به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، بخت اس پی وی باز میشود؟!، چهل سالگی انقلاب و برجام، جشنواره فجر، تنها دلخوشی فیلمساز دغدغهمند، عقلانیت انقلابی، تداوم یک مرد تا ابدیت و سلاموعلیک ۳ میلیاردی با راننده مینیبوس آزادی-ونک! عناوین گزیدهای سرمقالهها و یادداشتهای امروز، روزنامههای سراسری کشور است که در ادامه میتوانید بخوانید.
• روزنامه حمایت در بخش یادداشت روز مطلبی با این عنوان «بخت اس پی وی باز میشود؟!» منشر کرده که به این شرح است:
هرچند مسئولین ما اعلام کردهاند که منتظر اروپا نخواهند ماند و نگاه به شرق را دنبال خواهند کرد، ولی برخی شواهد و قرائن از معطل نگهداشتن امورات کشور به اجرای اس پی وی و در باغ سبز اروپا حکایت دارند. حسب گزارشها، برخی اعتقاد راسخ دارند که به هر نحو ممکن باید حمایت اروپا را جلب کرد و آن را از دست نداد چراکه بهزعم آنها، رضایت اروپاییها بسیار مؤثرتر از جلب نظر کشورهای شرقی است! اروپاییها ثابت کردهاند که هیچگاه حاضر نیستند به خاطر منافع ایران، در مقابل آمریکا بایستند و اینکه در پسابرجام، هیچ واکنشی به بدعهدی یانکیها نشان ندادند، به همین علت است. ازاینرو، به نظر نمیرسد که اس پی وی کمکی برای پویایی اقتصاد کشور باشد و بیشتر جنبه سمبلیک و نمادین دارد تا کشورمان را به عدم خروج از برجام متقاعد کند. همانگونه که ذکر آن گذشت، واشنگتن اروپا را تهدید کرده که چنانچه اس پی وی یا هر راهکار دیگری که بهنوعی تحریمهای ایران را دور بزند، عملیاتی کند، با برخورد سخت کاخ سفید روبهرو خواهد شد، لذا بسیار بعید که هیچ، محال است که قاره سبز منافع خود را قربانی یک ساز و کار نمادین به نفع جمهوری اسلامی نماید. ضمن اینکه به اذعان بسیاری از کارشناسان، وابستگی اروپا به آمریکا در هم تنیدهتر از آن است که بتواند یکتنه در برابر واشنگتن بایستد و تحریمهای کاخ سفید را به چالش بکشد. اس پی وی را اگر نماد نگاه به غرب برای گشایش و فتوحات اقتصادی بنامیم و بدانیم، راهحلی بسیار باثباتتر و مطمئنتر در برابر آن وجود دارد تا از آن طریق، به اقتصاد جهشی و مانا دست یازییم که عبارت است از اتکا به توانمندیهای بیشمار داخلی. جمهوری اسلامی به لحاظ منابع غنی زیر زمینی و نیروی کار، از معدود کشورهای ثروتمند جهان به شمار میآید و حلقه مفقوده در این میان، مدیران انقلابی و جهادی هستند تا با برنامهریزی درست و آیندهنگرانه، همه ظرفیتها را به میدان آورده و در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، دشمن را یکبار دیگر ناامید کنند.
• در سرمقاله روزنامه سیاست روز با تیتر «چهل سالگی انقلاب و برجام» این چنین منتشر شده است:
میگویند نپیوستن ایران به اف. ای. تی. اف و نپذیرفتن کنوانسیونهای پالرمو و سی. اف. تی برای کشور خطرات زیادی دارد و اگر مجمع تشخیص به جمع بندی نرسد، رفراندوم راهگشاست! از یک طرف مردم را از عواقب نپیوستن هراس میدهند و از سوی دیگر میگویند رأی دهید که اگر ندهید، آمریکا چنان میکند و چنین، انگار که تاکنون آمریکا نبوده است و دشمنی هم نکرده است و تحریم اقتصادی و تهدید نظامی هم در کار نبوده است؟! مردم! گوش به هیچیک از طرفها ندهید، اصلاً بیتوجه به توجیهات دو طرف باشید، خودتان بروید و جستوجو کنید، بنگرید به آنچه که باید شود یا نشود. به سرنوشت برجام نگاه کنید و آنچه که برای آن وعده داده شده بود، به برجام دوم توجه کنید، در چهل سالگی انقلاب، مصادف شدن فشار برای تحمیل اف. ای. تی. اف، عجیب است. آیا به انصاف و به صلاح است که در این زاد روز چهل سالگی تن به یک توافق دیگری بدهیم که باید برای آن هزینه بدهیم، هزینهای که به آینده انقلاب و اسلام گره خورده است. ۲۲ بهمن در راه است، این روز را روز رفراندوم برای تعیین تکلیف برجام هستهای و اف. ای. تی. اف قرار دهیم تا قرار دل یابیم.
• روزنامه فرهیختگان هم در بخش سرمقاله خود مطلبی با تیتر «جشنواره فجر؛ تنها دلخوشی فیلمساز دغدغهمند» منتشر کرده که به این شرح است:
امسال جشنواره فیلم فجر در آستانه سیوهفتمین دوره خود، در میانه احوالات سینمایی برپا میشود که سالنهای سینمایش به مثابه سالهای اواسط دهه ۵۰، در تسخیر آثاری قرار گرفته که از نزدیک شدن به زندگی واقعی مردم هراس دارند و عمده فیلمهایش به دامان سرگرمیسازی مبتذل خزیدهاند. اما بنا به تجربه سینمای سال ۵۶، نتیجه ابتذالی که جریان پولپرست سینما سردمدارش شده و روزبهروز و قدمبهقدم به نام صنعت سینما بین سالنهای سینمایی رسوخ میکند، چیزی نخواهد شد جز قهر مردم با سینما. گواه این مدعا نه آمار فروش فیلمهایی است که سالندارها و معدود فیلمسازان به آن میبالند بلکه آمار مخاطبان سینمای ایران است که سال به سال کم میشوند. وسط این معرکه، جشنواره فیلم فجر تنها بنای مستحکم فیلمساز دغدغهمند است و البته محلی برای برجستهسازی یک اثر سینمایی تا شاخصی برای شناسایی سره از ناسره در سینمای ایران باشد. ازجمله مشخصههایی که برای جشنواره فیلم فجر امسال عنوان کردند، حضور پررنگ فیلماولیها نسبت به سال گذشته است و اینکه بعد از سه سال جشنواره فیلم فجر، بار دیگر بخش نگاه نو را خواهد داشت. امسال به نسبت سال قبل فیلمهای سیاسی و چالشبرانگیز هم دیده میشود. فیلمهایی مثل «شبی که ماه کامل شد»، «دیدن این فیلم جرم است»، «ماجرای نیمروز؛ رد خون» ازجمله فیلمهایی هستند که قصههایشان بر لبه خطقرمزهای سیاسی و امنیتی روایت میشوند. مسالهای که ابراهیم داروغهزاده، دبیر جشنواره فیلم فجر هم به آن اشاره کرده است. ورود پولهای مشکوک به سینما، یکی دیگر از مواردی است که از هفتهها قبل در فضای رسانههای مختلف مطرح شده و با توجه به اینکه بیشتر فیلمهای حاضر در جشنواره فیلم فجر با سرمایه بخش خصوصی تولید شده است، احتمالا حاشیههای فرامتنی نیز گریبانگیر این آثار سینمایی خواهد شد. ضمن اینکه دبیر جشنواره فیلم فجر هم گفته است: «از قوه قضائیه و دادستانی درخواست میکنم اگر اطلاعاتی درباره سرمایههای مشکوک دارند به ما مکتوب اعلام کنند و فیلمهای مبتلابه اجازه نمایش نخواهند داشت.»
• روزنامه صبح نو هم در بخش سرمقالهای با عنوان «عقلانیت انقلابی» منتشر کرده است:
روش برخورد و اعمال فشار دولتی برای پذیرش FATF که مجموعهای از کنوانسیونها، موافقتنامهها و سازمانهای مالی است، زندهکننده خاطره برجام است که در دومی ضمانتها و شروطی وجود داشت و در اولی فقط هشدارهایی است و ابهامهایی فراوان. آنچه بیش از پیش شرایط را حساس کرده، تلاشی است که برای ایجاد دوقطبی در قبال این موضوع شکل گرفته که در آن عجله برای تصویب به انحای مختلف توصیه میشود و حتی فضاهایی در بازار سرمایه (نظیر نرخ ارز) شکل میگیرد که این گمانه را دامن میزند که غیر از گفتاردرمانی و نامهپراکنی، ظاهراً اقدامات دیگری هم در دستور کار قرار دارد و در برابر، تهییج افکار عمومی منتقد برای رد کردن FATF که فعلاً بخش پالرموی آن در دستور کار است. راه چاره چیست؟ اولاً باید بتوان حوزه عمومی را نسبتبه این مسأله آگاه کرد؛ البته دشواری و پیچیدگی موضوع به حدی است که بحثهای کارشناسی را نیز به سرانجام نمیرساند، اما با این همه باید بتوان مردم را نسبتبه این مقوله، روشن کرد. ثانیاً در پی این آگاهسازی و اشراف بر ابعاد موضوع، موانع مبارزه با دوقطبی را فراهم آورد، چه اینکه این امر تصمیمگیری را تسهیل میکند و شوآفهایی مانند برگزاری رفراندوم و... را بیمعنا میسازد و ثالثاً امکان تحقق عقلانیت را برای همه تصمیمگیران فراهم کرد تا بتوانند از هیاهوهای پوشالی رها شوند.
• روزنامه اطلاعات هم یادداشتی با تیتر تداوم یک مرد تا ابدیت منتشر کرده است که به این شرح است:
هر چه که زمان بیشتر و بیشتر سپری میشود، نگاه نقادانه، ژرف، بیطرفانه و بدون تعصب برجستهتر خودنمایی میکند. امروز که دیگر سالها از مرگ صدام حسین و سران حزب بعث سپری شده است و دیگر آن التهاب و حساسیت آن سالها عملاً وجود ندارد، نگاه کاملاً پژوهش محورانه و غیرمغرضانه به جنگ چه ایرانی و چه غیرایرانی اهمیت یافته و شخصیت غلامحسین افشردی و بازتاب تمامی کوششها و اندیشه او پرفروغتر شده و به تدریج این کوه عظیم که فقط بخش کوچکی از آن بیرون از آبها قرار داشت، در حال بیرون زدن از دل اقیانوس جنگ است. شخصیتهایی، چون سووروف، مانشتاین و گودریان در عرصه جنگاوری و فرماندهی چنین بودند که به تدریج بر اهمیتشان افزوده شد و نه به واسطه تبلیغات و پروپاگاندای مقطعی جنگ. حسن باقری هم به جرگة کسانی تعلق دارد که روشنایی صبحگاهی آرام آرام شخصیت، مسئولیت، تعهد، نبوغ طرحریزی، افق استراتژیکی جنگ، احساسات پرشور نسبت به حفظ جان افراد، تلاش فراتر از تصور برای تحقق پیروزی و دهها خصیصة منحصربهفرد این شخصیت را نشان داده و خواهد داد و این ثابت کرد که او پابه پای تاریخ تداوم خواهد یافت.
• روزنامه کیهان نیز سرمقاله خود را با این عنوان که سلاموعلیک ۳ میلیاردی با راننده مینیبوس آزادی-ونک! منتشر کرده است:
یکی از متهمان این پرونده عجیب و غریب، اولین وزیر کار دولت نهم است که پس از حدود یک سال از وزارت استعفا میدهد. پرویز کاظمی در مصاحبهای درباره آخرین جلسه خود با احمدینژاد پیش از استعفا و در مقابل پیشنهاد کار در بخشی دیگر میگوید؛ «گفتم شما اصلا نگران من نباشید. من گواهینامه رانندگی دارم. مینیبوس میخرم. از میدان آزادی تا ونک میروم و مسافر هم میزنم!»، اما جناب وزیر سابق بهجای رانندگی مینیبوس در خط آزادی-ونک، رئیس هیئت مدیره بانک سرمایه میشود. در جلسه سوم دادگاه، قاضی از وی میپرسد شما رحمتالله اسدی را میشناسید؟ کاظمی پاسخ داد: بله. قاضی پرسید ایشان چه ارتباطی با شما دارند؟ کاظمی گفت: با هم سلام و علیکی داشتیم! قاضی پرسید: آیا کار مالی و بانکی هم داشتهاید؟ متهم پاسخ داد: خیر. قاضی میگوید، اما وی با نامهای جعلی از یکی از شعب بانک سرمایه ۳ میلیارد تومان پول به حساب همسر شما واریز کرده است. متهم که جواب خاصی برای گفتن ندارد، اما در جلسه بعدی (دیروز) پاسخ جالبی میدهد و میگوید شرکتی کرهای سی میلیون یورو از دولت طلب داشت و کارش گیر بود و من به آنها مشاوره دادم و آن ۳ میلیارد حق مشاوره من بود! وقتی هم که قاضی میپرسد پس چرا به جای حساب خودتان به حساب همسرتان واریز شد، متهم جوابی ندارد. آقای روحانی محترم! آقای ظریف عزیز! ۸ وزیر گرامی که نامه مینویسید تا مسیر مشخص و قانونی را دور بزنید و لوایح FATF تصویب شود، مشکلات اصلی مردم و کشور آن چیزهایی نیست که شما فکر میکنید. مشکلات بانکی ما همین معدود آدمهایی هستند که نقدینگی عظیم کشور را به جای انداختن در مسیر تولید و رونق اقتصادی و حمایت از کارگر و کارخانه، در جیب بیانتهای کسانی میریزند که بیشتر آن را خرج خرید ملک و املاک در خارج میکنند و با تهماندهاش برای مردم سریال مثلث عشقی میسازند تا «شهرزاد» برایشان قصه هزار و یک شب بگوید و سرگرمشان کند.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.