برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

محمد فراهانی - مقر اروپایی سازمان ملل – ژنو: «تقویت، ترویج و حمایت از حقوق بشر در سراسر جهان» وظیفه اصلی شورای حقوق بشر سازمان ملل است، اما این شورا در عمل به ابزار فشاری بر کشور‌هایی تبدیل شده است که با نظام بین‌المللی همسو نباشند.

به رسم هرساله برای پوشش نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل دعوت شدم تا به همراه هیئت ایران، عازم ژنو شوم؛ در سال‌های اخیر دست‌کم سالی یک بار به این سفر آمده‌ام، سفری سخت و دلچسب.

شصتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در حالی برگزار می‌شود که رژیم اسرائیل هرچند همچنان به نسل‌کشی در نوار غزه ادامه می‌دهد، اما دیگر حنای مظلوم‌نمایی‌هایش رنگی ندارد و حتی حامیان سفت و سختش که رژیم اسرائیل به جای آن‌ها کار کثیف را انجام می‌دهد هم صدایشان در آمده است.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

هرچند تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار نفر در غزه جان خود را از دست داده‌اند، کودکان بی‌گناه، معصوم و زیبا زیر آوار بمب‌های آمریکایی اسرائیل از دست رفته‌اند، صد‌ها نفر به علت گرسنگی و محاصره جان باخته‌اند، اما حالا دیگر این تنها ایران نیست که با صدای رسا علم حمایت از غزه را در دست گرفته و هزینه‌هایش را هم می‌پردازد.

حالا دنیا فهمیده که اسرائیل سگ هاری است که زنجیر صاحبانش یعنی آمریکا و اروپا را پاره کرده است؛ این بزرگ‌ترین دستاورد حقوق بشری است که با خون ۲۰۰ هزار جان به دست آمده است.

اسرائیل با چراغ سبز علنی آمریکا و پشتیبانی تروریست‌های کراواتی به ایران هم حمله کرد تا به خیال خام خود سر مار را بزند و تصور می‌کرد در موج اول نه در موج دوم نه، اما در موج سوم کار جمهوری اسلامی تمام است و مردم به پشتیبانی از آن به خیابان‌ها می‌آیند.

در روز‌های پایانی جنگ موشک‌های پاتریوت آمریکایی و لایه‌های پدافندی آن در حال تمام شدن بود و آسمان تل‌آویو و حیفا برای موشک‌های ایرانی اتوبان شده بود؛ «دست‌های بلند اسرائیل» از آسمان ایران قطع شد تا مجبور به توقف جنگ شود.

شاید عجیب‌ترین نکته‌ای که همیشه ذهن من را دست‌کم به خود مشغول کرده، این است که چطور سرویس‌های جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی که خود ادعا می‌کنند کنار گوش مسئولان ما هستند، هنوز مردم ایران را درک نکرده‌اند و نمی‌توانند ایرانی‌ها را تحلیل کنند.

حماقتی که رژیم با هدایت آمریکا و بعد با همراهی دونالد ترامپ انجام داد، دقیقا عکس تحلیل‌های اطلاعاتی دقیق و نقطه‌زن آن‌ها بود؛ چرا که به جای ایجاد هرج‌ومرج در ایران و در نهایت سقوط نظام منجر به ایجاد همبستگی و وحدت مثال‌زدنی در میان اقشار مختلف جامعه شد.

آن‌هایی که تا دیروز شاید مخالف جمهوری اسلامی بودند، برای موشک‌های سپاه کف و صوت زدند، تولید محتوا کردند و «ای ایران» خواندند.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

خون‌هایی که برکت می‌دهند

تفاوت جمهوری اسلامی ایران با دیگر حکومت‌های جهان علی‌رغم تمام حماقت‌ها و خیانت‌هایی که در حقش شد، این است که برای پابرجان ماندنش خون داده می‌شود؛ درخت تناور جمهوری اسلامی با خون جوانانی که از جان عزیز خود گذشته‌اند، پدر‌ها و مادر‌هایی که فرزندان خود را تقدیم میهن کردند.

به قول سیمین دانشور «درخت استقلال را باید با خون آبیاری کرد نه با آب. با آب خشک می‌شود».

وحدت و همدلی هم که در کشور بعد از حمله اسرائیل ایجاد شد، هم به برکت خون هزار و ۶۳ شهیدی بود که ریشه‌های تناور جمهوری اسلامی ایران را جانی دوباره دادند؛ همان‌هایی که شهید داده بودند، کودک داده بودند، برادرزاده بودند، کل خانواده را داده بودند، چشم‌هایشان به تلویزیون بود و موشک‌هایی بودند که برای انتقام خون عزیزانشان هزاران کیلومتر را تا قلب دشمن می‌پیمودند و مرهمی می‌شدند بر دل داغدیده خانواده‌های شهیدان حاجی‌زاده‌ها، باقر‌ی‌ها و رشید‌هایی که عمر خود را برای دفاع از کیان و دفاع از کشور دادند هم به آروزی خود هم به آبرو.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

برکت ادامه دارد

موشک‌های نقطه‌زن اسرائیلی که فقط اهداف نظامی را هدف قرار می‌دهد، بیش از ۳۰۰ زن، کودک، امدادگر، رهگذر، خبرنگار، سرباز و زندانی را هم هدف قرار داد؛ شهدایی که خیلی‌هاشان با جمهوری اسلامی هیچ رابطه رسمی و سازمانی نداشتند، فقط ایرانی بودند.

مثل خون کودکان غزه که طبل رسوایی اسرائیل را در جهان نواخت؛ اسرائیلی که تا همین چند سال پیش قربانی ادعایی یهودی‌ستیزی بود و کسی جرات نمی‌کرد انتقاد جزئی از آن کند، حالا مشاهده می‌کند که در کشوری مثل آمریکا که نوکری اسرائیل را بر پیشانی زده است، بازیگران در مراسم‌هایی که حرف حق هزینه بسیار هنگفتی برایشان داشت، هم چفیه فلسطینی بر گردن می‌اندازند و برنده جایزه امی رسما پشت تریبون فریاد می‌زند Free Palestine.

سازمان ملل هم که هرچند حمله‌های اسرائیل به ایران و حتی قطر را هم محکوم نمی‌کند و مثل همیشه نسبت به تشدید تنش‌ها ابراز نگرانی و ایران را به خویشتن‌داری دعوت می‌کند و گزارشگرانش اسرائیل را به نسل کشی محکوم می‌کنند.

«شهیدان را یاد کنید حتی با یک صلوات!» یاد شهید هم برکت می‌آورد، یاد شهید نباید فراموش نشود؛ اگر هنوز در کشور گشایشی هست امیدی هست به برکت خون همین شهداست.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

برکت به سوئیس هم آمد

به برکت خون همین شهدا همه می‌دانند که «جهان فقط لب و دهن است.»

حقوق بشر و سازوکار‌های بین‌المللی ابزار نظام سلطه است برای تسلط بر جهان؛ آن‌هایی هم که روزگاری تصورات دیگری داشتند، حالا از خواب بیدار شده و می‌دانند سازوکار‌های بین‌المللی و حقوق بشر ساختگی غرب همه هیچ است.

خون شهدا یاری‌کننده دیپلمات‌های ایرانی

همانطور که در طول جنگ به برکت خون حاجی‌زاده‌ها و آرش‌هایی که زیر بمباران موشک‌های ساخت آمریکای اسرائیلی در کنار لانچر‌ها ماندند و خرمشهر، فتاح و سجیل را به ۲ هزار کیلومتر آن طرف‌تر پرتاب کردند و دست بلند رژیم دژخیم ضحاک را قطع کردند، این روز‌ها خونشان یاری‌رسان دیپلمات‌های ایرانی در خط مقدم دیپلماسی شده است.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

دیپلمات‌های شجاع ایرانی که مانند سربازان میدان علی‌رغم تمام فشار‌ها و حتی تهدید‌ها تمام قد در برابر مدعیان دروغین حقوق بشری ایستادگی می‌کنند کمتر از سربازان میدان جنگ نیستند.

ایستادگی و پافشاری در حمایت از جمهوری اسلامی ایران در جایی که تنهای تنها هستی اجری کمتر از میدان ندارد؛ اینجاست که میدان و دیپلماسی یکی می‌شوند؛ یکی با سوخت موشک یکی با منطق و حتی فریاد.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

شصتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متفاوت برگزار شد، با مهمان‌هایی که هیچ‌وقت تصور نمی‌کردند به این دلیل به سوئیس سفر کنند؛ خانواده‌های شهدای ترور، شهدای هسته‌ای کم و بیش در سازمان‌های بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند، اما امسال خانواده‌هایی که آمده‌اند که خون عزیزانشان تازه زمین ایران را مزین کرده و نفسی تازه به جان خسته ایران داده است؛ نفس حقی که حتی هوای سنگین ژنو با همه تمیزی و زیبایی‌های ظاهریش را عطرآگین کرده است.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

رامین ناصر هزارجریبی پدر پارسا هزارجریبی جوانی که نام خود را پسر ایران گذاشته بود، علی امینی، عموی امیر علی نوجوان تکواندوکاری که می‌خواست قهرمان المپیک شود، صدیقی‌نیا، بازمانده یک خانواده ۱۵ نفره که موشک‌های نقطه‌زن اسرائیلی دسته‌جمعی همه آن‌ها را هدف قرار دادند، برای دادخواهی خون عزیزان خود عازم ژنو شدند تا شاید «حقوق بشر» به خودش بیاید.

 

برکتی به نام خون شهید؛ نفوذ دادخواهی امیرعلی و پارسا به دل سیاه حقوق بشر

به برکت خون شهدا و نفس حق خانواده‌های آن‌ها حتی اشک مزدبگیران حقوق بشر آمریکایی و انگلیسی هم درآمد.

بالا بردن تصاویر امیرعلی و پارسا در شورای حقوق بشر سازمان ملل، نمایش تصاویر کودکان بی‌گناهی که روی عکسشان نوشته شده بود killed by Israel تاثیری در نشست گذاشت که موشک سفید رنگ سجیل در راه اسرائیل داشت.

این خانواده‌ها به پشتوانه خون عزیزانشان سفیران مظلومیت ایران در جایی شدند که تاکنون هرچقدر دیپلمات‌های مجاهد ما فریاد می‌زدند، راهی به گوش ناشنوای ملل متحد نمی‌برد و انبوه صدا‌های گوش خراش دادخواهان تقلبی اجازه شنیده شدن صدای حق را نمی‌داد.

آثار پربرکتی که خشکسالی همدلی ایرانیان را برطرف کرد به بهای خون عزیزترین فرزندان این مملکت به دست آمد، باید با تمام توان حفظ کرد.

«این اتحاد مقدس نباید خدشه‌دار شود» و «همه مردم و مسئولان و صاحبان حرف و قلم باید با همه وجود «سپر پولادین اتحاد مقدس و عظیم ملت» را حفظ و تقویت کنند.»

هر چند به اصلاح رویه نظام سلطه امیدی نیست و بر دل‌ها و گوش‌های آنان مهر نهاده شده و بر چشم‌هایشان پرده‌ای افکنده شده، اما «اگر پیگیریِ این موضوع و مراجعه به دادگاه‌های بین‌المللی و حقوقی و داخلی، همچنین دادگاه‌های داخلی، ۲۰ سال هم طول بکشد اشکال ندارد؛ باید دنبال بشود این کار؛ بالاخره ممکن است یک دادگاه بین‌المللی را انسان متهم کند و واقع هم همین باشد که وابسته باشد به فلان قدرت، خیلی خب، یک روز این جور است، یک روز هم نیست؛ یک روز هم می‌بینید یک قاضی آنجا پیدا میشود، قاضی مستقلی است.»

«بایستی یقه جنایت‌کار گرفته بشود».

انتهای پیام/