به همراه فردی به نام کاوه شهروز، کارزاری را برای اخراج سفرای ایران از نهادهای بینالمللی و برخی کشورها به راه انداخته است؛ کارزاری که به گفته «جیسون برادسکی» مدیر سیاستگذاری سازمان جنگطلب و ضدایرانی «اتحاد علیه ایران هستهای» هدفش منزوی کردن ایران از نظر دیپلماتیک و فشار تحریمی بیشتر به مردم ایران است.
«اروین کاتلر» سیاستمدار کانادایی یکی از گردانندگان حامد اسماعیلیون است که به او برای پیشبرد اقدامات ضدایرانیاش امر و نهی میکند؛ کاتلر که وزیر سابق دادگستری کاناداست به عنوان شخص اول لابی اسرائیل در کانادا شناخته میشود؛ وی در کارنامه کاری خود فعالیت در کمپین «اتحاد علیه ایران هستهای» به عنوان مشاور را نیز دارد؛ اما کاتلر کانادایی که گرداننده رفتارها و اقدامات ضدایرانی اسماعیلیون است، علاوه بر لابی اسرائیل در کانادا و گروه جنگطلب «اتحاد علیه ایران هستهای» به گروهک تروریستی منافقین نیز مرتبط است؛ کاتلر زمانی وکیل این گروهک تروریستی بوده و گفته میشود مریم رجوی سرکرده این گروهک را به پارلمان کانادا برده است؛ کاتلر در کمپ تروریستهای منافقین در آلبانی نیز حضور داشته است.
اما اتفاقات روزهای اخیر و جنگ ترکیبی و همهجانبه تحمیل شده به ایران اسلامی که واجد مختصات و مشخصات جنگ احزاب است، بار دیگر اقتدار و مظلومیت توأمان نظام ما را به اثبات رساند؛ به فرموده مقام معظم رهبری «نظام جمهورى اسلامى با حملات گوناگون سیاسى، اقتصادى، نظامى، امنیتى از بین نمیرود بلکه روزبهروز هم قوىتر میشود؛ تا امروز که نظام جمهورى اسلامى نظامى است به معناى واقعى کلمه مقتدر. البته نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است. این اقتدار نظام، منافاتى ندارد با مظلومیت؛ مثل امیرالمؤمنین: حاکم مقتدرِ نظام اسلامى در زمان خود، اما درعینحال مظلومترین مظلومان؛ نظام جمهورى اسلامى هم همینجور است.»
انتهای پیام/