جایگاه "کاتب" در متون آموزشی افغانستان

16:11 - 04 فروردين 1396
کد خبر: ۲۷۹۴۴۳
افغانستان ما نوشت: متون و روایت‌هایی را که فیض محمد کاتب، در تاریخ خود گنجانیده است، عناصر آن را، دولت، قدرت، سیاست، جامعه و مردم تشکیل می‌دهد.
جایگاه به گزارش سرویس بین الملل متن‌های آموزشی، بنیان‌ساز ساختارهای ذهنی و فکری جامعه است.

باورها و ذهنیت‌‎های عمومی که در جامعه شکل می‌گیرد، متن‌های آموزشی در آن نقش بسزایی را دارد.

متن‌هایی که در واحدهای آموزشی تدریس می‌شود، در حقیقت نقش «رادار» را در سمت و سو دهی ذهنیت اجتماعی و پرورش ذهنی جامعه، بازی می‌کند.

از این رو، برخی از نظام‌های سیاسی جهان، بر اساس خواست‌های سیاسی و ایدئولوژیکی خود، واحدهای آموزشی عمومی دولت‌ را ترتیب می‎دهند.

چنین بازخورد سیاسی ــ ایدئولوژیکی را سیستم آموزشی افغانستان در گذشته نیز تجربه کرده است.

فرآیند چنین بازخوردهایی در واحدهای آموزشی، می‌تواند که جامعه را با پیش‌فرض‌های مشخص ذهنی بار می‌آورد.

تنگ‌نظری، دیگر ستیزی، فقدان مدارای اجتماعی و نادیده‌ انگاری تنوع زیستی، ویژگی‌های بارز چنین جامعه‌ای با پیش‌فرض‌های مشخص ذهنی می‌باشد.

گفتنی است؛ در سمینار علمی پاسداشت از مقام علامه فیض محمد کاتب هزاره، علاوه بر دستورهای اجرایی که برای اعمار بنای یادبود و همچنان ضرب مدال رسمی دولتی بهنام این تاریخنگار شهیر کشور از سوی رییس جمهور صادر شد، خواست های مشخصی نیز برای جاویدانه ماندن نام این تاریخ نگار و همچنان ارجگذاری به فعالیتهای او از سوی دبیریت این سمینار، مطرح گردید. یکی از این خواستها، درج آثار و اندیشهی کاتب در نصاب آموزشی مکاتب و دانشگاهها میباشد. با توجه به نقش متون آموزشی در ذهنیت اجتماعی و پرورش افکار عمومی، اگرچه که در متون نصاب آموزشی به خصوص در مکاتب در دوران نظام پسا طالبانی، تغییرات مثبت و گستردهای وارد شده است؛ اما نیازمند بازبینی های بیشتری میباشد. این بازبینی ها در متون آموزشی بهخصوص در حوزههای علوم انسانی و دینی قابل تأملتر است تا در چگونگی انتخاب متن، محتوا و زیبایی های ادبی، بازبینی صورت گیرد. آنچه در حوزههای علوم انسانی و دینی مهم تلقی می شود که در نصاب آموزشی جدیتر برخورد شود، روایتها و دیدگاههایی را که این متون خلق میکند، میباشد.

اینکه واقعیتهای تاریخی در متون علوم انسانی، بهگونهی مثال در تاریخ، فرهنگ، و بیان دیدگاههای عقیدتی، چگونه در متون آموزشی تبارز داده میشود، نیازمند بازبینی است. باید غور کرد که این متون به چه میزانی روایتگر پذیرش تنوع زیستی، مدارای اجتماعی و نگاه واقعبینانه به پدیده های تاریخی و واقعیت های اجتماعی در جامعه است. از این رو، درج آثار و اندیشه ی فیض محمد کاتب که به گواه تاریخ پژوهان، شناخت افغانستان را از نگاه سیاسی ــ اجتماعی و فرهنگی ممکن ساخته میتوان از چند زاویه به آن نگریست.

یکم. برخوردهای واقعبینانه با واقعیت های تاریخ معاصر. تاریخ معاصر افغانستان پیچیدگی های زیادی را در خود جای داده است با وجود این پیچیدگی هایی که در تاریخ معاصر وجود دارد، ولی در متون آموزشی یا از برخی واقعیتها و روایتها بکلی چشمپوشی صورت گرفته است و یا اینکه برای روایت آن چارچوب مشخصی تعیین شده است که با پدیدههای واقعی، سازگاری ندارد.

از سویی هم، در برخی از متنها روایتهای صلح، مدارای اجتماعی و تنوع زیستی، در آن کمتر دیده میشود. نکتهی دیگر، پارههای تاریخی که در چارچوب متن درسی برای کودکان و دانشآموزان عرضه می شود، بیشتر نگاه به سطح بالایی جامعه است و قشرهای پایین اجتماعی، در این پارههای تاریخی، نقش بازی نمیکنند. از این رو، دانشآموزان با واقعیتهای تاریخی جامعهی خود احساس بیگانگی میکنند و گذشته ی تاریخی، روایتهای فرهنگی، عقیدتی و بازخوردهای اجتماعی خود را در آن نمییابند و تنها با طبقهی قدرت، مواجهاند.

