دبه درآوردن آمریکا مزاح است؟

11:06 - 27 دی 1395
کد خبر: ۲۶۸۱۶۸
دسته بندی: سیاست
سرانجام پس از گذشت یکسال از اجرای رسمی برجام هنوز روشن نیست که آیا این توافق از سوی کشورهای غربی و آمریکا اجرا می شود یا نه؟!
به گزارش گروه سیاسی ، هنگامی که دولت تدبیر و امید مستقر شد، یکی از برنامه ها و اهداف خود را حل موضوع هسته ای ایران با غرب به ویژه آمریکا اعلام کرد.

حل این موضوع که سال های زیادی را به خود اختصاص داده بود، اگر به نتیجه مطلوب می رسید، دستاورد بزرگی بود، چرا که با توافق بر سر موضوع هسته ای ایران، تحریم های اقتصادی هم برچیده می شد.

فلسفه مذاکرات هسته ای پیش از این هم، چنین هدفی بود، یعنی مذاکره کنیم، به توافقاتی برسیم  بر اساس توافق انجام شده تحریم های اقتصادی هم لغو شود.

ایران هم در قبال آن، محدودیت هایی را در فعالیت های هسته ای خود ایجاد کند.

دولت و تیم هسته ای تازه کار، کار خود را آغاز کرد و در جریان مذاکرات هسته ای گفت وگوهای مستقیم و رو در رو با مقامات آمریکایی هم شکل گرفت.

وزرای خارجه ایران و آمریکا بارها و بارها دو به دو و رو در رو با هم مذاکره کردند تا این که پس از نزدیک به دو سال مذاکره میان ایران و 1+5 حاصل آن توافق هسته ای شد که به برجام شهرت یافت.

دولت برای رسیدن به این توافق تلاش خود را کرد و در طول مذاکرات با انتقاداتی هم از سوی منتقدین روبرو بود.

گرچه دولت و تیم هسته ای به انتقادات و برخی مخالفت ها بی توجه بودند و آنها را مانعی بر سر راه رسیدن توافق می پنداشتند، اما هیچگاه از پاسخ به منتقدین و مخالفین برجام کوتاهی نمی کردند.

تعابیر دولتمردان در خطاب قرار دادن منتقدین مذاکرات و توافق هسته ای، تند و گزنده بود، البته منتقدین هم چنین ادبیاتی داشتند، اما در میان آن انتقادات، بسیار دیده می شد که توصیه ها، نگرانی ها و دلواپسی های آنها بی مورد هم نبود چرا که اکنون آشکار شده است.

دولتمردان و اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای ایران پس از آن که توافق به دست آمد و در آن تعهدات دو طرف گنجانده شد، دستاورد آن را بسیار بزرگ و تأثیر گذار معرفی کرد.

مسئولین دولت پس از آن که توافق هسته ای به دست آمد، از این اتفاق بسیار در شعف و خرسندی بودند چون آن را یک دستاورد بزرگ می دانستند شاید اکنون هم می دانند. به همین خاطر پس از امضا شدن توافق هسته ای با ذوق زدگی زیادی وعده های بزرگی دادند.

یکی از وعده هایی که از سوی مقامات دولتی به مردم داده شد این بود که از روز اجرای برجام همه تحریم های اقتصادی علیه ایران لغو می شود و مبادلات بانکی هم برقرار می شود. رونق اقتصادی، کاهش رکود، ایجاد اشتغال، کاهش قیمت کالاها و وعده های دیگر از سوی مسئولین مطرح می شد.

چنین ذوق زدگی باعث ایجاد توقع در میان مردم شد، قطعاً مردم از چنین اخباری خرسند می شدند به همین خاطر روزی که برجام به دست آمد عده ای هم به خیابان آمدند و دست به شادمانی زدند، حتی آنهایی که شادمان بودند اعتقاد داشتند که دلار به زیر هزار تومان سقوط می کند و ارزش پول کشورمان هم بالا می رود.

اما اکثریت مردم به غیر قابل اعتماد بودن آمریکا اعتقاد قلبی داشتند، برای همین هم ذوق زده نشدند و دست به شادمانی عبس نزدند. آنهایی که به خاطر توافق هسته ای یک امیدی در دل داشتند، اکنون از آن نا امید شده اند، اما آنهایی که دل در گرو وعده های آمریکا نبسته بودند، آن امید کاذب را نداشتند که اکنون بخواهند از نا امیدی اکنون پژمرده شوند.

آقای رئیس جمهور چه هنگام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و چه حتی پس از برگزیده شدن، در سخنان خود اعتقاد داشت که 20 درصد مشکلات اقتصادی به تحریم ها باز می گردد و 80 درصد آن سوء مدیریت در اقتصاد کشور است.
اگر آن 80 درصد سوء مدیریت اقتصادی برطرف می شد، آن 20 درصد تحریم ها هم در دل آن 80 درصد حل می شد، اما علیرغم چنین اعتقادی، دولت ظرفیت خود را برای آن 20 درصد گذاشت که کارشناسان اقتصادی حتی آن 20 درصد را کمتر هم می دانستند.

دولت تدبیر و امید توقعات و انتظارات بالایی از توافق هسته ای داشت تا بتواند از آن برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور بهره ببرد، اما آیا آن انتظارات و توقعاتی که از برجام می رفت به دست آمده است؟!

از زمان آغاز رسمی اجرای توافق هسته ای تاکنون آمریکایی ها بارها با اقدامات خود برجام را نقض کرده اند به همین خاطر هم برخی از مسئولین برای این که نمی توانستند در قبال بدعهدی آمریکا سکوت کنند، لب به اعتراض گشودند.

دبه آمریکا که از سوی علی اکبر صالحی رئیس سازمان انژی اتمی کشورمان گفته شد و تقریباً هیچ که ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی آن را در آمریکا مطرح کرد دو نمونه از موضع گیری مقامات ایران به نقض برجام از سوی آمریکاست.

البته این دو مسئول پس از آن که رسانه های منتقد برجام از جملات آنها در رسانه های خود بهره بردند و تیترهای درشتی را هم به آن اختصاص دادند، با بی مهری دولت هم روبرو شدند، تا جایی که صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان برای این که به گونه ای سخنی که در باره دبه آمریکا گفته بود، اصلاح کند، گفت:«دبه درآوردن را به مزاح گفتم شکر خدا همه چیز به‌ خوبی پیش می‌رود!»

با توجه به شرایطی که در برجام وجود دارد، آیا کسی پیدا می شود اعتقاد داشته باشد تعهدات طرف مقابل در قبال ایران هم در حال اجرا است و همه چیز به خوبی پیش می رود؟!

آیا توافق هسته ای واقعاً مهر باطلی بر همه تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران بود؟ آیا دیوار تحریم ها شکسته شد و فرو ریخت؟

علیرغم این که ایران با 6 کشور مذاکره می کرد، اما مذاکرات دو طرف بیشتر نداشت، ایران و آمریکا، این دو بازیگر که یکی از آنها همچنان پایبند به تعهداتش است و دیگری روز به روز بر بدعهدی های خود می افزاید.نقش اصلی را در مذاکرات هسته ای داشتند.

زیاد به گذشته باز نمی گردیم، کافی است رفتار چند روز و چند هفته گذشته دولت اوباما را بررسی کنیم به بدعهدی و نقض برجام از سوی او پی خواهیم برد.

رئیس جمهور آمریکا در آخرین روزهای حضورش در کاخ سفید و در پایان مهلت مقرر برای عملی شدن قانون آیسا، این قانون را وتو نکرد و عملاً زمینه تمدید آن را فراهم ساخت. مقامات کشورمان به نقض برجام از طرف آمریکا واکنش نشان دادند و حتی آقای رئیس جمهور تمدید قانون آیسا را نقض آشکار برجام اعلام کرد و حتی گفت که ایران به نقض برجام پاسخ خواهد داد.

درست است که مردم هم خواهان لغو و برچیدن تحریم های ظالمانه بوده و هستند اما به چه قیمتی؟ به این قیمت که ایران با برجام، فعالیتهای هسته ای خود را بر اساس خواسته آمریکا محدود کند اما در قبال این امتیاز چیزی دریافت نکند؟

شاید برخی تصور کنند که فرود آمدن یک فروند ایرباس در تهران را می توان دستاورد برجام دانست؟

لغو همه تحریم ها به تعلیق تحریم هایی که به فعالیت های هسته ای ایران مربوط می شد تنزل پیدا کرد.
بخشی از این تحریم‌ها که جنبه بین‌المللی داشت و برای همه اعضای سازمان ملل الزام‌آور بود، طبق مصوبه شورای امنیت سازمان ملل با تایید برجام، لغو شد.

اما کشورهای اصلی طرف ایران یعنی آمریکا و اروپا همچنان از اجرای تعهدات خود سرپیچی می کنند.

اگر آمریکا هم در جریان مذاکرات هسته ای قرار نداشت و رو در رو با ایران مذاکره نمی کرد، آیا تفاوتی در توافق به دست آمده پیش می آمد؟

تفاوتی ایجاد نمی شد چرا که اکنون که آمریکا نقش اصلی را در مذاکرات داشته و توافق هسته ای هم با حضور این کشور به دست آمده است، برای ایران دستاوردی نداشته و اگر آمریکا در مذاکرات نبود و ایران و آمریکا هم مذاکرات مستقیم نمی کردند، اگر توافق به دست می آمد و آمریکا باز هم می خواست کارشکنی کند، با شرایط کنونی تفاوتی نمی کرد.
مذاکره مستقیم با آمریکا شاید یک ویژگی داشته باشد و آن هم اثبات غیر قابل اعتماد بودن آمریکا است که غرب زدگان وطنی و ذوق زدگان و دلسپردگان به آمریکا به آن رسیده باشند که البته بعید به نظر می رسد.

دزدی 2 میلیادر دلاری آمریکا از حساب های ایران، تمدید 10 ساله تحریم های ایران از سوی آمریکا، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران از سوی اوباما که روزهای پایانی خود را در کاخ سفید می گذراند، تهدیدهای نظامی، جلوگیری از همکاری بانک های جهانی با ایران و بسیاری مسائل دیگر که همگی نشان می دهد آمریکا از توافق هسته ای سوء استفاده کرد.

شاید برخی بگویند تولید و فروش نفت ایران به خاطر توافق هسته ای افزایش یافته و به بیش از 2 میلیون بشکه رسیده است، اما آیا پول فروش این نفت وارد کشور می شود؟

اما ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا تا چند روز دیگر وارد کاخ سفید خواهد شد، این تغییر و تحولات سیاسی در این کشور بی تأثیر بر روی توافق هسته ای با یاران نخواهد بود.

ترامپ موضع خود را درباره برجام پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته است، اما اکنون او رئیس جمهور آمریکا است. چه تصمیمی درباره آن خواهد گرفت تنها چند روز دیگر نیاز است.

اما دولتمردان ما باید به این نتیجه و اعتقاد برسند که برجام تنها برخی از موانع بر سر راه مبادلات اقتصادی با ایران را برداشته اما در بهبود شرایط اقتصادی کشور نمی تواند سهم زیادی داشته باشد.

شرایط اقتصادی کشور نیازمند برنامه ریزی و تدبیر دقیق است تا اوضاع اقتصادی رو به بهبود پیش برود. موضوع همان 80 درصد سوء مدیریت و 20 درصد تحریم ها است.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *