گفته های جنجالی کارگردانی که دستور قتلش صادر شده+عکس

16:27 - 04 مهر 1393
کد خبر: ۸۴۱۹
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
خبرگزاری میزان: برای توصیف جنجالهایی که این کارگردان را دنبال می کنند گفتن همین بس که مفتی عربستان برای قتل او فتوا صادر کرده و او یک بار در لندن هدف عملیات تروریستی قرار گرفته اما جان سالم به در برده است

: ؛ برای توصیف جنجالهایی که این کارگردان را دنبال می کنند گفتن همین بس که مفتی عربستان برای قتل او فتوا صادر کرده و او یک بار در لندن هدف عملیات تروریستی قرار گرفته اما جان سالم به در برده است.

به گزارش نجدت انزور یکی از جنجالی ترین چهره های سینمایی جهان عرب در سالهای اخیر است ؛ برای توصیف جنجالهایی که او را دنبال می کنند گفتن همین بس که مفتی عربستانی برای قتل او فتوا صادر کرده و انزور یک بار در لندن هدف عملیات تروریستی قرار گرفته اما جان سالم به در برده است ؛ همه اینها تنها به خاطر ساخت فیلمی تحت عنوان :«‌پادشاه شنها » و به راه انداختن طوفان شنی در جهان اسلام و البته دنیا است که آتش را به جان خاندان با نفوذ آل سعود انداخته است. شاید به همین خاطر و برای حفظ امنیت است که انزور با هیچ رسانه ای مصاحبه نمی کند اما درست در بحبوحه برگزاری سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مقاومت و هنگامی که او هنوز به ایران نیامده بود سخاوتمندانه با ما همکاری کرد و طی نامه نگاریها و مکاتبه های اینترنتی جواب سوالاتمان را بدون اتلاف وقت داد. ما از او درباره سینمای ایران ، فیلمهای ضد اسلامی و نسبت فیلمی از جنس «پادشاه شنها »‌ با مسائل دنیای اسلام پرسیدیم.

‌«‌پادشاه شنها » فیلمی که برای اکران در کشورهای مختلف دنیا راه پر پیچ و خمی را طی کرده است اثری است که به ریشه شکل گیری خاندان آل سعود می پردازد ؛ ریشه های تروریسم وهابیتی را جست و جو کرده و این پدیده افراطی را میراث خاندان آل سعود می داند. از این بابت طبیعی است که عربستان سعودی روی خوش به این فیلم نشان ندهد و با اعمال نفوذش در کشورهای متحد اروپایی و عربی خود جلوی اکران آن در بسیاری از نقاط جغرافیایی دنیا را بگیرد و حتی انزور را تهدید به مرگ کند. این موضوع تابویی است که حالا شکسته شده است ؛

انزور در این گفت و گو با الناز خمامی زاده در نشریه روزانه جشنواره مقاومت با نام "روایت" پرده از بسیاری از ناگفته هایش بر می دارد :

* می خواهم بحث را از سینمای ایران آغاز کنم ؛ چقدر با این سینما آشنا هستی؟ کدام فیلمهای ایرانی را می شناسی و اصولا سطح سینمای ایران را چگونه می بینی؟

سینمای ایران توانسته با حمایت و تشویق از سوی مقامات رسمی که اهمیت سینما و نقش پیشتازانه آن ار در انتقال ایده‌ها و فرهنگ‌های مختلف درک کرده‌اند جایگاه جهانی خود را حفظ کند، زیرا سینما در موازت دیپلماسی سیاسی یک کشور و گاهی فراتر از آن می‌تواند عمل کند. از سوی دیگر وجود استعداد‌های مهم در سینمای ایران مانند عباس کیارستمی (به طعم گیلاس)، سیمرا مخملباف (سیب)، مجید مجیدی (بچه‌های آسمان) و مسعود ده‌ نمکی و دیگر سینماگران ایرانی با دیدگاه‌های خاص که توانسته‌اند جای پای خود را در محافل هنری محکم کنند ازجایگاه قابل توجه سینمای ایران در نقشه سینمای جهان حکایت دارد..