متن ها و روایتهایی را که فیض محمد کاتب، در تاریخ خود گنجانیده است، عناصر آن را، دولت، قدرت، سیاست، جامعه و مردم تشکیل میدهد. در این روایتها هم مردم نقش بازی میکنند که در آن روایتهای فرهنگی، عقیدتی و بافتهای اجتماعی آن گنجانیده شده و هم روایت سیاست، قدرت و حکومتداری در آن درج شده است. وقتی چنین متنی در بعد تاریخی و فرهنگی در نصاب آموزشی وجود داشته باشد، فهم تاریخ معاصر را، ممکنتر می سازد. در اینجا، دانش آموزان هم با واقعیتها و روایتهایی مواجهاند، که از چند زاویه به آن پرداخته شده و دانشآموز و دانشجو را برای فهم پدیدههای اجتماعی، کنجکاوتر میسازد.

دوم. مدارای اجتماعی و پذیرش تنوع زیستی. تاریخ پژوهان بر این عقیدهاند که فیض محمد کاتب هزاره، دیدگاه و روش خاص خود را در تاریخنگاری و دیگر متون و اثر خود داشته است. ویژگی دیگری که متون تاریخی کاتب دارد، تعدد عنصرهای روایی آن است. متون تاریخ کاتب که بهعنوان تاریخ رسمی حکومت میباشد، بر علاوه دستگاه قدرت، ویژگیهای رفتاری جامعه با ریزبینیها در آن روایت شده است. در این متون، مردم با تمام عادتهای رفتاری خود وجود دارد. آشنایی با عادتهای رفتاری جامعه، پذیرش کتله های متنوع اجتماعی و چگونگی نقش آنها در تحولات اجتماعی تاریخی کشور، از طریق آثاری که کاتب از خود برجای مانده است، ممکنتر میسازد. از این رو، با مواجه شدن با چنین متون، مدارای بیشتر اجتماعی را که اکنون از فقدان آن رنج میبریم، تجربه کنیم.

از سویی هم، فیض محمد کاتب، با آنکه بیشتر بهعنوان تاریخنگار شهره شده است، دیدگاههای خاص دینی، اجتماعی و سیاسی را نیز داشته است. او در بیان دیدگاههای خود، تقویهی مدارای اجتماعی را نیز روایت میکند. بهگونهی مثال، او در کتاب فقراتالشریعهی خود که در باب مشترکات مذهبی مذاهب اسلامی تسنن و تشیع پرداخته است، برمدارای مذهبی تاکید دارد و بیان میدارد که چگونه با وجود تنوع مذهبی، زندگی مسالمتآمیز اجتماعی را به پیش گرفت. در جامعه ی چندمذهبی ما، بیان چنین دیدگاهها و طرز دیدگاه و نکات مشترکات، از اهمترین ضرورتهای میباشد.

درج چنین دیدگاه از آنجایی مهم است که کاتب خود در چه شرایطی زیسته و چگونه یافته است که این نکات در جامعهی چندفرهنگی ــ عقیدتی ما مهم است.

سوم. آشنایی با ظرافتهای ادبی معاصر از طریق متون تاریخی. با وجودی ‎که ادبیات یکی از مضامین اصلی و مهم نصاب آموزشی بهشمار میرود، اگر نگاه منتقدانه، به این سوژهی آموزشی داشته باشیم، به ظرافتها و اهمیت ادبیات و پیشکسوتان متون ادبی معاصر، دقت لازمی و درخور شأن وجود ندارد. اکثر متون کاتب، تلفیقی از متن تاریخی و ادبی می باشد. این مورخ، در حقیقت روایتهای تاریخی را با متن ادبی بیان کرده است. چنین روش تاریخ نگاری، ابتکاری در تاریخ نگاری سنتی میباشد و برای نهادینه سازی چنین روش ادبی ــ تاریخی، گنجاندن چنین متون لازم است.

از سوی دیگر، در نصاب آموزشی برای شناخت ادبیات نثری، در مضامین ادبیات، بیشتر به متون نثر کهن ادبیات ارجاع صورت میگیرد و به نثرهای متاخر، جایگاه چندانی در ادبیات آموزشی ندارد. حال آنکه نثری را که کاتب در تاریخ نگاری خود خلق کرده است، میتواند به عنوان نثر جدیدی باشد و شناخت چنین نثر ادبی لازم مینماید، چنین نثر از چند جهت در متون آموزشی کمک میکند، از یک سو، قالب جدید نثر را بیان میکند و از سوی دیگر فهم تاریخی را با خود حمل میکند.
 
شایان ذکر است؛ درج دیدگاههای نو، روایتها و متنهایی که فهم بیشتر تاریخی ــ سیاسی و اجتماعی و ظرافتهای ادبی را با خود حمل میکند، اهمیت مضاعفی در نصاب آموزشی دارد. چنین متون، از یک سو که بار روایی و ادبی دارد، از سوی دیگر، به خلق دیدگاهها، ذهنیت و مدارای اجتماعی می انجامد. خواست درج متون و اندیشه ی اعتدال گرایانه ای نظیر تاریخ نگار فقید کشور، علامه فیض محمد کاتب هزاره، لازمه، مواد آموزشی است و جامعهی ما به آن نیاز اشد دارد.
/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *