تونی بلر؛ میراث‌دار انکار حقوق فلسطینیان در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی

در حالی که نوار غزه در حال نابودی است، مردم آن در جریان نسل‌کشی مداوم رژیم صهیونیستی که جان بیش از ۶۶ هزار نفر را گرفته و ده‌ها هزار مجروح بر جای گذاشته و صد‌ها هزار نفر دیگر آواره و گرسنه هستند، برخی طرف‌ها برای تصاحب غنایم غزه ویران‌شده پس از جنگ، با شعار‌های خیره‌کننده، رقابت می‌کنند.  

در واقع، این‌ها پروژه‌های استعماری هستند که دوران تاریک قیمومیت و سرپرستی را احیا می‌کنند.

این بازیگران به جای اجرای اراده آشکار جامعه بین‌المللی، که در قطعنامه‌های سازمان ملل درباره آتش‌بس و کمک‌های بشردوستانه بیان شده است، ۲ سال از قتل‌عام مداوم را صرف تهیه پیش‌نویس طرحی برای انتقال جمعیت غزه کردند؛ طرحی که با اعطای آنچه رژیم صهیونیستی نمی‌تواند از طریق سلاح به دست آورد، به این رژیم به دلیل جنایات بی‌سابقه‌اش پاداش می‌دهد.

طرحی که اکنون در حال انتشار است، بازسازی یک پروژه قدیمی‌تر جابجایی اجباری است که در آن موسسه تونی بلر برای تغییر جهانی (TBI) نقش داشته است.

دونالد ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی بدنام خود با نتانیاهو در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳)، خطوط کلی این طرح را تکرار کرد؛ زمانی که از خرید غزه و تبدیل آن به «ریویرای خاورمیانه» -یک مقصد توریستی خالی از سکنه- صحبت کرد.

این طرح که با گروه مشاوره بوستون (BCG) تهیه شده و با نام رمز «اورورا» شناخته می‌شود، حذف حدود نیم‌میلیون فلسطینی -یک‌چهارم جمعیت غزه- را با فریب آنها برای ترک «داوطلبانه» در ازای بسته‌های اسکان مجدد به ارزش ۹ هزار دلار برای هر نفر، پیش‌بینی می‌کرد.

در روز ۲۷ آگوست گذشته (۵ شهریور) ترامپ میزبان دامادش، جرد کوشنر، معمار به‌اصطلاح «معامله قرن»، به همراه تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین انگلیس در کاخ سفید بود تا در مورد آینده پس از جنگ غزه بحث کنند.

۴ روز بعد، در ۳۱ آگوست (۹ شهریور) واشنگتن‌پست سندی فاش‌شده منتشر کرد که عناصر طرح «اورورا»، از جمله تبدیل غزه به یک منطقه توریستی پس از اخراج بخش عمده‌ای از جمعیت آن را تشریح می‌کرد.

این سند افشا شده فراتر از مشوق‌های مالی بود؛ در آن برای نقض قوانین بین‌المللی برچسب قیمت گذاشته شده بود و طرح‌هایی برای جزایر مصنوعی با استراحتگاه‌های لوکس، مناطق ویژه اقتصادی، مراکز فناوری و پروژه‌های زیرساختی ارائه شده بود که بسیاری از آنها ردپای کشور‌های خلیج فارس را که عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را پذیرفته‌اند یا در حال آماده‌سازی برای عادی‌سازی هستند، بر خود دارند.

اعلام قصد ترامپ برای تصرف غزه و خالی کردن آن از ساکنانش، طوفانی فوری به پا کرد؛ شرق و غرب به‌‌طور یکسان این ایده را به‌عنوان نقض آشکار همان اصولی که جامعه بین‌المللی پس از دو جنگ جهانی متعهد به آن شد، محکوم کردند.

به نظر می‌رسد معماران این طرح در مواجهه با محکومیت فزاینده، آن را با زبانی خوشایندتر تغییر شکل داده‌اند؛ بسیار شبیه به اعلامیه بالفور یک قرن پیش که وعده یک سرزمین را «بدون تعصب» به حقوق دیگران می‌داد، در حالی که دستگاه قیمومیت به‌طور سیستماتیک برای سلب مالکیت فلسطینی‌ها و تشدید فاجعه آنها تلاش می‌کرد.

این طرح در ظاهر به‌روز شده خود، خواستار یک مدیریت بین‌المللی به ریاست تونی بلر برای اداره غزه، در کنار نهادی است که به ظاهر مسئول حفاظت از حقوق مالکیت است.

ساکنانی که نوار غزه را ترک می‌کنند، در تئوری و روی کاغذ حق بازگشت پس از بازسازی را حفظ می‌کنند، اگرچه در عمل با توجه به کنترل رژیم صهیونیستی بر گذرگاه‌ها، هیچ تضمینی ارائه نمی‌شود.

در همین حال، نیرو‌های اشغالگر صهیونیست در مناطقی که پیش از این اشغال شده‌اند، باقی می‌مانند و تنها به‌تدریج و بدون هیچ مهلتی عقب‌نشینی می‌کنند، در حالی که کنترل کامل امنیتی و نظامی را در سراسر نوار غزه حفظ می‌کنند.

چندین کشور عربی از این پروژه آگاه بودند و برخی آن را تأیید کردند؛ وقتی ترامپ برای اولین بار پیشنهاد خود را برای تصرف غزه و آواره کردن مردم آن مطرح کرد، برخی از آن استقبال کردند.

به گزارش میدل‌ایست مانیتور، طرحی که امروز در حال انتشار است، منعکس‌کننده جاه‌طلبی نتانیاهو برای تحت سلطه درآوردن کامل غزه است؛ فراتر از آوارگی و تصرف زمین، این طرح به دنبال مهندسی مجدد آگاهی فلسطینیان است تا با ایدئولوژی اشغالگری سازگار شود؛ یک ایدئولوژی‌ که در آن فلسطینی‌ها به‎عنوان میهمانان ناخواسته و صهیونیست‌ها به‎عنوان اربابان برحق، بدون هیچ‌گونه چالشی، صرف نظر از جنایاتی که مرتکب می‌شوند، معرفی می‌شوند.

بدین ترتیب، بلر با پیروی از مسیر افرادی که همگی بر سیاست‌هایی ریاست داشتند که فلسطین را به بستری برای شهرک‌سازی صهیونیست‌ها تبدیل کرد و در عین حال فلسطینیان را از حقوق سیاسی خود محروم ساخت، روح گذشته استعماری انگلیس را احیا کرده است.

طرح‌های بلر، صرف نظر از اینکه چقدر آنها را جلوه می‌دهد، قابل اعتماد نیستند؛ وی در دوران حضورش به‌عنوان فرستاده چهارجانبه (۲۰۰۷-۲۰۱۵)، به دلیل تعصب آشکار صهیونیستی و بی‌تفاوتی نسبت به رنج فلسطینیان به‌طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفت.

ابتکارات او به پرونده‌های اقتصادی و امنیتی محدود می‌شد، در حالی که فشار سیاسی واقعی بر رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به اشغال یا احترام به قوانین بین‌المللی به وضوح وجود نداشت.

طرح‌های قیمومیت که اکنون برای غزه در حال انتشار است، یک جنایت فاحش، خیانت به اصول عدالت، صلح و برابری مندرج در منشور سازمان ملل است.

پس از ۲ سال نسل‌کشی، انکار فرصت فلسطینیان برای بازیابی خود با حمایت عربی و اسلامی، مطابق با قوانین بشردوستانه بین‌المللی که حقوق آنها را برابر با همه مردم دیگر تأیید می‌کند، غیرقابل قبول است.

تصور اینکه سازمان ملل طرحی را تأیید کند که با اصول و قطعنامه‌های خود که حقوق غیرقابل انکار مردم فلسطین و حق تعیین سرنوشت آنها را تأیید می‌کند، در تضاد باشد، غیرمنطقی و در واقع مضحک است.

انتهای پیام/