رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

روایت زندگی بازیگر شهید در "آخرین نقش" منتشر شد

16:00 - 29 تير 1395
کد خبر: ۱۹۹۴۵۱
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
کتاب «آخرین نقش» خاطرات زندگی شهید مجید فریدفر در کنار یک کتاب از خاطرات تفحص شهدا از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شده است.

به گزارش گروه فرهنگی ، انتشارات روایت فتح دو اثر جدید در زمینه خاطرات رزمندگان و دوران دفاع مقدس روانه بازار کتاب کرده است.

*خاطرات تفحص دفاع مقدس در «روزگاران»

بیست و سومین جلد از مجموعه روزگاران با موضوع «تفحص» منتشر شد. این کتاب شامل 100 خاطره کوتاه از تفحص شهدا است.

افروز مهدیان در معرفی این کتاب در مقدمه می‌نویسد: «خانه و زندگی، زن و فرزند را رها کردند، رفتند توی بیابان‌ دنبال نشانه‌ها؛ با آنکه بارها و بارها شنیده‌ بودند «به‌خاطر دو تا پاره استخوان، خودتان را به کشتن می‌دهید که چه؟» نمی‌دانم، شاید آنها که طعنه می‌زنند، مادر نشده‌اند؛ جوان مفقودالاثر نداشته‌اند. نمی‌دانند حال مادری را که با صدای هر زنگ تلفن از جا می‌پرد و خیز برمی‌دارد سمت گوشی که شاید خبری از جگرگوشه‌اش باشد.

نمی‌فهمند حال مادری را که هر روز دم خانه را آب و جارو می‌کند و خودش را خانه‌نشین کرده که نکند او برود و پسرش برگردد. مادری که دقیقه‌ها برایش می‌شود یک ماه و ماه‌ها چندین سال. درک نمی‌کنند مادری را که دنبال یک نشانه است تا دلش آرام بگیرد؛ مثل یک تکه استخوان، تسبیح، عطر یا یادداشت کوچک. منتظر یک سنگ قبر است تا بشود سنگ صبورش. بشود دلخوشی برای دیدارهای صبح‌ جمعه و شب‌های عید. یک سنگ قبر که قاب عکس عزیزش را بگذارد رویش. هفته‌به‌هفته دستمال بکشد روی آن و قربان‌صدقه‌اش برود. مادری که همۀ سرمایۀ زندگی‌اش را داده است و حالا فقط یک نشانه می‌خواهد و بس.

این کتاب فقط صد تصویر کوتاه است از دوران زندگی مردان مردی که بعد از جنگ، یگانه دلخوشی‌شان آرام‌کردن دل مادران شهدا بود؛ زیرا این قصه سر دراز دارد.»

در خاطره‌ای از کتاب می‌خوانیم: «قرار شد یک هفته آزمایشی کار کنیم. اگر شهید پیدا کردیم مجوز بدهند وسایلمان را هم بیاوریم و شروع کنیم. اما هرچه می‌گشتیم پیکری پیدا نمی‌کردیم. روز آخر مهلتمان نیمه شعبان بود. با رمز «یا مهدی(عج)» رفتیم پای کار. تا نزدیکی‌ غروب گشتیم. همه کلافه بودند. انصافا بچه‌ها کم نگذاشته بودند. نشسته بودم با اشک حلقه زده توی چشمم نگاهشان می‌کردم. هر کس دنبال چیزی می‌گشت، برای یادگاری بردن. یکی یک مشت خاک برمی‌داشت، یکی یک تکه سیم خاردار. من هم رفتم سراغ یک شقایق وحشی. می‌خواستم با ریشه درش بیاورم بگذارم توی قوطی کنسرو. یکهو دیدم ریشه شقایق روی یک جمجمه سبز شده، درست روی سجده‌گاهش. با یامهدی بلند من بچه‌ها بسویم دویدند. آرام آرام خاکها را کنار ‌زدیم. خداخدا می‌کردم کارت و پلاک داشته باشد. دست کردم کارتش را کشیدم بیرون. بچه‌ها بلند صلوات فرستادند. اسمش را که خواندیم افتادند روی زمین. «مهدی منتظرالقائم» بود.»

بر اساس این گزارش «روزگاران23:کتاب تفحص» با تیراژ 1100 نسخه با قیمت 5500 تومان توسط نشر روایت فتح به بازار عرضه شد.

*روایت زندگی بازیگر شهید در «آخرین نقش» منتشر شد

کتاب «آخرین نقش» روایت زندگی هنرمند شهید مجید فریدفر از زبان پدر و همسر این شهید منتشر شد.

فرید‌فر در دوران کودکی (پیش از وقوع انقلاب اسلامی) همراه با پدر خود به آکروبات‌بازی مشغول بود. به همین دلیل، سفرهای زیادی به خارج از کشور داشت و این امر، باعث شد در میان سینماگران ایرانی نیز کودکی معروف شود و از 9 سالگی در فیلم‌های بسیاری از همان دوران به ایفای نقش بپردازد. «مراد و لاله» نخستین فیلمی بود که وی در آن بازی کرد.

او موسیقی را به صورت خودآموخته فراگرفت و در بیشتر ساز‌ها تبحر داشت. شهید فرید‌فر از ویولن‌نوازان توانمند بود. به دلیل علاقه‌اش به موسیقی، بازیگری را رها کرد و در رشته موسیقی در هنرستان به تحصیل پرداخت.

سارا طالبی نویسنده کتاب در بخشی از مقدمه کتاب می‌نویسد: «مجید از خاک صحنه بلند شد و در خاک وطنش تپید و این دیگر یک نمایش نبود، بلکه زیباترین ترسیم تصویر زندگی‌اش از جانب خدا بود تا یاد و نامش تا ابد، در صحنه روزگار نقش ببندد و طنین لحظات ناب زندگی‌اش، زیباترین نواها و موسیقی‌های جهان را به تسلیم وادار کند. خاطرات پدر و دل نوشته‌های همسر، شاید بتواند پرده‌‌ای کوتاه از روح بزرگ مجید را نمایش بدهد.»

شهید فرید‌فر خرداد 1360، در روز‌های اولیه جنگ تحمیلی و در جریان حصر آبادان، هنگامی که ریاست کمیته تجریش را بر عهده داشت، به شهادت رسید.

بر اساس این گزارش روایت فتح کتاب «آخرین نقش» روایت زندگی هنرمند شهید مجید فریدفر را در 96 صفحه با تیراژ 1100 نسخه به قیمت 5500 تومان به بازار کتاب عرضه کرد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *