غم‌نامه پرویز پرستویی برای دختری که در آسانسور کشته شد + عکس
پرویز پرستویی، تازه ترین خود در اینستاگرام را به موضوع کشته شدن دختر بچه ای در آسانسور غیر استاندارد در کرج اختصاص داد.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، پرویز پرستویی، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در تازه ترین پست خود در اینستاگرام که به موضوع کشته شدن یک دختر بچه کرجی در آسانسور اختصاص دارد نوشت:
«چقدر تلخ است
چقدر وحشتناک است
چه کسی می تواند تصور کند مادری با دختر خود در آسانسور باشد دست کودک در شکاف آسانسور غیر استاندارد گیر کند، بشدت زخمی شود، کودک از درد فریاد شود و مادر از درد فرزند هزار برابر بیش، فریاد تر گردد، همسایه ها کاری از دستشان بر نیاید، آتش نشانی تا سر برسد در سلول کوچک یک در یک خود درد کشیدن و‌خونریزی فرزند را با چشم خود ببیند، دختر بچه عریزش در پیش چشمانش ذره ذره آب شود، ناله کند، بگرید و از درد به خود بپیچد و مادر، کاری از دستش بر نیاید.
اگر می توانست با دندانهایش آهن سخت را پاره می کرد تا فرزند خود را نجات دهد
اگر می توانست خون خود را قطره قطره نثار جگر گوشه اش می کرد تا او را رهایی بخشد
چقدر سنگین است.
چقدر وحشتناک و تلخ است.
کودک بعد از رسیدن نیروهای امداد جان بدهد.
درست پیش چشمان مادر بعد از تحمل آنهمه درد.
در آغوش مادر ... آیا جز فقر باعث شد که آن مادر در آپارتمانی ارزان قیمت ساکن شود!
چر اباید، سازنده ملک و فروشنده آسانسور، دستگاهی غیر استاندارد استفاده نمایند؟! خون این کودک که بسیار بیهوده در محله ای فقیر نشین در کرج مرد بر گردن کیست؟!
آیا این قتل محسوب نمی شود؟!
آیا تقاص این دختر معصوم و داد مادر زجر کشیده اش را از چه کس باید گرفت؟! فریاد برای مظلوم باشد فریاد است.
امشب چقدر درد عمق دارد
کشته شدن دختر بچه در آسانسوری در کرج»
/انتهای پیام/
«چقدر تلخ است
چقدر وحشتناک است
چه کسی می تواند تصور کند مادری با دختر خود در آسانسور باشد دست کودک در شکاف آسانسور غیر استاندارد گیر کند، بشدت زخمی شود، کودک از درد فریاد شود و مادر از درد فرزند هزار برابر بیش، فریاد تر گردد، همسایه ها کاری از دستشان بر نیاید، آتش نشانی تا سر برسد در سلول کوچک یک در یک خود درد کشیدن و‌خونریزی فرزند را با چشم خود ببیند، دختر بچه عریزش در پیش چشمانش ذره ذره آب شود، ناله کند، بگرید و از درد به خود بپیچد و مادر، کاری از دستش بر نیاید.
اگر می توانست با دندانهایش آهن سخت را پاره می کرد تا فرزند خود را نجات دهد
اگر می توانست خون خود را قطره قطره نثار جگر گوشه اش می کرد تا او را رهایی بخشد
چقدر سنگین است.
چقدر وحشتناک و تلخ است.
کودک بعد از رسیدن نیروهای امداد جان بدهد.
درست پیش چشمان مادر بعد از تحمل آنهمه درد.
در آغوش مادر ... آیا جز فقر باعث شد که آن مادر در آپارتمانی ارزان قیمت ساکن شود!
چر اباید، سازنده ملک و فروشنده آسانسور، دستگاهی غیر استاندارد استفاده نمایند؟! خون این کودک که بسیار بیهوده در محله ای فقیر نشین در کرج مرد بر گردن کیست؟!
آیا این قتل محسوب نمی شود؟!
آیا تقاص این دختر معصوم و داد مادر زجر کشیده اش را از چه کس باید گرفت؟! فریاد برای مظلوم باشد فریاد است.
امشب چقدر درد عمق دارد
کشته شدن دختر بچه در آسانسوری در کرج»
/انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