* به نظر می رسد که چندان علاقه ای به حضور در محافل رسمی و یا مصاحبه با رسانه ها نداری. من در جستجو در فضای وب بجز مصاحبه ات با شبکه بی بی سی عربی به هیچ نتیجه و داده دیگری نرسیدم. آیا این موضوع تحت تاثیر تهدیدهای اخیر مفتی های عربستان است؟

تعجب می‌کنم که چنین برداشتی از من داشته‌اید. اگر جستجوی مختصری در اینترنت داشته باشید می‌توانید مصاحبه‌های متعدد من را با روزنامه‌های خارجی و رسانه‌های غربی و همچنین حضور رسانه‌ای اخیرم در برخی شبکه‌های عربی و خارجی را پیدا کنید.



* در مجموعه های مستند تلویزیونی ات مسئله تروریسم ، ریشه های آن و باورهای غلط نزد رادیکالی های اسلامی را هدف قرار می دهی ؛ در فیلم اخیرت یعنی «‌پادشاه شنها »‌هم کم و بیش به موضوع تروریسم پرداختی . چرا این موضوع برایت مهم است ؟

به مسئله تروریسم و ریشه یابی آن توجه خاصی دارم زیرا این یک مسئله عمومی است و شخصی نیست. تروریسم بر زندگی روزمره ما تأثیر می‌گذارد و بافت جامعه را از درون از بین می‌برد، همه تلاش‌های هنری ما در سوریه از اعتقاد ما بر اینکه این بافت اجتماعی تجربه هنری ما را غنی تر می‌کند سرچشمه گرفته است.

تنوع فرهنگی موجود در جامعه سوریه ما را تشویق می‌کند و هویت هنری ما به عنوان هنرمندان سوریه را شکل می‌دهد. تروریسم به دنبال آن است تا این هویت را از ما گرفته و در عوض چیزی را بر ما عرضه می‌کند که از ما نیست و با ریشه‌های ما سازگاری ندارد.

یک هنرمند نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و نظاره گر تروریسمی باشد که جامعه ما را نابود می‌کند.این خیانت به خود است پیش از آنکه خیانت به جامعه باشد.

بیش از یک دهه است که من روند رشد دیدگاه‌های تکفیری را پیگیری می‌کنم و کارهای هنری فراوانی در این زمینه ارائه داده ام که موفق بوده و از استقبال خوبی نه تنها در سطح سوریه بلکه در سطح جهان عرب برخودار شده است.

این روند با فیلم «پادشاه شن‌ها» به اوج خود رسید که به باتلاق تروریسم در جهان عرب اشاره می‌کند؛ هرچه با تروریسم و ابزارهای آن مبارزه کنیم نمی‌توانیم آن را از بین ببریم این مسئله ما را خسته کرده و انرژی ما را از بین می‌برد بلکه باید بر خشک کردن سرچشمه ترورسیم تمرکز کنیم.



* برای ساخت چنین فیلمها و مجموعه های تلویزیونی جسارت زیادی لازم است. آیا این آثار را براساس میل و رغبت درونی ساختی یا اینکه یک شخص سوم و یا سازمانی ساخت آن را به تو سفارش داده بود ؟

این یک تلاش شخصی و با بودجه شخصی و تعدادی از دوستان بوده که به ایده‌ها و توانایی هنری من ایمان دارند و به خواست یا سفارش سازمان و یا اقدامی سیاسی صورت نگرفته است.



* تهیه کننده « پادشاه شنها »‌چه کسی بود ؟ به عبارتی حقوق تولید این فیلم متعلق به چه شخص یا شرکتی است ضمن اینکه دوست دارم بدانم فیلم چقدر فروش داشته است؟

شرکتی تحت عنوان Deleted Scene Internationalتأسیس کرده‌ام که ریاست هیأت مدیره آن را برعهده دارم که فیلم من نیز در این شرکت تهیه شده و حق مالکیت آن نیز از آن شرکت است. در حال حاضر در مرحله مذاکره با تعدادی ازشرکت‌های توزیع کننده جهانی فیلم هستیم که بهترین پیشنهاد را برای عرضه این فیلم انتخاب خواهیم کرد.



* آیا هنوز هم به خاطر ساخت این فیلم با تهدید مواجه می شوی ؟ از طرفی کدام کشورها این فیلم را تحریم کردند ؟

تهدید‌ها تنها با پایان یافتن تروریسم و دیدگاه تروریستی از بین خواهد رفت، تروریسم مانند یک شمشیر بالای سر هنرمندان و مبتکران کشورهای عربی و همه جهان باقی خواهد ماند. تروریسم همواره هنرمندان را آزار خواهد داد و علیه آنها فتوا صادر خواهد کرد مگر اینکه با یک ایستادگی مردانه و متحد نیرنگ تروریسمی که خود را تحت پوشش دین پنهان ساخته آشکار کنیم. تروریسمی که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد و اسلام از این افکار تجزیه طلبانه مبرا است.

امروز نبرد همه ما علیه تروریسم با همه مقیاس‌هایش است و باید با آن مقابله‌ای فرهنگی، سیاسی و نظامی داشته باشیم در غیر این صورت گرفتار شن‌های روانی خواهیم شد که تمدن ما را از بین خواهد بود.

امروز هر هنرمند ملی گرایی باید با این پدیده مقابله کند و از طریق سینما و تلویزیون و رسانه‌های مکتوب و غیر مکتوب با این پدیده مقابله کند.

این یک نبرد بر موجودیت است؛ نبردی میان تمدن و تحجر، نبردی میان اسلام واقعی و اسلام غیر واقعی که با انسانیت سر ناسازگاری دارد.

تهدید‌ها به پایان نرسیده و به پایان نخواهد رسید مگر اینکه سازندگان تروریسم از جمله عربستان سعودی و همدستان اش در منطقه از پای بنشینند. هیچ کدام از کشورهای عربی منطقه جرأت پخش این فیلم را ندارند زیرا همه آنها سازمان‌های وابسته‌ای هستند که قدرت تصمیم گیری ندارند..



* بازخورد نمایش «‌پادشاه شنها»‌ در اروپا و آمریکا چگونه بود؟ عربستان سعودی متحد و متفق با بسیاری از کشورهای اروپایی است. چنین چیزی برای نمایش فیلمت در آن کشورها مشکلی ایجاد نکرد ؟

با وجود اینکه تلاش‌ های زیادی برای توقف افتتاحیه این فیلم صورت گرفته بود اما افتتاحیه فیلم در لندن برگزار شد. در هلند و کانادا نیز این فیلم به صورت خصوصی اکران پیدا کرده و در راه اکران خصوصی در پاریس و برلین است . دلیل عدم اکران عمومی آن نیز این است که هنوز با یک شرکت بین المللی پخش فیلم به توافق نرسیده‌‌ایم.

* «‌پادشاه شن ها » ‌نوعی تابوشکنی در قبال طایفه آل سعود محسوب می شد که از این نظر کار ارزشمندی است اما یک نگاه متفاوت هم وجود دارد که می گوید ساخت فیلمی مثل «پادشاه شنها» یا سایر آثار همچون «الحور العین» ‌یا «حوریان چشم زیبا»‌ مثل فعل خودزنی برای مسلمانها است. این نگاه متفاوت می گوید که سینمای اروپا و هالیوود به اندازه کافی فیلمهای ضد اسلامی می سازند و بنابراین دیگر نیاز نیست که خود مسلمانها هم هر چند روشنگرانه اما علیه خودشان فیلم بسازند. نظرت درباره این نوع نگاه چیست ؟

این دیدگاه دست کمی از تفکر تروریستی تکفیری ندارد. عدم مقابله با این پدیده به معنای تأیید این مسئله است که اسلام، اسلام خشونت و قتل است و اسلام گفت‌وگو و صلح نیست. نباید تنها از طریق سیاسی با این پدیده مقابله کرد بلکه باید بدانیم که سینما ابزاری است که می‌تواند خیلی از مفاهیم غلط را تغییر دهد. در همین راستا هالیوود و سینمای اروپایی تلاش کرده و ده‌‌ها فیلم برای ترویج دیدگاه‌های شخصی خود ساخته؛ فیلم‌هایی که موضوع جنگ جهانی اول و دوم را دستمایه خود قرار داد و پیامدهای نبرد آمریکا و اروپا با اتحاد جماهیر شوروی را بررسی کرد.

بعد از آن نیز پیامدهای یازده سپتامبر بر جهان و منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی وعربی را دستمایه قرار دادند.

* اگر ما فیلم‌هایی علیه افراط گرایی و دیدگاه‌ های تکفیری نسازیم چه کسی باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟ چه کسی چهره مخدوش شده اسلام را در غرب تصحیح خواهد کرد.

باید تعداد زیادی فیلم بسازیم که چهره واقعی بشر دوستانه اسلام را به نمایش بگذارد؛ نباید سرهایمان را در شن بگذاریم و به خودمان بگوییم که آنچه در اطراف ما اتفاق می‌افتد ربطی به اسلام ندارد و صبر کنیم که این موج نیز بگذرد. باید سر خود را بالا بگیریم زیرا ما مسلمان‌های متمدنی هستیم و حق داریم که رسالت خود را به گوش جهان برسانیم.



* اکنون که آثارت جهانی شده و مخاطب جهانی پیدا کرده به فکر تولید چه آثاری با چه مضمونی در آینده هستی؟

کار بعدی من فیلمی سینمایی درباره داعش است که در نتیجه این دیدگاه تکفیری ایجاد شده است. این فیلم به فاش کردن اقدامات این گروه از طریق روایت داستان یک خانواده سوری مسلمان می‌پردازد که از سوی داعش مورد هدف قرار می‌گیرند.

این فیلم همچنین به نقش مشکوک عربستان در دستکاری ژن های منطقه برای خلق موجوداتی که گوشت و جگر و قلب‌های انسان را می‌خورند خواهد پرداخت.



* سرنوشت فیلم «‌سرکوب : سالهای شکنجه » به کجا کشید ؟ تولید این فیلم قرار بود از سال 2008 کلید بخورد . اثری درباره قهرمان ملی لیبی «‌عمر المختار » که گویا معمر قذافی آن را نوشته بود و قرار بود تو کارگردانش باشی. حتی گفته می شد که بازیگرانی چون آنتونی هاپکینز ، کوین اسپیسی و بن کینگزلی هم قرار است در ان ایفای نقش کنند. اما این پروژه هیچ وقت عملی نشد. دلیلش چه بود ؟

اگر در سایت یوتیوب جستجو کنید بخشی از فیلم «سالهای عذاب-ظلم» که فیلم برداری آن آغاز شده را خواهید یافت که یک اپیزود از آن تحت عنوان «تبعیدگاه» به پایان رسیده و من بسیار متأسفم که این تجربه سه سال از زندگی و تلاش من را صرف خود کرد اما با یک تصمیم سیاسی در نتیجه بهبود روابط لیبی و ایتالیا تولید این فیلم متوقف شد.

زمانی که برلسکونی نخست وزیر ایتالیا به لیبی سفر کرد و دست معمر قذافی را بوسید و اعلام آمادگی کرد که ضرری که به مردم لیبی وارد کرده را جبران کند قذافی دستور به توقف فیلم داد که از سوی دولت لیبی حمایت مالی می‌شد و این جاست که خطر همکاری هنرمند با سیاسیون روشن می‌شود ؛ بنابراین تصمیم ساخت فیلم «پادشاه شن‌ها» یک تصمیم شخصی و بدون حمایت دولتی بود تا فیلم مانند فیلم «سالهای عذاب» ترور نشود.



* به نظرم جشنواره بین المللی فیلم مقاومت یکی از نادرترین جشنواره ها در دنیا است که دعوت آمدن به آن را پذیرفته ای. چرا آمدن به ایران و شرکت در این جشنواره برایت اهمیت داشت؟

من از مقاومت با همه ویژگی هایش حمایت میکنم و خود را با توجه به فعالیت هنری ام یک فرد مقاوم می‌دانم، سریال‌ها و فیلم‌های زیادی برای مقاومت علیه دشمن صهیونیست و افراط گرایی ساخته ام و یک تجربه همکاری با مقاومت در جنوب لبنان از طریق «اهل وفا» داشته ام. در این فیلم یکی از عملیات‌ های مقاومت در جسر الخردلی که با تجاوزهای اسرائیل مقابله کرده و پرچم حزب الله را بر فراز قلعه الشقیف بر افراشته کرد را بازسازی کردیم.

بر همین اساس معتقدم فستیوال‌های این چنینی را در شرایط امروز جهان عرب و جهان اسلام کم داریم.

غرب عملیات های زیادی را درجریان جنگ علیه آلمان نازی بازسازی کرده و اسطوره هایی ساخته که خیلی از آنها وجود نداشته اند و بر همین اساس افکار عمومی را به سوی خود جذب کرده اند و ما این فیلم ها را بدون اینکه معنای واقعیشان را درک کنیم با افتخار پخش می کنیم.



* از نظرت تفاوت بین این جشنواره و سایر جشنواره هایی که سالانه در اقصی نقاط دنیا برگزار می شود چیست؟

تفاوت در شعار مطرح شده و نوع فیلم هایی است که در این فستیوال بررسی می شود ؛این فرصتی است برای هر هنرمند آزاده و مقاومی که اثر هنری خود را از طریق این جشنواره به نمایش بگذارد. جشنواره های سینمائی محافلی هنری و فرهنگی هستند که می‌توانند روح همکاری میان ملت‌ها را خلق کنند زیرا این مردمان درد‌ها و مسائل یکدیگری را درک کرده و با هم همدردی می‌کنند و از طریق افکار عمومی می‌توانند با توطئه‌ها مقابله کنند.

امروز ایران در صدر فهرست کشورهایی قرار دارد که آمریکا آرزوی نابودی آن را دارد، تلاش می‌کنند انقلاب ایران و دستاوردهای آن را ترور کنند و بر همین اساس غرب تلاش می‌کند جامعه ایران را به یک جامعه بیمار ضعیف و از هم پاشیده تبدیل کند.

نقش هنرمندان ایران امروز نقشی اساسی است زیرا باید همه تلاش خود را برای ارائه تصویر متمدنانه واقعی از جامعه خود به کار ببندد و به انتقاد و یا اظهار نظر سیاسی بسنده نکنند بلکه به یک عضو فعال در از میان برداشتن همه چالش ها تبدیل شوند تا حقوق مردم ایران و میراث فرهنگی اش را حفظ کنند.

بر همین اساس اهمیت وجود چنین جشنواره ای و حضور هنرمندان جهانی در ایران برای آشنایی با تمدن ایرانی و استفاده از تجارب جهانی برای حمایت از مقاومت احساس می‌شود.



* و بالاخره فکر می کنی که تدام و توسعه این قبیل جشنواره های اسلامی با موضوع مقاومت در منطقه تا چه حد اهمیت داشته باشد ؟

اهمیت ادامه این مسئله از طریق پخش فیلم‌ها و مشارکت در این فستیوال با همه ابزارهای موجود و آشنا کردن مردم ایران با تجارب جهانی دیگران نمود پیدا می‌کند.

باید مدیریت این فستیوال فیلم‌های برجسته نمایش داده شده در کشورهای دیگر جهان را به نمایش بگذارد تا به این ترتیب تأیید و همدردی با مسئله مردم مقاوم جهان در مقابل استکبار را کسب کند و روح مقاومت را در نسل رو به رشد ایجاد کند.

من افتخار می‌کنم که حضور متواضعانه من نقشی در ساخت دیوار عظیم مقاومت داشته باشد.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *